پیشنهاد بنیاد کارنگی به ترامپ برای ماهی گیری از آب گل‌آلود در ایران

    کد خبر :196395

طی هفته اخیر رسانه‌های آمریکایی به‌ویژه مؤسسات تحقیقاتی این کشور در خصوص اعتراضات در ایران دست به تحلیل‌های متفاوت و متنوعی زده‌اند و از جنبه‌های مختلف سعی در تبیین و تفسیر این اعتراضات داشته است. اکنون بنیاد کارنگی در مقاله‌ای به قلم «جیک سولیوان» و «ویلیام برنز» پیشنهادی جالب به دونالد ترامپ برای استفاده از فرصت اعتراضات در ایران داده است.

جیک سولیوان دیپلمات آمریکایی و از اعضای کمپین 2016 هیلاری کلینتون بوده و ویلیام برنز نیز دبیر بنیاد کارنگی است. این دو در مقاله‌ای تحت عنوان «سیاست ریست ترامپ برای ایران» با تحلیلی از اعتراضات اخیر در ایران پیشنهادی جالب به دونالد ترامپ داده‌اند.

این مقاله بیا می‌کند که اعتراضات در ایران فرصتی برای آمریکا و سیاست خارجی این کشور در برابر ایران حساب می‌شود. این دو با بیان این‌که طی روزهای آینده ترامپ باید تصمیم خود در خصوص سرنوشت توافق هسته‌ای را اتخاذ کند. به گفته آن‌ها درحالی‌که شاید گروه ترامپ تصور کند که ادامه توافق درحالی‌که این اعتراضات در ایران شکل‌گرفته است، احمقانه به نظر می‌آید، اما این تصور یک گل به خودی استراتژیک است. این مقاله بیان می‌کند که فسخ توافق هسته‌ای در این شرایط یک فرصت استثنایی را از سیاست خارجی آمریکا در برابر ایران خواهد گرفت: فرصت تجدید فشار بین‌المللی بر روی ایران به خاطر تهدیداتش نسبت به منطقه.

به گفته این مقاله گروه ترامپ می‌تواند به‌گونه‌ای سیاست خود در برابر ایران را «ریست» کرده که مجدداً آمریکا به رهبری سیاست‌ها را برعهده‌گرفته و ایران در وضعیت دفاع دیپلماتیک قرار بگیرد.

این مقاله می‌گوید: «توافق هسته‌ای گزینه‌ای را برای آمریکا در نظر آورده که اقدام به تحریم ایران در موضوعات غیرهسته‌ای کند. این مسئله هیچ تناقضی با اجرای توافق هسته‌ای ندارد و برای مثال می‌توان تحریم‌های اقتصادی را به خاطر حقوق بشر در ایران و همچنین اقدامات بازیگران خارج از ایرآن‌که نهادهای امنیتی ایران را با ابزارهای سانسور و سرکوب مجهز می‌کنند، اجرایی کرد. اگر توافق هسته‌ای با ایران باقی بماند شانس آمریکا برای همراه کردن شرکای اروپایی برای اجرای چنین اقداماتی بیشت خواهد بود.»

این مقاله با اشاره به این‌که اجرای توافق هسته‌ای فرصت را از مقامات ایرانی برای توجیه مشکلات اقتصادی با تحریم، گرفته است، بیان می‌کند: «برخی اشاره می‌کنند که بازگرداندن تحریم‌های اقتصادی منجر به سقوط نظام در ایران خواهد شد. این مسئله نه‌تنها در حد یک حدس و گمان است بلکه می‌تواند منجر به قدرت گرفتن دولت ایران و ایجاد یک دوگانه «ما در برابر آمریکا» در ایران کند که شفافیت اخلاقی اعتراضات مردمی در ایران را سلب خواهد کرد. این مسئله منجر به ایجاد جنگ جهانی بر سر این موضوع خواهد شد که چه کسی اشتباه کرده است: تهران یا واشنگتن؟»

این مقاله به ترامپ پیشنهاد می‌کند که با ادامه اجرای توافق هسته‌ای به شرکای اروپایی خود اعلام کند که با این کار، خواهان اجرای فشارهای بیشتر بر فعالیت‌ها و رفتارهای نظام ایران در داخل و خارج است. به پیشنهاد این مقاله‌ای فشارها می‌تواند به‌واسطه تحریم‌های خارج از حوزه هسته‌ای بر ایران صورت بگیرد.

این مقاله همچنین پیشنهاد می‌دهد: «دولت آمریکا می‌تواند از این فرصت برای برداشتن ممنوعیت ورود ایرانیآن‌که مانع از ورود بسیاری از مردم ایران برای بازدید از اقوام یا تحصیل به آمریکا شده است، استفاده کند.»

به گفته نویسندگان این استراتژی می‌تواند همراه با کلیدواژه‌ای باشد که این روزها در ادبیات کاخ سفید مفقود است: انسانیت. اما به عقیده آن‌ها اکنون ترامپ و معاون وی این اعتراضات در ایران را دستمایه تسویه‌حساب سیاسی با باراک اوباما کرده‌اند و شرایط فعلی در ایران را با زمان 2009 مقایسه می‌کنند.

درنهایت این مقاله یادآوری می‌کند که استراتژی موفق برای آمریکا در شرایط فعلی نگاه‌داشتن مسئولیت بر روی دوش دولت و نظام ایران است نه در توییت ها و بر هم زدن قراردادهایی است که نتیجه‌ای جز ایجاد خصومت بیشتر با آمریکا نخواهد داشت. ایشان با یادآوری مدل رونالد ریگان در خصوص شوروی (نگه‌داشتن توافق‌های کنترل تسلیحات ضمن فشار بر این کشور به خاطر حقوق بشر) بیان می‌کنند: این مدل برای پیگیری در خصوص ایران مناسب است آن‌هم درحالی‌که تناقضات درونی در ایران در حال آشکار شدن است».

به گزارش «تابناک» این تحلیل از بنیاد کارنگی و دو تن از نویسندگان معروف آن‌که پیش‌ازاین نیز مقالاتی در توجیه چرایی ضرورت حفظ توافق هسته‌ای با ایران نگاشته‌اند، به‌خوبی نشان‌دهنده خط پررنگی است که سیاست خارجی آمریکا در خصوص ایران و توافق هسته‌ای دنبال کرده است: استفاده ابزاری از توافق هسته‌ای در شرایط متفاوت و به فراخور موضوع.

این تحلیل به‌خوبی بیان می‌کند که سیاستمداران در ایالات‌متحده نفس توافق هسته‌ای و نقض یا ادامه آن را نه به لحاظ استانداردهای حقوق بین‌المللی و فرآیندهای دیپلماتیک، بلکه از زاویه «سیاست شخصی» نگاه کرده و در متن‌های متفاوت آهنگ‌های متفاوتی از آن خلق می‌کنند.

نکته بسیار جالب‌توجه در این مقاله اشاره نویسندگان به برداشتن ممنوعیت ورود ایرانیان به آمریکا و استفاده از کلیدواژه «انسانیت» است که به‌خوبی اوج استفاده ابزاری از مفاهیم و مقولات مختلف در سیاست آمریکا در برابر ایران را نشان می‌دهد. هرچند این دو تلاش دارند تا اقدامات تحریمی در خصوص حقوق بشر در ایران را با «انسانیت» همخوان و برابر سازند، اما به‌وضوح مشخص است که به شکلی بی‌پرده و عریان، مفهوم و مقوله انسانیت را «ابزاری» نگاه می‌کنند.

همچنین نشان دهنده نگاه آنها به ورود ایرانیان و مسلمانان به آمریکا است به خوبی نشان میدهد سیاست ها و روندها در ایالات متحده از سوی تحلیلگران و سیاستگذاران چگونه دیده میشود.

درنهایت این مقاله با پیشنهاد ماهی گیری از آب گل‌آلود در ایران، و عنوان گمراه‌کننده «ریست سیاست در قبال ایران» تنها یک هدف را ظاهراً دنبال کرده است: حفظ توافق هسته‌ای با ایران به‌عنوان دستاورد «دموکرات‌ها» در سیاست خارجی آمریکا، و نه به‌عنوان یک توافق بین‌المللی با لزوم احترام به آن. چیزی که نگاه به جهان از زاویه دید آمریکایی را معنی می‌کند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید