پیگیری برجام از جانشین ترامپ

  • سیاسی
  • شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۷ ۱۰:۲۷
    کد خبر :475702
برجام

عضو تیم مذاکرات هسته‌ای بود؛ عضویتی آن‌قدر پراهمیت که محمدجواد ظریف در امضای متن سند برجام، نام او و عباس عراقچی را ذکر می‌کند: ظریف در امضای متن برجام نوشته: «مخلص عباس‌آقا و مجیدآقا». مجید تخت‌روانچی، دیپلماتی در ششمین دهه زندگی، به‌شدت دقیق، محجوب و بی‌حاشیه است. اگرچه 22 ماه بر سر به‌توافق‌رسیدن با شش کشور بر سر برنامه هسته‌ای تمام‌وقت تلاش کرد، اما حالا با فاصله از برجام، می‌تواند توافق را نقد و دوباره ارزیابی کند.

رد گذر زمان را در چهره‌اش می‌توان دید،‌ به‌ویژه اگر تصویر فعلی را با ابتدای مذاکرات مقایسه کنید. اگرچه حالا در معاونت سیاسی ریاست‌جمهوری به نظر می‌رسد که روزهای آرام‌تری از زمان مذاکرات را می‌گذراند، اما هنوز دغدغه این را دارد که باید با نگاه کلان به موضوعات نگریست و تصمیم گرفت.

به گزارش شرق، ازهمین‌رو خیلی تمایل ندارد در گذشته بماند و آن را مرور کند. روانچی معتقد است که وضعیت فعلی بین‌المللی به‌گونه‌ای است که باید همه دغدغه حل مشکلات را داشته باشیم، نه‌اینکه خود را درگیر اختلافات و چالش‌های داخلی کنیم. مجید تخت‌روانچی می‌گوید برجام مطالبه ایران و یک مطالبه بین‌المللی است که باید دولت آمریکا آن‌ را اجرا کند. این مطالبه را در صورت باقی‌ماندن برجام در دوران ریاست‌جمهوری بعدی آمریکا نیز پیگیری می‌کنیم.

شما تا پيش از سمت فعلي، به‌عنوان كسي‌ كه در حوزه ديپلماسي و روابط بين‌الملل فعال هستيد، شناخته مي‌شديد؛ اما انتصابتان به‌عنوان معاونت سياسي دفتر رياست‌جمهوري به نظر نامأنوس بود. چطور اين اتفاق افتاد؟ الان در حوزه‌هاي داخلي متمرکز هستيد يا خارجي؟
اين را كه چه شد از وزارت خارجه آمدم، در يكي، دو مصاحبه قبلي گفته‌ام. خودم هيچ ايده‌اي در اين زمينه نداشتم. دكتر واعظي از آقاي ظريف خواسته‌ بود چند نفر را براي اين پست معرفي كند. آقاي ظريف چند نفر ازجمله بنده را معرفي كرده بودند. من تا زماني ‌که اسمم مطرح نشده بود، در جريان نبودم. وقتي اين موضوع با من مطرح شد، فكر كردم در اين وضعيت آمدنم به اين پست درست است يا نه؟ با چند نفر مشورت كردم و در نهايت با توجه به حساسيت كار در دولت، تصميم گرفتم قبول كنم. معاونت سياسي دفتر رئيس‌جمهور، هم مسائل داخلي را پيگيري مي‌كند و هم مسائل خارجي را؛ البته در مباحث اقتصاد داخلي، نقش معاونت سياسي كم‌رنگ‌تر است. حوزه اقتصاد متولي خاصي دارد و شايد در اينجا كار كمتري داشته باشد؛ اما حتي در بحث اقتصاد هم درگير هستيم. تقريبا اين معاونت در همه مباحث داخلي درگير است. طبيعتا مسائل سياست خارجي هم قسمت عمده كار است. در همه كشورها نیز همين‌طور است. در كشورهاي مختلف، چه آنهايي كه سيستم نخست‌وزيري دارند چه آنها که رياست‌جمهوري هستند، وقتي به سطح مسئول اجرائي كشور مي‌رسد، طبيعي است سياست خارجي بخش مهمي از كارهاي دفتر رئيس‌جمهور يا نخست‌وزير باشد كه اينجا نیز همين‌طور است. وزارت خارجه برنامه‌هاي خود را پيش مي‌برد و ما هم اينجا مطالب مختلف را ازجمله در حوزه سياست خارجي براي آقاي رئيس‌جمهور آماده مي‌كنيم.

با توجه به دستور کار معاونت شما، مصاحبه را از مباحث داخلي شروع مي‌کنيم. يكي از جلسات مهمي كه آقاي رئيس‌جمهور در ماه‌هاي گذشته داشتند، با برخي احزاب سياسي بود كه يكي از آنها جلسه با برخي از چهره‌هاي اصلاح‌طلب بود. شما هم در آن نشست حضور داشتيد. آنچه از اين نشست رسانه‌اي شد، اين بود كه كميته تعاملي بين دولت و اصلاح‌طلبان برقرار شود و پيگيري‌هاي ما نشان مي‌دهد هنوز در اين زمينه كاري انجام نشده است. از 12 مهر که زمان جلسه بود تاکنون برای تعامل با اصلاح‌طلبان چه اتفاقي رخ داده است؟
ابتدا اين را توضيح بدهم که در رسانه‌ها طوري مطرح شد كه انگار آن جلسه نقطه آغازي بود برای تعامل دولت و گروه‌هاي سياسي، به‌ويژه صحبت با گروه‌هاي اصلاح‌طلب. اين بحث مطرح شد كه آن جلسه نقطه عطف بود كه من مي‌گويم اين‌طور نبود. ولي در ديدگاه برخي از دوستان اين‌طور مطرح شده كه آن جلسه نقطه شروع بود. پس ببينيم از آن به بعد چه گذشته. تعامل دولت با گروه‌هاي مختلف از گذشته جاري است و اين‌طور نيست كه بگوييم ارتباط دولت با اصلاح‌طلبان قطع شده بود، آن جلسه شروع شد و بعد رها شد.

آنچه مي‌دانيم اين است كه در مرداد جلسه‌اي با فراكسيون اميد انجام شد. شما مي‌فرماييد مستمر بوده و جلسه مهر نقطه عطف نبوده است؛ پيش از آن، چه زماني چنين نشست‌هايي بين اصلاح‌طلبان و آقاي روحاني وجود داشته؟
شما طبيعتا در جريان مواردي كه خبري مي‌شود، قرار مي‌گيريد. مثلا جلسه فراكسيون اميد با رئيس‌جمهور و جلسه با اصلاح‌طلبان خبري شد. ولي خيلي جلسات تك‌نفره يا چندنفره خبري نمي‌شوند؛ مثلا دكتر واعظي با اصلاح‌طلبان داخل و بيرون مجلس جلساتي دارند كه خبري نمي‌شوند. این به آن معنا نيست كه ارتباط قطع است؛ مثلا من در جريان هستم جلساتي قبل از جلسه مهر با فراكسيون اميد و اصلاح‌طلبان انجام شده است. جلسات چندنفره و تك‌نفره با آقاي رئيس‌جمهور و آقاي واعظي هم بوده است. ممكن است يك نفر از نمايندگان مجلس با آقاي واعظي جلسه داشته باشد يا يك اصلاح‌طلب با رئيس‌جمهور. لزومي ندارد هر جلسه كه در نهاد برگزار مي‌شود، خبري شود و اگر خبري نشود به معني قطع ارتباط است. طبيعي است آن جلسه خاص تحت پوشش رسانه‌اي زيادي قرار گرفت.

اجازه دهيد اين‌طور ادامه دهيم: وقتي جلسه‌اي رسانه‌اي مي‌شود، يعني نهاد حاكميت كه اينجا دولت است، قصد دارد آن را بزرگ‌نمايي كند. با اين پيش‌فرض، دوباره سؤالم را طرح مي‌کنم، كميته تعامل بين اصلاح‌طلبان و دولت به كجا رسيد؟
بايد بپرسم آخرين خبر چيست؟ تا جايي كه اطلاع دارم، اين است كه هنوز به‌طور رسمي تشكيل نشده.

در خبرها اين‌طور بود كه آقاي عارف مسئول پيگيري كميته باشند، ولي ما در جديدترين اظهارنظر از دولت با شوك مواجه شديم. آقاي واعظي گفتند چرا اصلاح‌طلب‌ها سهم‌خواهي کرده و آن‌قدر نقد مي‌كنند. اتفاقا به جايي رسيد كه رسانه‌هاي اصلاح‌طلب مجبور شدند به آقاي واعظي يادآوري كنند گويا سهم اصلاح‌طلبان را در دولت ناديده مي‌گيرند.
آقاي واعظي چندبار در اين زمينه به‌طور روشن صحبت كرده‌اند.

