پیردوست: شوخی‌ با دفاع مقدس آزار دهنده‌است

    کد خبر :347163

در لیلی با من است هم شوخی با دفاع مقدس را می‌دیدیم، اما شوخی‌هایش حساب شده بود و از منظری دیگری غیر از فیلم اخراجی‌ها به جنگ نگاه می‌کرد. هشت سال دفاع مقدس برای ما از حرمتی خاص برخوردار است که بعضی از شوخی‌ها با این مقوله آزاردهنده است.

سعید پیردوست بازیگر توانمندی است که برای بیشتر مردم به خصوص آنهایی که سریال‌های طنز را دنبال می‌کنند چهره آشنایی دارد، اما شاید کمتر کسی است که بداند او بیشترین همکاری را از بین بازیگران با مسعود کیمیایی داشته و در آثار متعددی از این کارگردان بازی کرده. این بار به بهانه بازی در فیلم «دم سرخ‌ها» به کارگردانی آرش معیریان به سراغش رفتیم و با او گپ و گفتی زدیم.

آقای پیردوست، بعد از درخشش در آثاری چون حکم، سربازهای جمعه، دست‌های آلوده و هتل کارتن چرا بازی در نقش‌های جدی را ادامه ندادید و چه شد به نقش‌های طنز ورود کردید؟ اگر چه مخاطب شما را در طنازی بیشتر دوست دارد، اما شما از پس اجرای نقش جدی هم مثل نقش‌های طنز با توانمندی برمی آیید؟

ببینید، نقش‌های من در آثار جدی هم رگه‌هایی از طنز داشت. من آن‌موقع نقش‌هایی با رگه‌هایی از طنز بازی می‌کردم تا در فیلم «توکیو بدون توقف» که با آقای مدیری و سعید عالم‌زاده کار می‌کردیم به این نتیجه رسیدیم که به نقشم در آنجا حال و هوای طنز بیشتری بدهیم و بعد از آنهم آقای مدیری من را به مجموعه پاورچین دعوت کردند که بین مردم خوب دیده شد.

برویم سراغ «دم‌سرخ‌ها»، حضورتان در این فیلم چگونه اتفاق افتاد؟

روزنامه جام جم: دم سرخ ها یک فیلم کمدی است که به دغدغه و مشکلات جوانان می‌پردازد. من توسط مدیرتولید این مجموعه به کار دعوت شدم و بعد از خواندن فیلمنامه و صحبت با آقای معیریان قبول کردم تا در این فیلم بازی کنم. نقش من در دم‌سرخ ها خیلی بلند نبود، اما برایم خاص و جالب بود که امیدوارم مردم دوستش داشته باشند.

آقای معیریان کارگردان بسیار خوبی هستند که دست بازیگر را برای کار باز می‌گذارد. من به عنوان بازیگر سر کار ایشان بسیار راحت بودم و امیدوارم موفقیت‌شان روزافزون باشد.

الان خودتان دوست دارید نقش جدی هم بازی کنید؟

برای من نقش جدی و طنز فرقی ندارد. من نقش را می‌خوانم و برحسب توانایی‌ها و علاقه‌ای که به نقش و کلیت کار پیدا می‌کنم آن را بازی می‌کنم. به نظرم بازیگر باید بتواند از پس هر نقشی برآید.

گفتید نقش کمدی و جدی برایتان فرقی ندارد، مدیوم چطور؟ با توجه به این‌که تئاتر هم کار کردید به فضای نمایش و حضور نفس به نفس با تماشاگر بیشتر علاقه دارید یا عضویت ثابت در خانواده سینما یا تلویزیونی بودن؟

تئاتر خیلی دوست‌داشتنی است و خمیره‌ای که آدم از تئاتر دارد به سینما و تلویزیون منتقل می‌شود. من سال‌ها پیش تئاتر کار می‌کردم، اما از جایی به بعد احساس کردم دیگر توانایی لازم برای بازی روی سن تئاتر را ندارم و بنابراین پیشنهادهایی که به من می‌‌شد را رد کردم.

بازی در مدیوم‌های مختلف صددرصد باهم متفاوت است. کسی که در تئاتر بازی می‌کند باید حافظه و توانایی اجرای قوی‌ای داشته باشد که این ویژگی‌ها با افزایش سن تحلیل می‌رود، اما یک‌سری هستند مثل آقای نصیریان که کماکان روی صحنه تئاتر با قدرت ظاهر می‌شوند.

در چند سال اخیر کدام فیلم کمدی را بیشتر از همه پسندیدید؟

من الان فقط در جشنواره‌ها فیلم‌ها را می‌بینم که به عنوان مثال در جشنواره امثال از فیلم خجالت نکش به کارگردانی رضا مقصودی خیلی خوشم آمد.

لیلی با من است، اخراجی ها و نهنگ عنبر هر سه فیلم‌های کمدی پرفروشی بودند. بین اینها کدامیک را بر دیگری ترجیح می‌دهید؟

لیلی با من است و نهنگ عنبر را دوست داشتم، اما نتوانستم با اخراجی‌ها ارتباط برقرار کنم. چون به نظرم نباید با هر مضمون ارزشمندی وارد شوخی شد. در لیلی با من است هم شوخی با دفاع مقدس را می‌دیدیم، اما شوخی‌هایش حساب شده بود و از منظری دیگری غیر از فیلم اخراجی‌ها به جنگ نگاه می‌کرد. هشت سال دفاع مقدس برای ما از حرمتی خاص برخوردار است که بعضی از شوخی‌ها با این مقوله آزاردهنده است.

به نظر شما چرا در سال‌های اخیر شاهد گسترش کمدی‌های سخیفی هستیم که با توسل به تابوها و رد کردن خطوط قرمز تلاش دارند مخاطب را بخنداند؟

مردم از نظر فکری، معیشتی، حسی، اجتماعی در شرایط خاصی هستند و نمی‌خواهند وقتی برای تفریح دو ساعت به سینما می‌روند به غم هایشان اضافه شوند (مگر در مواردی فیلم‌های خاص اجتماعی که در سطح جهانی مطرح و تائید می‌شوند). خط قرمز به چه معناست؟ گاهی لازم است در خیابان هم از جوی آب بپرد یا گاهی لازم است آدم دو پله یکی بالا یا پایین برود.

می‌خواهم بگویم گاهی لازم است در تعاریف مان از کلمات بازنگری کنیم. البته منظورم این نیست که خطوط قرمز شرعی و اجتماعی را بشکنیم، اما عبور از به اصطلاح خط قرمز در فیلم‌ها تا جایی که قانون همین کشور اجازه می‌دهد ایرادی ندارد.

خیلی‌ها می‌گویند که شما جزو بازیگرانی هستید که همیشه به گروه انرژی می‌دهید و آنها را شاد می‌کنید. آیا این موضوع درست است؟

قبلا خیلی این‌طوری بودند، اما بالا رفتن سن و شرایط زمانه باعث شده روحیه‌ای را که قبلا داشتم دیگر نداشته باشم. این اقتضای سن است ولی خب هنوز هم تا جایی در توانم باشد سعی می‌کنم به گروه در کار انرژی مثبت بدهم و محیط را برای فعالیت بهتر آماده کنم.

آیا از پرونده کاری‌تان در طول این سال‌ها راضی هستید؟

بله. البته چند موردی هم بوده که بعد از تماشای آنها به این نتیجه رسیدم که‌ای کاش انجامش نمی‌دادم. در مجموع کارهای خوبی با آقایان کیمیایی، حسن هدایت، مهران مدیری، همایون اسعدیان، سیروس الوند و دیگر دوستان داشتم. این دوستان کسانی بودند که روی سن و سال من درست فکر کردند و نقش‌هایی به من دادند که در سینما ماندگار شد.

به نکته خوبی اشاره کردید. خیلی از بازیگران پیشکسوت که تمام سال‌های جوانی‌شان را برای مردم خاطره آفرینی کردند امروز خانه نشین شده اند و به لحاظ روحی و معیشتی در تنگنا هستند. به نظر شما چرا سینمای ایران پتانسیل نقش آفرینی برای سنین بالا را در حرفه بازیگری ندارد؟

دست روی دلم نگذارید که خون است. پیشکسوتان بازیگری ما در وضعیت بدی هستند و حتی خیلی از آنها با سیلی صورت‌شان را سرخ می‌کنند. وضعیت معیشتی‌شان خیلی بد است و وزارت ارشاد هیچ توجهی به آنها نمی‌کند. وقتی کسی بهترین سال‌های عمرش را پای این هنر گذاشته الان کار دیگری از عهده‌اش بر نمی‌آید.

قطعا در شأن چنین شخصی نیست گوشه خانه‌اش بنشیند و هرازگاهی نقشی به او پیشنهاد شود که یا درخورش نیست یا دستمزدش به حدی ناچیز است که شرم‌آور است. چرا هنرمندانمان را رها می‌کنیم؟ چرا به آنها توجه نمی‌کنیم؟

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید