چرا طرح اسرائیل برای آب بستن تونل های حماس جواب نمی دهد؟
شش هفته پس از آغاز حمله زمینی به نوار غزه، احتمالاً نیروهای اسرائیلی و حماس نحوه مبارزه خود را تغییر داده و از آتشبس یکهفتهای برای ارزیابی مجدد عملکرد و انطباق رویکرد خود با شرایط میدان نبرد و اقدامات دشمن استفاده کرده باشند.
به نوشته زوران کواساک، تحلیلگر شبکه الجزیره، یک پیشبینی قابلتوجه توسط همه کارشناسان که به نظر میرسد اشتباه بوده یا هنوز محقق نشده است، نبردی سنگین در تونلهای حماس بود. هنوز درگیری زیادی در زیر زمین صورت نگرفته و ما باید از خود بپرسیم که آیا دو طرف اصلاً میخواهند وارد چنین نبردی شوند؟
احتیاط یا ترس اسرائیل؟
با توجه به طول، گسترش و پیچیدگی تونلهای حماس، ارتش اسرائیل با احتیاط بیشتری عمل میکند. از آغاز جنگ در ۷ اکتبر، مناطق شهری به شدت از هوا بمباران شده و تنها زمانی متوقف میشوند که نیروهای زمینی اسرائیل قصد ورود به آن را دارند.
قبل از آتشبس پایان نوامبر، اسرائیل موفق شد شهر غزه را محاصره کند. بسیاری از فلسطینیها به سمت جنوب گریختند.
پس از تسخیر محدوده شهر غزه، منابع اسرائیلی فاش کردند که برخی از فرماندهان میدانی احساس کردند که تلفات انسانی و تجهیزاتی کمتر از حد انتظار بوده است و تاکنون ۱۰۴ سرباز کشته شدهاند. اما فرماندهی عالیرتبه رویکردی محتاطانه را انتخاب کرده و از متراکمترین منطقه دور ماندند: بخشهایی از مرکز قدیمی شهر و کمپ آوارگان جبالیا.
فرماندهی اسرائیل که ظاهراً از عملکرد خود در غزه راضی بود، تصمیم گرفت همین استراتژی را در جنوب تکرار کند.
تعیین اینکه آیا تلفات سنگین غیرنظامیان و تخریب زیرساختهای فلسطینی خسارت جانبی بوده یا بخشی از نقشه جنگی اسرائیل، غیرممکن است. این مسئله احتمالاً سالها مورد بحث قرار گرفته و ممکن است هرگز به پاسخی منتهی نشود.
حماس تونلهای خود را حفظ میکند؟
همانطور که انتظار میرفت، حماس در روی زمین و با حملات غافلگیرکننده علیه نیروهای اسرائیلی جنگید. به روزرسانی تلفات اسرائیلی با مقایسه تعداد سربازان کشتهشده با نوع، مدت و دامنه پیشرویهایشان، بینشی در مورد جنگ ارائه میکند.
اما ردیابی خودروهای زرهی از کار افتاده دشوار است و نمیتوانیم به ادعاهای حماس در مورد تانکها و نفربرهای زرهی اسرائیلی منهدمشده که احتمالا برای تقویت روحیه رزمندگان اغراق شده، تکیه کنیم.
حماس اجازه نمیدهد اطلاعات زیادی به بیرون درز کند، اما با مشاهده دقیق، الگویی ظاهر میشود. به نظر میرسد که رهبری گردانهای قسام، شاخه مسلح حماس تلاش میکند تا تونلها را تا زمانی که ممکن است مخفی و دستنخورده نگه دارد.
بهجای استفاده از تونلها برای اهداف تاکتیکی و عملیاتی روزانه، به نظر میرسد که حماس ترجیح میدهد آنها را به عنوان پناهگاه در هنگام بمباران، ذخیره سلاح و پوشش برای سربازان خود نگه دارد.
بنابراین به نظر نمیرسد که رزمندگان حماس از تونل بیرون بیایند و بلافاصله سربازان اسرائیلی را هدف قرار دهند. آنها از تونلها برای رسیدن به مناطق عملیاتی مورد نظر استفاده میکنند، اما دورتر خارج شده و برای مدتی از میان ساختمانها و آوار حرکت میکنند تا ورودی تونلها را مخفی نگه دارند.
چه چیزی تغییر کرده است؟
ارزیابی اینکه چرا هیچ یک از طرفین جنگ تونلی را آغاز نکرده، کمی مانند سؤال «اول مرغ یا تخم مرغ» است. نمیتوان گفت که چه کسی اولینبار چه رویکردی اتخاذ کرده است.
طرف اسرائیلی همیشه نسبت به جنگ تونلی محتاط بوده، زیرا میدانست که این جنگ تلفات سنگینی خواهد داشت. اما پس از دو حادثه در اوایل درگیری که در آن چهار سرباز نیروی ویژه و دو نیروی مهندسی توسط تلههای انفجاری تونلها کشته شدند، ممکن است اکراه اولیه به عدم تمایل شدید به جنگ زیرزمینی تبدیل شده باشد.
احتیاط در برخورد با تونلها به این معناست که ارتش اسرائیل اکنون فقط ورودیهای تونلها را شناسایی و علامتگذاری کرده و بدون واردشدن به آنها، مسدود یا تخریبشان میکند.
اما هزاران دهانه تونل وجود دارد و ارتش اسرائیل با آگاهی از دشواری یافتن همه آنها، قصد دارد آب دریا را به درون آنها پمپاژ کند. در صورت عملیاتیشدن این طرح، کسانی که در زیرزمین پنهانند، غرق شده مجبور میشوند که بالا بیایند و روی زمین بجنگند.
ممکن است حتی دلیلی روانی برای اینکه آب را به عنوان یک سلاح در نظر بگیرد: آیا این میتواند نوعی انتقام از جهان عرب باشد؟
در سال ۱۹۷۳، ارتش مصر از شیلنگهای آتشنشانی برای شکستن موانع شنی اسرائیل در سواحل سینا و کانال سوئز استفاده کرد. در حالی که دیوارهای خاکی بلند در محافظت از مواضع اسرائیل در برابر گلولهباران موثر بودند، آب کانال مانند چاقویی موانع را شکافت و به مصریها اجازه داد که ارتش اسرائیل را به عقب برانند.
پنجاه سال بعد، ایده استفاده تسلیحاتی از آب دریا دوباره در حال بررسی است. اگرچه تردید وجود دارد که در غزه در سال ۲۰۲۳، مانند سینا در سال ۱۹۷۳ تعیینکننده باشد.
هیچ کس به جز حماس با اطمینان نمیداند که ساختار تونلها چگونه است، اما چندین ویدئو نشان میدهد که این شبکه دارای درهای قفل ضد آب است. بنابراین، این احتمال وجود دارد که حماس بتواند با بستن بخشهایی از شبکه و دورزدن سیلاب، بخشی از شبکه را حفظ کند.
ابهامات عملیاتی زیادی در مورد طرح ادعایی اسراییل وجود دارد. با فرض ۲ متر ارتفاع و ۱ متر عرض تونل ها، دو میلیون لیتر آب دریا برای حدود یک کیلومتر از تونل نیاز است. همچنین باید این عدد را در طول ۴۰۰ کیلومتری تونلها ضرب کرد.
پمپها و لولههای مورد نیاز برای این استراتژی باید از ساحل دریا تا جایی که تونلها شروع میشوند امتداد یابند. همچنین تونلها در خاک رس قرار داشته و از ساحل شنی شروع می شوند. حجم بالای تجهیزات، خطر هدف قرار گرفتن آن را افزایش میدهد.
اگر اسرائیل این کار را انجام دهد و حتی از نظر فنی بتواند موفق شود، این مشکلی حلنشدنی باقی میماند که بفهمد آب را به کدام بخش از تونل پمپاژ بکند.
اما در واقع، دلیل اصلی امتناع اسرائیل از اقدام تهاجمی در داخل شبکه تونلی حماس، حضور اسرای اسرائیلی است. بر اساس شمارش رسمی اسرائیل، ۱۳۸ نفر که در ۷ اکتبر از جنوب اسرائیل به اسارت گرفته شدند، هنوز در تونلها توسط نگهداری میشوند.
با توجه به اینکه اکنون تقریباً همه اسرا اسرائیلی بوده و برخی از آنها دارای تابعیت دوگانه آمریکایی هستند، تصور اینکه هر سیاستمدار یا فرمانده نظامی اسرائیلی بخواهد شهرت خود را در داخل با صدور دستوراتی برای تخریب بخشهایی از شبکه تونلهایی که اسرا ممکن است در آنجا نگهداری شوند، دشوار است.