چرا بعضیها خود را زشت میبینند؟
یک روانشناس بالینی در خصوص اینکه چرا برخی افراد تجسم خوبی از خود ندارند و مدام نگران زیبایی اندام یا چهره خود هستند توضیحاتی داد.
زهرا افشار روانشناس بالینی در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران جوان؛در خصوص علت وسواسهایی که افراد در ظاهر خود دارند، اظهار کرد: برخی از افراد دائما از ظاهر خود ایراد میگیرند؛ چرا بینی من کج و بزرگ است؟ چرا موهای سرم کم پشت شده است؟ چرا قد کوتاه هستم؟ چرا رنگ پوستم انقدر تیره است؟ چرا دور چشمانم انقدر چروک دارد؟ این قبیل سوالات در برخی افراد وجود دارد که ریشه در روان آن ها دارد.
این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه این گونه افراد به وسواسهای فکری دچار هستند، افزود: شخصی که معتقد است قوز روی بینیاش باید فورا عمل شود، یا باید برای کاشت مو اقدام کند و عمل هایی از این قبیل، در اصطلاح روانشناسی به وسواس فکری دچار شده است که به آن اختلال بدشکلی بدن میگویند؛ زیبایی برای افراد ملاک بسیار مهمی به حساب می آید، به خصوص در جوانان که به زیبایی خود بسیار اهمیت میدهند.
وسواسهای فکری را تشدید نکنید
افشار با بیان اینکه افراد نباید کاری کرد که این وسواس های فکری تشدید پیدا کند، عنوان کرد: شاید شما افراد زیادی را بشناسید که مدام روبهروی آینه میایستند، به چین و چروک های دور چشم خود خیره میشوند و فکر میکنند این چین و چروک به سرعت افزایش پیدا میکند؛ مدام بینی خود را نگاه میکنند و افکار منفی به سرشان میزند، مثلا دماغم از قبل هم بزرگ تر شده، نوک دماغم افتاده تر از گذشته است، حالت بدنم بد شده و لباس دیگر مناسب بدنم نیست و یا اگر به میهمانی دعوت شوند با خود می گویند من زشت ترین و بد هیکل ترین میهمان این جمع هستم اما همه این مشکلات فقط در ذهن این افراد ساخته شده است.
وی تصریح کرد: افرادی که چهره معمولی خود را به شکل وحشتناکی زشت میبینند، مبتلا به وسواس های فکری هستند؛ اختلالی که در ذهن آنها از خودشان یک هیولای بد شکل میسازد و باعث می شود به شکل افراطی، به لوازم آرایشی و عمل های جراحی رو بیاورند، قابل ذکر استافرادی که مدام به سراغ عملهای زیبایی میروند و هیچ وقت از ظاهر خود راضی نمیشوند، به نوعی اختلال روانی مبتلا شدهاند.
این روانشناس بالینی ادامه داد: این افراد با دیدن یک جوش روی صورت خود مضطرب میشوند و ساعتهای طولانی از روزشان را تنها به تغییراتی فکر میکنند که میتواند او را زیباتر کنند؛ عمل جراحی راهی برای آرام کردن این اشتیاق نیست، بلکه می تواند چنین اختلالی را به مراتب تشدید کند، زیرا این افراد بعد از عمل جراحی، باز هم از چهره یا بدنشان راضی نیستند و میخواهند با تکرار این کار، باز هم ظاهرشان را تغییر دهند.
اختلال بدشکلی بدن اختلال شایع روانی
افشار با اشاره به اینکه اختلال بدشکلی بدن، یک مشکل شایع روانی است، گفت: مبتلایان به این مشکل در ابتدا تنها زمان زیادی را برای فکر کردن به ظاهرشان سپری میکنند؛ در مراحل پیشرفتهتر با جراحی های مکرر یا تلاش برای زیبا شدن به قیمت آسیب دیدن، سعی می کنند خود را آرام کنند.
وی با تاکید بر اینکه این اختلال تنها یک ناراحتی گذرا نیست، ادامه داد: درچنین بیماری اگر فرد با هیچ یک از تلاشها و اقدامات از ظاهر خود راضی نشد، ممکن است خود را در خانه حبس کند؛ مشکل این است این افراد هرگز از تغییراتی که در ظاهرشان ایجاد شده راضی نیستند پس باید سعی کنند این وسواس را کاهش دهند، اگر خودشان نتوانستند از این وسواس کم کنند حتما باید به پزشک مراجعه کنند.
این روانشناس بالینی با اشاره به اینکه این افراد با قرار گرفتن در جمع دچار اضطراب شدید میشوند، عنوان کرد: در مواقعی که اختلال شدت پیدا کند، این افراد به دلیل نارضایتی از ظاهر خود، در موقعیتهای اجتماعی ظاهر نمیشوند و تحصیل، کار، تفریح و یا هر پیشرفت دیگری را قربانی این تصور میکنند، چنین افرادی ممکن است چندین بار با تیغ جراحی به تغییر چهره خود دست بزنند یا در یک ماه، بارها مدل و رنگ موهایشان را تغییر دهند و باز هم راضی نمی شوند.
افشار ادامه داذ: البته آنها برای چاق یا لاغر شدن هم انرژی زیادی می گذارند و هیچ وقت از اندامی که دارند، راضی نیستند؛ همیشه گمان میکنند بخشی از بدنشان زیاد از حد کوچک یا بزرگ است و برای تغییر دادن آن، وقت و هزینه زیادی صرف میکنند، چنین افرادی ممکن است برای فراهم کردن هزینه عمل، زندگی شان را با مشکلات زیادی رو به رو کنند، اما اولویت آنها رفاه نیست، بلکه تنها رسیدن به ظاهری است که آرزویش را دارند.
وی با تاکید بر اینکه این افراد نیاز به درمان نزد پزشک دارند، عنوان کرد: وضعیت ظاهری برای این بیماران از هر اندوهی در زندگی غم انگیزتر است؛ شاید نتوان به آنها خرده گرفت تا زمانی که به وسیله یک متخصص درمان شوند زیرا کنار آمدن با وضعیتی که برایشان رخ داد سخت ترین کار ممکن است.
این روانشناس بالینی با بیان اینکه این بیماری گاهی منشا ژنتیکی دارد، مطرح کرد: استرس های جبران ناپذیر و اتفاقاتی که در مسیر زندگی برای این افراد رخ داده ، منجر به چنین رفتاری میشوند؛ اما این مشکل به هر دلیلی که ایجاد شود باید آن را مثل یک بیماری، جدی دانست و برای درمان آن از یک متخصص کمک گرفت، نمی توان این افراد را با تندی و خشم آرام کرد، بلکه تنها یک روانپزشک و روانشناس، پا به پای هم به کمک دارو و درمان شناختی رفتاری از پس آن بر می آیند.
وی با تاکید بر اینکه دارو درمانی توسط یک روانپزشک راه آخر آرام کردن مبتلایان به اختلال بد شکلی بدن است، یاد آور شد: اختلال بد شکلی بدن یک بیماری پنهان است، بسیاری از افراد از اینکه دچار چنین بیماری شوند اطلاع ندارند و آن را یک حساسیت عادی می دانند؛ برخی از افراد از اینکه مشکل خود را به زبان بیاورند خجالت میکشند، باید دانست درمان شناختی رفتاری با کمک یک روانشناس یا روان درمانگر در از بین بردن نشانه های بیماری تاثیر گذار است.