به نظر مي‌رسد يك‌سري از حرف‌‌هايشان را تعديل كرده‌اند.
اين را بايد از خودشان بپرسيد. به نظرم در اين زمينه صحبت خواهند كرد. اما دولت دكتر روحاني دولت فراجناحي است، يعني اين‌طور نيست كه فقط با يك جناح، يك گروه و يك طرز فكر بخواهد كار كند. در بين وزرا برخي با گرايش‌هاي اصلاح‌طلبي يا اصولگرايي يا اعتدالي هستند و ممكن است برخي گرايش خاصي نداشته باشند. يعني اين دولت كه مشي اعتدالي دارد، از همه ظرفيت‌هاي كشور استفاده مي‌كند چون نياز است كه بتوانيد از همه توانايي‌ها و داشته‌هايتان استفاده كنيد تا كاري را پيش ببريد. به‌‌ویژه در اين شرايط كه آمريكايي‌ها شمشير را از رو بسته‌اند و اذنابشان در منطقه و صهيونيست‌ها. بنابراين لازم است از همه ظرفيت‌ها استفاده كنيم. به نظرم شما دو مبحث را با هم خلط كرديد؛ يكي جلسه مهر و اينكه آيا بعد از جلسه اتفاقي افتاد يا نه و اينكه نگاه دولت به جريان اصلاح‌طلبي چه بود.

مي‌خواهيم از برايند آن جلسه به اين برسيم که بالاخره اکنون دولت حسن روحاني چه نگاهي به طيف اصلاح‌طلبان دارد؟ شايد بد نباشد بفرماييد آيا در دولت درباره سهم اصلاح‌طلبان در پيروزي آقاي روحاني در سال‌هاي 92 و 96 اتفاق نظر وجود دارد و اين سهم را بزرگ مي‌بيند يا تصور مي‌شود نقش اصلاح‌طلبان به اندازه اعتدال و توسعه بود؟ [آن‌طور که آقاي واعظي مي‌گويند].
دكتر روحاني وقتي سال 92 كانديداي انتخابات شدند، طبيعتا يك‌سري احزاب و گرايش‌ها اعم از اصلاح‌طلب‌ها و اعتداليون يا حزب اعتدال و توسعه پاي کار آمدند، اينكه بخواهيم بگوييم چند درصد؟ چطوري؟ نه عملي است كه درصد تعيين كنيم و نه كار درستي است كه درباره آن صحبت كنيم. به نظرم خيلي هم فايده‌اي ندارد. آنچه به آن معتقدم اين است كه گروه‌هاي مختلفي بودند و از دكتر روحاني در انتخابات حمايت كردند و ايشان هم بدون توافق با گروهي -گروه الف يا ب با هر گرايشي- به پيش رفتند. گروه‌هاي مختلفي از كانديداتوري ايشان حمايت كردند و دولت تشكيل شد. دولتي هم كه تشكيل شد فراجناحي است هم در دولت يازدهم و هم در دولت دوازدهم. ممكن است بگوييد در دولت يازدهم اين تعداد با اين گرايش بيشتر بوده، ‌در دولت دوازدهم كمتر بوده، اما اصل كار را نمي‌توانيم زير سؤال ببريم كه اين دولت مي‌خواهد از تمام ظرفيت‌ها استفاده كند از جمله اصلاح‌طلب‌ها و حزب اعتدال و توسعه و گروه‌هاي ديگر. به‌جاي اينكه به گذشته برويم كه در 96 چه گذشت، الان بايد تمركز كنيم بر اينكه ما در شرايطي هستيم كه بايد از تمام ظرفيت‌هاي كشور استفاده شود. اصل كار و تمركز آقاي روحاني بر اين است كه از تمام ظرفيت‌ها استفاده كند و از 92 تا به حال ثابت مانده است.

صحبت شما درست که آقاي روحاني توافقي با احزاب ديگر براي رياست‌جمهوري نداشته‌اند، اما نمي‌توانيم نقش سيدمحمد خاتمي يا آيت‌الله هاشمي را در پيروزي آقاي روحاني ناديده بگيريم. اصلاح‌طلبان هم هيچ‌وقت دنبال سهم‌خواهي نبودند، اتفاقا اين بحث در ماه اخير با حرف‌هاي آقاي واعظي شروع شد كه گفتند آقاي روحاني كانديداي حزب ما بود.
ايشان در اين زمينه صحبت كرده‌اند ولي برخي از نقل‌قول‌هايي را كه از ايشان شده قبول ندارند. به نظرم الان در وضعيت فعلي كشور و در سطح بين‌المللي و منطقه‌اي به آرامش نياز داريم كه بتوانيم از تمام موجودي‌مان استفاده كنيم و كار كشور را پيش ببريم. اينكه الان وارد اين مقولات شويم كه در 92 يا 96 چه شد و سهم هركس چقدر بود، خيلي كمك‌كننده نيست و حتي مي‌تواند مضر باشد، از اين نظر كه تمركزتان را بر كاري كه نياز است انجام شود از دست می‌دهيد.

