چالشهاي شخصيتم را دوست دارم
محمد فيلي تاکنون در نقشهاي متفاوتي در سريالهاي روزي روزگاري، تفنگ سرپر، مختارنامه، پشت کوههاي بلند، چارديواري، روزهاي به يادماندني، دولت مخفي و… بازي کرده است.
اين بازيگر را اين روزها در سريال تلويزيوني «گسل» در نقش پدر اعتبار، قهرمان قصه (بيژن امکانيان) ميبينيم که از شبکه يک پخش ميشود. البته اين پدر متفاوت از ديگر پدرهايي است که فيلي تا به امروز بازي کرده. با او درباره نقشش در اين مجموعه به گفتوگو نشستيم.
نقش پدر در سريال گسل متفاوت با ديگر نقشهاي مشابه است که تا امروز بازي کردهايد. آيا همين مساله شما را براي بازي در اين اثر تشويق کرد؟
من آقاي بذرافشان، کارگردان سريال را دورادور ميشناختم. سريال تلويزيوني «نابرده رنج» را از او ديده بودم و شيوه کارش را خيلي دوست داشتم. به همين دليل در گوشه ذهنم بود که اگر نقشي به من پيشنهاد داد، حتما بپذيرم. تا اين که اين همکاري در سريال تلويزيوني گسل اتفاق افتاد. وقتي فيلمنامه اين اثر را خواندم، خيلي خوشم آمد. احساس کردم تجربه تازهاي براي همکاري است. البته بايد نتيجه را پايان سريال ديد و اين که آيا در نقش موفق بودهام يا نه.
شخصيت پدر اعتبار تخت و يکنواخت نيست و با وجود چهره عبوسي که دارد، طنازيهايش مخاطب را ميخنداند.
بله، دقيقا همين طور است و به خاطر اين ويژگيها نقشم را خيلي دوست دارم، چون برايم چالش برانگيز بود. در واقع سعي کردهام خودم را با نقش عجين کنم. البته قاضي اصلي مردم هستند و آنها بايد قضاوت کنند که تا چه ميزان در کارم موفق بودهام.
شخصيتهاي اين سريال در مرز جديت و طنز قرار دارند. ديالوگهاي پدر اعتبار هم جدي است، اما به گونهاي بيان ميشود که لبخند را به لب مخاطب ميآورد. رعايت اين مرز برايتان سخت نبود؟
اتفاقا اين نوع شخصيت براي من ناشناخته بود، اما تلاشم را کردم تا شخصيت را همان طور که کارگردان از من انتظار دارد، بازي کنم. خوشحالم که شما به عنوان مخاطب اين طنازي را دوست داشتيد. بايد قبول کرد هر نقشي ويژگيهاي خاص خودش را دارد و من به عنوان بازيگر بايد خودم را با شخصيتهايي که نقششان را به عهده دارم، عجين کنم. وقتي نقش براي خودم قابل لمس باشد، ميتوانم خوب بازي کنم و مسلما بر دل مخاطب هم مينشيند. در مجموع ايفاي اين نقش به عنوان يک تجربه تازه برايم جالب بود.
نسبت به اجراي اين تجربه تازه نگراني نداشتيد؟
نه، به هيچ وجه نگران نبودم. اگر قرار باشد نگران باشم که نميتوانم سراغ خيلي نقشها بروم. اتفاقا بايد بازيگر به دل ماجرا برود و توانمندي هايش را محک بزند که آيا از عهده نقش برميآيد يا نه. اگر کارنامه من را ديده باشيد همه نوع نقش را در آن پيدا ميکنيد. اين تنوع نقش به خاطر بيپرواييام است. دوست دارم ياد بگيرم و ناشناختهها را کشف کنم، به همين دليل از ايفاي چنين نقشهايي استقبال ميکنم، حتي به قول معروف با سر به سمت پذيرش چنين نقشهايي ميروم.
همکاري با بذرافشان چطور بود؟ آيا دستتان را براي طنازي باز ميگذاشت؟
بله، اما کاملا به کار اشراف داشت و اگر اندازه حرکاتمان در هنگام بازي يک پلان يا سکانس کم و زياد ميشد، تذکر ميداد. بذرافشان جزو کارگردانان بسيار باحوصله است. کمتر ديدهام کارگردانان باحوصله باشند و با وجود اين که زمان تصويربرداري هشت ماه بود، اما با صبر و شکيبايي کارش را جلو ميبرد و احساس خستگي هم نميکرد. ضمن اين که خيلي به بازيگران هم انرژي ميداد.
در کارنامه هنريتان همه نوع نقشي ديده ميشود؛ از نقشهاي منفي و ايفاي شخصيتهاي منفوري مثل شمر سريال مختارنامه گرفته تا نقشهاي مثبت. بيشتر علاقهمند به ايفاي چه نقشهايي هستيد؟
اندازه نقش اصلا برايم مهم نيست. يعني به اين مساله توجه نميکنم که نقشم کم است يا زياد. دلم ميخواهد نقشي را بازي کنم که به دلم بنشيند. شايد باورتان نشود، اما حتي برخي مواقع قرارداد را ميبندم و درباره دستمزد هم صحبت نميکنم.
يعني دستمزد برايتان اولويت ندارد؟
براي هر کس دستمزد مهم است، اما اولويت من در ابتدا نقش است و بعد دستمزد. هر چقدر هم از زمان عمرم باقي مانده باشد، دلم ميخواهد نقشهاي جذابي را بازي کنم که دوستشان دارم.
آيا نقشي هست که به دلتان مانده باشد آن را بازي کنيد؟
بله، خيلي از قديم دوست داشتم نقش کريمخان زند و نادر شاه را بازي کنم. البته دلم ميخواهد در آثار قوي چنين نقشهايي را بازي کنم.