چرا آن زمان که احمدینژاد نامههای بی پاسخ به بوش و اوباما مینوشت و «هو» میشد، فریاد لکهدار شدن عزت ملی را سر ندادید؟
انتشار تصاویر و ویدئوهایی از خنده حسن روحانی، رئیسجمهوری کشورمان در دیدار با امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه و بوریس جانسون، نخستوزیر انگلستان، در حاشیه هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، به کانون اصلی توجه رسانهها و شخصیتهای سیاسی تبدیل شده است. در این میان، برخی از شخصیتها و رسانهها زبان شدیداللحنی از نقد و مخالفت با خندههای روحانی را در پیش گرفته و کنش او را بر خلاف غرور ملی ایرانیان ارزیابی میکنند.
در همین زمینه، آیت الله باقری کنی طی مطلبی در فضای مجازی تاکید کردند: «این تصویر و مانند آن زیبنده یک فرد در سطوح پایین کشور هم نیست. این وهن اسلام است. هیچ کس چنین حقی ندارد. من هم حق ندارم سکوت کنم. اسلام را در برابر این ها- دولتمردان زورگوی غربی- نباید پایین آورد. امام رحمه الله علیه که از همه بالاتر بود و از او بالاتر هم نمی توانند چنین کنند. متوجه نیستیم و فکر می کنیم همه کاره ایم و می توانیم همه اسلام را زیر پا بگذاریم. وقتی خدا را داریم نباید ترسی داشته باشیم. چه زنده بمانیم و چه بمیرم یا کشته و شهید بشویم. پیروزی از آن ماست.»
همچنین، در واکنشی دیگر وحید یامینپور مجری برنامههای تلویزیونی چون «میدان انقلاب» با انتشار تصویری از خندههای رئیسجمهور روحانی در ملاقات با بوریس جانسون – نخستوزیر انگلیس – نوشته است: «مفهوم کمتر شناختهشدهای وجود دارد با عنوان “زیباییشناسی سیاسی” که بهتناسب نشانه و محتوای کنشهای سیاسی مربوط است. از نظر زیباییشناسی سیاسی خندههای غیرمتعارف جناب روحانی با جایگاه، تاریخ و اقتدار جمهوری اسلامی و حتی لباسی که او بر تن دارد نامتناسب است. زشت است و آزاردهنده. بخش مهمی از دیپلماسی کنترل و دقت در همین نشانههاست. آقایان ظریف و روحانی برخی اصول اولیه مذاکره را که کنترل احساسات و خصوصاً ذوقزدگی است، گاهی رعایت نمیکنند.»
علاوه بر این، برخی رسانههای منتسب به جریانهای مخالف دولت، با انتشار گزارشهایی چند، انتقاداتی تند را علیه این خندهها ایراد کردند. ایراد این انتقادات فیالنفسه و اگر به دلیل دغدغههای میهن دوستی باشد، تمیتواند با مشکل مواجه شود اما زمانی مساله قابل تامل است که شاهد باشیم این اشخاص و رسانهها معیاری دوگانه نسبت به حضور روسای جمهوری ایران در سازمان ملل و محافل عمومی دارند. بر اساس همین رویکرد، انتخاب واکنشها به قهقههای بحثبرانگیز حسن روحانی در دیدار با مکرون و جانسون را مورد بررسی و مدّاقه قرار داده است.
علت خندهها چه بود و آیا قهقهه زدن مایه شرم ملی است؟
درمورد خنده ها و لبخندهای مقام های کشورها و دیپلمات ها، واقعیت این است که یک خنده میتواند بر اساس اصول نشانهشناسی و خوانش زبان بدن، معانی بزرگی در پی داشته باشد. اگر این اصل مورد توجه قرار گیرد رفتار روحانی نه تنها مایه سرافکندگی نیست، بلکه به نوعی نشان از ایستادگی تهران بر مواضع خود و مخالفت با هر گونه امتیاز دادن بدون حساب و کتاب به اروپا و آمریکا است.
بر اساس فیلم منتشر شده از رفتار روحانی، در گفتگو با رئیس جمهور فرانسه و نخستوزیر بریتانیا، مکرون به روحانی میگوید، اگر این کشور را ترک کنی و ترامپ را نبینی، از دست دادن یک فرصت است….چون شما که تا مدتی برنمیگردی و ترامپ هم به تهران نمیآید. بوریس جانسون هم به روحانی میگوید: موافقم، شما باید در لبه استخر بایستید و همزمان در آن بپرید. پاسخ روحانی اما خندهای با صدای بلند است. با خوانش زبان بدن و نشانهشناسی رفتار روحانی، به وضوح میتوان پی برد که شیخ دیپلمات پیشنهادهای دو تن از روسای قدرتهای بینالمللی را به سخره میگیرد . نشان میدهد که ایران وقعی به چنین پیشنهادهایی از سوی اروپا که هیچ امتیازی در آن برای مردم کشورمان نباشد، نمینهد.
در ارتباط با رفتار روحانی دیدار دو جانبه با جانسون هم بر اساس فیلمی که بازتاب گسترده ای در فضای مجازی داشت جانسون نخستوزیر انگلیس به روحانی میگوید امیدواریم دوباره بتوانیم شما را به گلاسکو (محل تحصیل روحانی) که با آن آشنا هستید دعوت کنیم.» حال باید پرسید واکنش یک شخص از دعوت به شهری که خاطراتی از دوران تحصیل خود در آن دارد، تا چه اندازه محل انتقاد است؟
در واقع، این ویدئوها نشان میدهند که نه تنها رفتار روحانی نشانگر ضعف و سستی مواضع ایران در برابر غرب نیست، بلکه نشانگر آن است که تهران در مواضع خود برای پیگیری خواستههایش مصّر بوده و حاضر نیست هر گونه پیشنهاد یا اظهارات بدون در نظر گرفتن مواضع کشورمان را بپذیرد. لذا میتوان منتقدان را به واکاوی واقعیت ماجرا و خوانش نشانههای آن فراخواند.
قضاوتهای دوگانه و خوانشهای سلیقهای
در سطحی دیگر انتقادات برخی افراد و رسانهها از رفتار حسن روحانی را میتوان انتخابها و دلواپسیهای سلیقهای ارزیابی کرد. از این افراد و رسانهها باید پرسید زمانی که محمود احمدینژاد، با گافهایی محیر العقول خود مایه شرمساری ملت ایران میشد، آنها کجا بودند و چرا ندایی از آنها بیرون نمیآمد.
زمانی که احمدینژاد یک نامه به جرج بوش و سه نامه به باراک اوباما مینویسد و هیچ یک از روسای جمهوری آمریکا وقعی به نامهنگاری او نمینهند و پاسخاش را نمیدهند، آیا عزت و غرور ملی ایرانی لکهدار نشده که این رسانهها و آقایان سکوت پیشه کردند؟ چرا آن دوران اعتراض نکردند و نقدی را وارد نکردند!
زمانی که احمدینژاد با معرفی خود به عنوان خادم ملت، در جمع ضد ایرانی دانشگاه کلمبیا حاضر شد و به هنگام سخنرانی وقتی مجری برنامه به او تذکر داد که وقتش به اتمام رسیده، اظهار داشت:« وان(one ) دقیقه»، حضار از ته دل به رئیسجمهور کشومان خندیدند، غرور ملی جریحه دار نشد. حتی بیشتر، زمانی که محمود احمدینژاد در دیدار با دیمیتری مدودف ، نخست وزیر سابق روسیه و رئیس جمهوری کنونی این کشور ، در پاسخ به سلام انگلیسی مدودف (Hello) گفت سلام علیکم و در جواب به پرسش «حال شما چطور است؟ (How are you) نخست وزیر سابق روسیه، اظهار داشت: «بله(Yes) سال نو شما مبارک! »، چرا به این رسانهها بر نخورد؟ چرا حتی آن را پوشش ندادند؟
علاوه بر این، هو شدنهای گاه و بیگاه احمدینژاد در نشستها و سخنرانیهای مختلف در سطح جهانی نیز دیگر موردی است که احساس شرمندگی را برای ملت ایران به وجود میآورد اما گویا رسانههای مخالف دولت روحانی و برخی اشخاص، در آن زمان چنین وقایعی را نمیدیدند یا بر خلاف اراده عمومی مردم ایران، این رخدادها را مایه غرور و عزت ملی خود ارزیابی میکردند.
واقعیت این است که انتقاد از بنیان مثبت و قابل تامل است و هر جریان یا نهادی که مخالف آن باشد، نشان میدهد باوری به آزادی، اخلاق و مردمسالاری ندارد اما انتقادات نباید سلیقهای و بدون توجه به واقعیات ماجرا و خوانش کنش باشد. نمیتوانیم در شرایطی که در تمام صحنه جهانی رئیسجمهورمان با انتقاد روبرو شود، سکوت اختیار کنیم و در زمانی دیگر که تمام قدرتهای اروپایی و آمریکا، برای مذاکره با ما اصرار و خواهش میکنند، رفتار معنادار رئیسجمهوری کشورمان را مایه ذلت بنامیم. این معیارهای دوگانه را میتوان دلواپسیها سلیقهای ارزیابی کرد که از اساس با منافع ملی کشور و عزب ایرانی در تضاد است.