در خاتمه اين بحث، فرموديد در دولت يازدهم تعداد اصلاح‌‌طلبان در كابينه بيشتر بود. در اين دولت آقاي آخوندي به‌عنوان يک چهره اصلاح‌طلب از دولت جدا شد. طبيعي است که هركس مي‌تواند از كابينه خارج شود و اين اتفاق غيرمعمولي نيست، اما افرادي كه در دولت دوازدهم جايگزين اصلاح‌طلبان شدند عمدتا از طيف دوستان و همكاران آقايان نوبخت و واعظي و در مجموع از طيف اعتدال و توسعه هستند. آيا اين تغييرات نشانه‌ آن است که رئيس‌جمهور در حال نزديك‌تر‌شدن به حزب اعتدال و توسعه و اعتماد بيشتر به آنهاست؟
خير، اين ادعا را قبول ندارم. رئيس‌جمهور اعتقاد دارد هر فردي از هر حزب و با هر گرايشي كه مشي اعتدالي دولت را قبول داشته باشد و دنبال افراط و تفريط نباشد مي‌تواند به دولت كمك كند و اين‌طور نيست كه ايشان براي جايگزيني يک وزير به يک حزب خاص توجه کند. رئيس‌جمهور به توانايي افراد و همخواني‌‌ آنها با دولت دقت مي‌كند و اينكه كارهايي كه بايد دولت انجام بدهد چيست. ممكن است در يك دوره فلان تعدادي از فلان حزب باشند و در دوره ديگر كمتر باشند، اما اينكه دولت به اين سمت مي‌رود كه روزبه‌روز افراد يك حزب در دولت غالب شوند، چنين اعتقادي ندارم، مي‌شود خلافش را ثابت كرد و هم شناختي كه شما از دكتر روحاني داريد اين را نشان نمي‌دهد. به نظرم چنين تحليلي درست نيست.

اما به نظر مي‌رسد حلقه اطراف آقاي روحاني ترجيح مي‌دهند تعداد افراد اعتدال و توسعه در کابينه بيشتر باشد؛ مثلا چند وزير كه عوض شده‌اند، از معاونت‌هاي مجموعه آقاي نوبخت آمدند.
به جز وزير اقتصاد چه كسي؟

آقاي نمکي كه سرپرست وزارت بهداشت شدند. حلقه اطراف آقاي روحاني خيلي اعتقاد به اين ندارند كه فراجناحي عمل کنند و مهم‌تر اينکه نقش آقاي جهانگيري به‌عنوان يك چهره اصلاح‌طلب در دولت دوازدهم بسيار کم‌رنگ شده است.
اينكه وزير اقتصاد قبلا معاون آقاي نوبخت بوده، به اين معنا نيست كه آقاي دژپسند حزبي است. اين‌طور نيست كه چون ايشان معاون سازمان برنامه و بودجه‌اند، حتما گرايش رئيسش را دارد. نمي‌توانيد قطعي بگوييد چنين اتفاقي حادث شده. نكته دوم درباره آقاي جهانگيري كه با ايشان صحبت كرده‌ام، اصلا اين‌طور نيست كه اختلاف‌نظر بين ايشان و دكتر واعظي باشد و در دولت و كارهاي جاري دولت خودش را نشان دهد. نه اين‌طور نيست. آقاي واعظي هم چندين بار گفته‌اند آقاي جهانگيري نفر دوم دولت هستند و معاون‌اول رئيس‌جمهور هستند و نقش‌شان در دولت مشخص است. كار آقاي واعظي هم مشخص است و به نظرم خط‌كشي نسبتا روشني بين رئيس‌دفتر رئيس‌جمهور و معاون‌اول وجود دارد.

هركدام‌شان كارهاي خاص خودشان را دارند. اينكه گفته مي‌شود چون آقاي واعظي آمده، نقش آقاي جهانگيري كم‌رنگ شده، اين‌طور نیست. من نه عضو حزبي هستم و نه اعتقاد دارم كه بايد عضو حزب بود تا كار پيش برود. چنين موردي را نمي‌بينم. البته در هر زمينه وجود اختلاف‌نظر طبيعي است. اينكه يك وزير با معاونش اختلاف‌نظر داشته باشد، طبيعي است؛ اما اينكه اختلاف‌نظر به يك جريان تبديل شود كه طرف مقابل را حذف كند يا نقشش را كم‌رنگ كند، در اينجا نمي‌بينم.

