چرا ترامپ از نیکسون هم بدتر است؟
الیزابت دریو در نیویورک تایمز نوشت: وقتی رییس جمهور ریچارد نیکسون در اواخر اکتبر ۱۹۷۳ تصمیم گرفت دادستان عمومی را مجبور به استعفا کند و کسی را جایگزینش نماید تا بازپرسی که موی دماغش شده بود را اخراج کند، صدور سلسله دستوراتی را آغاز کرد که قضیه را به شخص ثالثی یعنی وکیل مدافع کل رساند که توانست خواسته او را اجابت کند. امروز دوباره به وضعیت مشابهی رسیده ایم که رییس جمهور می خواهد از شر تحقیقات توسط یک شورای تخصصی خلاص شود که ریاست جمهوری او را تهدید می کند.
به گزارش انتخاب؛ در ادامه این مطلب آده است: اما ترامپ برخلاف نیکسون که روال معمول را دنبال کرد، یکی از نوچه هایش را به عنوان دادستان کل انتخاب کرده، آن هم به خاطر حضورش در برنامه های تلویزیونی به عنوان یک شهروند خصوصی که در آنها دیدگاه رییس جمهور را در خصوص نقش روسیه در انتخابات ۲۰۱۶ در کمیته ویژه رسیدگی کننده مطرح می کرد. او همواره تکرار کننده این جمله از ترامپ بود که “هیچ اختلالی وجود نداشته است”. همه تصور می کردند که این مرد سرانجام به طریقی به کار کمیته پایان خواهد داد.
چه اینکه مانند برخی حقوقدانان بپذیریم انتخاب ترامپ به علت عدم موافقت سنا با دادستان کل جدید، نقض قانون اساسی بوده است یا اینکه صرفا این انتخاب به علت لحاظ کردن منافع شخصی نادرست بوده است، تفاوتی که در روش اتخاذی این دو رییس جمهور برای خلاص شدن از شر یک بازپرس وجود دارد، برخاسته از پیشینه آنهاست.
نیکسون وکیلی بود که سابقه نمایندگی مجلس، حضور در سنا و معاون اولی رییس جمهوری را داشت و در نتیجه بیشتر برای نظم سیاسی احترام قائل بود. اما ترامپ که فاقد سابقه سیاسی و آشنایی کافی با طرز کار حکومت است، روحیه نامقید و حتی مخربی دارد که نیکسون به گرد پای آن نیز نمی رسید.
به عنوان یک رییس جمهور، نیکسون تلاش کرد از نظام سیاسی و قانونی در جهت خواسته اش بهره برداری کند. او در فرآیند حزب دموکرات برای انتخاب رقیب انتخاباتی بعدی اش مداخله کرد و با ایجاد بحران واترگیت، استقلال قوای سه گانه را به چالش کشید. اما ترامپ بسیار فراتر از رویکرد نیکسون به سوی فاشیسم رفته است. این موضوع به قصد توجیه کردن عملکرد نیکسون برای نجات خودش مطرح نشده بلکه منظور این است که پیشینه او به عنوان یک مخلوق نظام حکومتی مانع اقداماتش شد.
یکی از تفاوت های اساسی میان موقعیت نیکسون و ترامپ این است که او با کنگره ای دموکراتیک روبرو بود اما ترامپ از حمایت کنگره تماما جمهوریخواه برخوردار بوده است. این وضعیت با پیروزی دموکرات ها در انتخابات میان دوره ای تغییر می کند. در دوره ترامپ نسبت به نیکسون، مقاومت بیشتری با شهادت دادن مقامات ارشد در کمیته های کنگره شکل گرفت. هر دو رییس جمهور تلاش کردند با انحراف افکارعمومی و ایجاد تشنج، مانع اقدامات بازجویان شوند اما عملکرد ترامپ باعث شده که اقدامات نیکسون اصلا به چشم نیاید.
مقامات دولت نیکسون بی میل نبودند برابر اعتراضات، اظهاراتی مانند این مطرح کنند که “چسبیدن به حواشی واترگیت دیگر کافی است” اما ترامپ اوایل ماه آگوست در توییتی اعلام کرد “این وضعیت وحشتناکی است و دادستان کل جف سشنز باید این عملیات شکار جادوگر را سریعا متوقف کند”. ترامپ بسیار بیشتر از نیکسون تلاش کرده که اعتماد افکار عمومی به اظهارات بازپرسان را متزلزل نماید. متحدان ترامپ میان رهبران کمیته های تحقیقاتی مجلس جمهوریخواه نه تنها مانع کار کمیته ویژه رسیدگی شدند بلکه تلاش های وزارت دادگستری و اف بی آی را نیز ناکام گذاشتند؛ امری که در رسوایی واترگیت نیز سابقه نداشته است.
ترامپ از مزایای تشکیلاتی بیشتری نسبت به نیکسون برخوردار است. پایگاه اجتماعی نیکسون پس از افشاگری، رو به انحطاط گذاشت. این موضوع در خصوص ترامپ هنوز باید بررسی شود اما پایگاه او بسیار وسیع تر از نیکسون است. به علاوه نیکسون از حمایت یک دستگاه فرافکنی مانند فاکس نیوز بی بهره بود. در زمان نیکسون تلویزیون های کابلی وجود نداشتند.
اگرچه هر دو رییس جمهور نفرت خود را از رسانه ها نشان دادند، ترامپ با تشویق خشونت علیه آنها بسیار فراتر رفته است. و البته تا آنجا که می دانیم ترامپ کمتر از نیکسون علاقمند بوده که از ابزار بروکراسی برای تنبیه مخالفانش استفاده کند اما ممکن است او نیز رویه مشابهی اتخاذ کند. به عنوان مثال او برای ضربه زدن به آمازون که رییسش جف بزوس مالک واشنگتن پست نیز هست، تعرفه های پستی را بالا برده است.
اما پرسش مهم این است که وقتی نوبت به احترام به آرای قانون یا افکار عمومی برسد، چه تفاوتی میان رویکرد این دو نفر وجود خواهد داشت. نیکسون از به چالش کشیدن پیروزی نزدیک جان اف کندی در کسب آرای الکترال صرفنظر کرد چرا که می دانست نمی تواند از اتهام کلاهبرداری استفاده کند اما چنانکه می بینیم ترامپ برای اعلام جرم تقلب انتخاباتی نیازی به شواهد و مدارک ندارد.
وقتی دیوان عالی به نیکسون دستور داد که نوارهای کاخ سفید را تحویل دهد، او از آن پیروی کرد. همچنین وقتی ریش سفیدان حزب جمهوریخواه به کاخ سفید رفتند تا به او اعلام کنند از حمایت سیاسی برای باقی ماندن در پست ریاست جمهوری برخوردار نیست، نیکسون منظور آنها مبنی بر ترک کاخ سفید را درک و اجابت کرد. بسیار دشوار است بتوان شرایط مشابهی در دولت فعلی و حزب هوادارش مشاهده کرد. عملکرد ترامپ باعث می شود نگران آن شویم که آیا او یافته های قانونی علیه خودش یا حتی شکست در انتخابات سال ۲۰۲۰ را پذیرا خواهد شد یا نه.