از رفع حصر چه خبر؟
خبرها در اين زمينه را که ديده‌ايد.

علاوه بر خبرهاي منتشر شده كه اتفاقا درباره آنها هم اختلاف هست.
من هم اطلاعاتم در همين حد است كه در رسانه‌ها مطرح مي‌شود.

يعني موضوع رفع حصر در دستور كار معاونت سياسي قرار ندارد يا توصيه‌اي نشده است؟
شوراي امنيت درگير اين موضوع است. آقاي روحاني هم به‌عنوان رئيس شوراي‌عالي امنيت ملي درگير اين موضوع بوده و هستند. تحولاتي بوده و شوراي امنيت در اين زمينه نهايتا تصميم‌گيري خواهد كرد.

در دفتر آقاي واعظي، يعني دفتر رئيس‌جمهور، در حوزه كاري شما به‌عنوان معاونت سياسي موضوع حصر اساسا در دستور كار قرار دارد يا خير؟
اين موضوع در شوراي‌عالي امنيت ملي بحث مي‌شود و همان‌جا در‌اين‌باره تصميم‌گيري خواهد شد. ما به‌عنوان دفتر رئيس‌جمهور درگير اين موضوع نيستيم.

امروز سومين سال اجرائي‌شدن برجام است.
البته با قصد قبلي اين روز را براي مصاحبه تعيين نكردم. صبح امروز متوجه اين تصادف شدم.

گويا برجام آن چيزي نشد كه مي‌خواستيد. آيا اين‌طور است؟
اگر بخواهيم بدعهدي‌هاي آمريكا را ملاك قرار دهيم كه بايد هم اين‌طور باشد، چون بيّن و واضح است كه آمريكايي‌ها از روز اول برجام آن‌طور كه بايد و شايد عمل نكرده‌اند؛ به‌ویژه حدود يك ‌سال اخير. طبيعتا آنچه تصور مي‌كرديم، نشد؛ اما دليل روشني دارد. كاري كه آمريكايي‌ها با برجام كردند و آن‌طور كه بايد و شايد در دوران رياست‌جمهوري اوباما در اجراي تعهدات‌شان سريع نبودند. ترامپ هم قبل از شروع دوره رياست‌جمهوري‌اش مواضع تندي درباره برجام داشت. وقتي هم رئيس‌جمهور شد، اين مواضع تند ادامه داشت و تهديد كرد كه از برجام خارج خواهد شد و اين كار را هم كرد. شايد كسي تصور نمي‌كرد آمريكا به‌اين‌صورت با برجام برخورد كند. حتي در صحبتي كه با اروپايي‌ها داشتيم، آنها هم چنين انتظاري نداشتند. شركاي آمريكايي هم اين انتظار را نداشتند. به ‌طور خلاصه موافقم آن‌طور كه انتظار مي‌رفت، عمل نشد.

کمي به گذشته برگرديم. يادم هست همکاران مطبوعاتي، شما را «عقل منفصل تيم مذاكره‌كننده» مي‌ناميدند. آيا به‌ نظرتان راهكاري در برجام وجود داشت كه از آنچه در وضعيت فعلي شاهدش هستيم، پيشگيري شود؟ خاطرم هست كه در وين وقتي از طرح تيم مذاكره‌كننده مبني بر صدور قطع‌نامه در شوراي امنيت سازمان ملل كه بقيه قطعنامه‌ها را لغو مي‌كرد، رونمايي شد، نگراني غالب اين بود كه دولت در آمريكا در حال تغيير است و ممكن است دولت جديد اين کشور به توافقات پايبند نباشد؛ ولي شما و تيم مذاكره‌كننده با قاطعيت مي‌گفتيد اين اتفاق رخ نخواهد داد و هيچ دولتي برخلاف تعهداتش عمل نمي‌كند. اکنون اتفاقات پيش‌آمده را چقدر مرتبط به شخصيت ترامپ مي‌دانيد و چطور مي‌توانستيد از اين اتفاق پيشگيري كنيد؟
شايد كسي فكر نمي‌كرد در آمريكا رئيس‌جمهوري روي كار بيايد كه نگاهش به واقعيت‌هاي روابط بين‌الملل به‌اين‌صورت باشد. مي‌توانيد چنين بحثي را درباره كنوانسيون تغييرات آب‌و‌هوا هم داشته باشيد. مي‌توانيم بپرسيم آيا كساني كه در پاريس سال‌ها بحث كردند و به تفاهم رسيدند، تصور مي‌كردند روزي عضو مهم اين كنوانسيون از آن خارج شود يا آيا مي‌توانستند از اين اتفاق پيشگيري کنند؟ بنابراين درباره همه مباحث اين تفكر جاري است. البته جاي بحث دارد كه آيا لازم بود برخي موضوعات را سفت‌وسخت‌تر بگيريم يا اينکه اين کار هم تأثيري نداشت. جواب اين سؤالات بله يا خير نيست. بايد موضوعات مختلف برجام را بررسي كرد. البته نمي‌دانم اين كار چقدر فايده دارد.

بالاخره اين تجارب براي برجام با كشورهاي ديگرمفيد است.
مشابه همين بحث است كه در 92 يا 96 چه شد و چقدر به درد امروزمان مي‌خورد. به نظرم اگر بخواهيم يك بحث دقيق خيلي بي‌طرفانه داشته باشيم بايد بگوييم برجام شامل چه عناصري است و آيا بايد عنصر الف را سخت‌تر مي‌گرفتيم و چه تأثيري داشت؟ يا در مورد عنصر ب چطور بايد عمل مي‌كرديم؟ نكته‌ مهم اينكه آقاي ترامپ پديده‌اي است كه كشورهاي دنيا از جمله شركاي آمريكا مانده‌اند كه با اين پديده چه كنند. چون آدمي كاملا غيرقابل پيش‌بيني است و ممكن است صبح حرفي بزند و شب متضادش را بگويد و نمي‌توان دقيق حساب كرد كه دنبال چه موضوع خاصي است. بر اين اساس كسي چنين برخوردي را پيش‌بيني نمي‌كرد.

زمان مذاکره پيش‌فرضتان اين بود كه در انتخابات بعدي آمريكا، دموكرات‌ها پيروز مي‌شوند؟
خير. زمان مذاكره برجام به هيچ وجه در ذهنمان اين قضيه نبود كه رئيس‌جمهور بعدي آمريكا چه كسي خواهد بود.

اگر در انتخابات پيش‌روي آمريكا، دموكرات‌ها بر سر كار بيايند در ادامه همكاري ايران با آمريكا تفاوتي ايجاد خواهد شد؟
زود است كه در مورد انتخابات 2020 قضاوت كنيم. بين دموكرات‌ها هم گرايش‌هاي مختلفي هست. اما آنچه مهم است اعتقاد ما (و خيلي از كشورها و همه اعضاي فعلي برجام) اين است كه برجام تعهد آمريكاست و با تغيير دولت تغيير نمي‌كند. تعهد بين‌المللي آمريكاست. حالا يك رئيس‌جمهور آمده و اين تعهد را قبول نمي‌كند ممكن است رئيس‌جمهور ديگري سال 2020 بيايد (اگر تا آن زمان برجامي در كار باشد چون معلوم نيست چه اتفاقي خواهد افتاد) چه دموكرات باشد يا جمهوري‌خواه بالاخره اين تعهد برعهده آمريكاست كه انجام شود. در اجراي تعهد تا انتخابات بعدي فاصله مي‌افتد اما در اصل تعهد آمريكا تغييري ايجاد نمي‌شود. انتظار ما و بقيه اعضاي برجام است كه آمريكا به اين تعهد عمل كند.

سؤال من ناظر به آينده است كه در دفتر رياست‌جمهوري راهبردي براي انتخابات آينده آمريكا وجود دارد؟ يعني نسبت به‌اين موضوع چه منظر و نگاهي وجود دارد؟
البته حتما به اين موضوع فكر مي‌كنيم اما اين مسئله داخلي آمريكاست. دخالتي در اين كار نداريم اما حتما رصد مي‌كنيم و مواضع دولت فعلي نسبت به برجام، مواضع كانديداهاي مختلف، كساني كه در حزب دموكرات باشند و صحبت از كانديدا شدنشان است يا حتي اعضاي جمهوري‌خواه كه ممكن است رقيب ترامپ باشند را رصد مي‌كنيم. وزارت خارجه دقيق‌تر و ما هم به عنوان دفتر رياست جمهوري اين قضيه را دنبال مي‌كنيم.

سال‌ها معاون حوزه اروپا و آمريكا بوده‌ايد. به نظر شما به عنوان يک کارشناس در اين حوزه، به نفع ايران و برجام است كه در 2020 چه طيفي در آمريكا بر سر كار بيايد. دموكرات‌ يا جمهوري‌خواه معتدل‌تري از ترامپ يا اينکه دولت ترامپ ادامه داشته باشد.
در سياست خارجي آمريكا به جز دوره اخير، كه نزديك دو سال و خرده‌اي است، آنقدر حركت سينوسي و بالا و پايين شاهد هستيد كه شايد در تاريخ گذشته سياست خارجي آمريكا چنين تحولاتي را شاهد نبوديد. بحث داخلي آمريكا به كنار، نمي‌خواهم وارد بحث نوع نگاه ترامپ شوم ولي در سياست خارجي تغييراتي را ديديد كه شايد در گذشته به اين صورت نبوده. اين دوره را كنار بگذاريم. در مورد ايران صحبت مي‌كنم. به جز دو سه سال اخير خيلي بالا و پايين اساسي نمي‌بينيم. به همين دليل عرض كردم در دوره‌اي كه اوباما رئيس‌جمهور بود حتي نسبت به سياست‌هاي دولت او هم نسبت به برجام اعتراض داشته و داريم. و نامه‌هاي آقاي ظريف كه از ابتداي برجام نسبت به بدعهدي آمريكا در اجراي تعهداتش بود مكتوب است. نمي‌دانم الان چند نامه شده. ولي اگر زماني قرار باشد نامه‌ها منتشر شود تاريخ‌ها مشخص است و اينطور نبوده كه بعد از به قدرت رسيدن ترامپ نامه‌نگاري‌ها شروع شده باشد.

پس معتقديد آقاي اوباما هم نمي‌خواست برجام را خوب اجرا كند؟
اينكه نمي‌خواست يا نمي‌توانست يا شايد سياست آمريكا اجازه نمي‌داد به آن سمت برود، شايد نگراني تأثير اجراي برجام در انتخابات 2016 بود، اينها عوامل مختلفي است كه وجود دارد. اما برگرديم به مورد سؤال شما، اينكه سياست خارجي آمريكا با تغيير روساي جمهور تغيير اساسي و بالا و پايين شديد نخواهد داشت. بنابراين بعيد مي‌دانم كسي كه در 2020 سر كار بيايد اگر هم مخالف ترامپ باشد (چه جمهوري‌خواه يا دموكرات) نسبت به جمهوري اسلامي ايران به غير از برجام خيلي متفاوت عمل كند. انتظار ما و بقيه اعضاي برجام اين است كه آمريكا به تعهداتش در چارچوب برجام عمل كند. اگر رئيس‌جمهور بعدي به اين تعهدات عمل كند خب متفاوت با سياست ترامپ است.

يعني در مواجهه با رئيس‌جمهور بعدي آمريكا مطالبه‌مان در مورد اجراي برجام را ادامه خواهيم داد.
حتما، چون مطالبه بين‌المللي است و بايد اجرا كند. اين خواسته ‌ما است و خواهد بود. اما اينكه چه كسي با چه گرايشي بر ايران چه تأثيري خواهد داشت، فكر نمي‌كنم هركسي روي کار بيايد شاهد تغيير اساسي در سياست خارجي آمريكا نسبت به ايران باشيم. مگر برجام كه شرايط خاص خودش را دارد.

آيا درست است كه بعد از برجام دستور كار براي ادامه مذاكره با آمريكا وجود داشت. اساسا چرا مذاكره را ادامه نداديم تا تحريم‌هاي اوليه آمريکا عليه ايران هم لغو شود؟
در مقطعي مقام معظم رهبري گفتند اين يك امتح ذ ان براي آمريكاست كه ببينيم در اجراي برجام چطور عمل مي‌كند و اگر از اين امتحان سربلند بيرون بيايد، ‌زمينه براي مباحث ديگر آماده مي‌شود. اين يك موقعيت ويژه بود كه اگر آمريكا از اين امتحان سربلند بيرون مي‌آمد، مي‌شد در مورد بقيه مباحث فكر كرد. متأسفانه آمريكايي‌ها از اين فرصت استفاده نكردند و طوري عمل كردند كه عملا راه را براي كارهاي ديگر كه شايد مي‌شد انجام داد بستند و فرصتي بود كه از دست رفت. از زماني كه برجام اجرائي شد، در ژانويه 2016 كه اکنون در سومين سالگردش هستيم، اوباما تقريبا 12 ماه فرصت داشت كه يك‌سري كارها را انجام دهد، ولي تعلل كرد و در برخي حوزه‌ها بد عمل كرد و اين فرصت از دست رفت و ما مقصر نبوديم. ما از روز اول تاكنون صادقانه به تعهداتمان عمل كرده‌ايم، ولي شما نمي‌توانيد با کسي وارد ديالوگ شويد كه تعهداتش را خوب انجام نداده و در برخي زمينه‌ها شاهد نقض غرض و نقض عهد هستيد و صداقتي نمي‌بينيد كه بگوييد تجربه خوبي از گفت‌وگو با اين مجموعه كسب كرده‌ام و زمينه‌اي وجود دارد كه در آينده با هم كاري انجام دهيم. وقتي در چنين موضوع مهمي كه سال‌ها درموردش بحث شد سابقه خوبي را از طرف مقابلتان شاهد نيستيد، نمي‌توانيد انتظار داشته باشيد بتوانيد وارد مباحث ديگري شويد.

مذاكره با طالبان در ايران از چه نقطه‌اي شروع شد؟
در مذاكرات رسمي‌ای كه داشتيم، طالبان به تهران آمدند و با دكتر عراقچي گفت‌وگو كردند و از قبل مشورت‌هايي با دولت افغانستان داشتيم و آنها را در جريان قرار داديم كه قرار است چنين اتفاقي بيفتد. اتفاقا دولت افغانستان از اينكه با طالبان گفت‌وگو شود، استقبال مي‌كند.

اينکه دولت افغانستان را در جريان قرار مي‌داديم يعني از قصدمان براي مذاكره با آنها اطلاع داديم يا از دولت افغانستان در مورد قصدمان مشورت خواستيم؟
به دولت افغانستان اطلاع داديم که چنين تحولي صورت خواهد گرفت و هيئتشان به تهران مي‌آيد و طبيعي است به نقطه‌نظراتشان گوش داديم. نمي‌خواستيم اين‌طور شود كه باعث تعجبشان شود كه چنين اتفاقي انجام شده و دولت افغانستان در جريان نبوده. از ديد ما دولت افغانستان دولتی قانوني است و روابط سياسي و تجاري خوبي با هم داريم و همسايه هم هستيم. نمي‌خواهيم طوري عمل كنيم كه همسايه‌مان متعجب شود و خيلي شفاف موضوع را مطرح كرديم. بعد از گفت‌وگو با طالبان هم نتيجه را به اطلاع دولت افغانستان رسانديم. خيلي دوستانه و برادرانه روند كار را گفتيم.

مذاكره به درخواست طالبان انجام شد يا ايران؟
هر دو طرف فكر مي‌كردند خوب است چنين كاري انجام شود.

پيش‌تر سفير ايران در افغانستان گفته بود ديدارهايي هست، اما هنوز به مذاكره نرسيده تا خبر مذاكره را شنيديم.
ارتباطاتي بود؛ با طالبان و كساني كه وابسته به طالبان هستند. در داخل افغانستان در برخي جاها افرادي هستند كه عضو طالبان نيستند، اما با آنها ارتباط دارند. ما با آن افراد ارتباط داشتيم و مي‌دانستيم ممكن است، نه صددرصد، اما مباحثي كه با ما مطرح مي‌شود نظرات طالبان باشد يا نظراتي كه ما به آن شخص مي‌گوييم به طالبان منتقل شود. اين نوع ارتباط وجود داشت، اما براي اولين‌بار به صورت رسمي مذاكرات را در تهران انجام داديم.

اين مذاكرات ادامه خواهد داشت؟
صحبت شده كه اين گفت‌وگوها تداوم داشته باشد و هر زمان قرار به اين كار باشد اطلاع‌رساني عمومي مي‌كنيم و از قبل به دولت افغانستان خبر مي‌دهيم.

با آنچه در دوحه مي‌گذرد و مذاكرات آمريكايي‌ها با طيف ديگري از طالبان، نزديكي دارد؟
در قطر و امارات هم يک‌سري گفت‌وگوها بود. الان خيلي‌ها به‌جز ما با طالبان صحبت مي‌كنند و واقعيت صحنه است.

پس قرار است طالبان پاستوريزه‌شده را به رسميت بشناسيد؟
اينكه در آينده چه خواهد شد، هنوز مشخص نيست. تلاش ما اين است كه آرامش و ثبات در افغانستان برقرار شود و نهايتا مردم افغانستان تعيين مي‌كنند كارشان به چه نحوي پيش برود. به نظرم الان زود است كه وارد اين قضيه شويم كه نهايتا چه اتفاقي خواهد افتاد. تلاش داريم گفت‌وگوي بين‌افغاني گفت‌وگوي واقعي باشد و منتهي به نتيجه‌اي شود كه مورد قبول مردم افغانستان باشد. به‌عنوان همسايه مي‌خواهيم افغانستان را باثبات ببينيم و مرزهاي بين دو كشور امن باشد، ‌روابط تجاري‌مان بيشتر از وضعيت كنوني و به خوبي انجام شود، بنابراين هر كاري كه در جهت ايجاد ثبات و صلح در افغانستان لازم است انجام مي‌دهيم.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید