پیام مشترک کالدرون، استراماچونی، کیروش، ویلموتس و برانکو به فوتبال دولتی ایران؛ به ما «دروغ» نگویید!
برای مردم روشن شده که مقصر کیست. آیا کی روش و برانکو و ویلموتس و دنیزلی و استراماچونی و کالدرون، همگی با هم دروغ میگویند و حق با سیستم دولتی ورزش ایران و مدیرانش است که با خزانه خالی از دلار ، زیر قراردادهای کلان را امضا میکند و کشور را با چالشی اعتباری در مقیاس جهانی مواجه میسازند؟
فوتبال ایران به طور کامل درگیر بحران فرهنگی عمیقی با سرمربیان برجسته خارجی شده است که از آن به «بحران عدم صداقت» و یا همان «دروغ» تعبیر میشود.
به گزارش تابناک؛ ۱۰ ماه بعد از بیانیههای خشن کارلوس کی روش علیه مدیران فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش و افشای چهره واقعی و چندگانه آنها در محافل خصوصی برای مردم، ۶ ماه پس از فسخ یکطرفه برانکو ایوانکوویچ سرمربی موفق پرسپولیس و مصاحبههای آتشین مرد اغلب آرام کروات علیه برخی مدیران دروغگوی باشگاه، سه هفته بعد از فرار ناگهانی آندره آ. استراماچونی از چنگ مدیران کمین کرده پشت درب منزلش به فرودگاه و ترک استقلال صدرنشین با اسم رمز «دروغ»، جمعه ششم دی ماه سرانجام نوبت به گابریل کالدرون رسید تا پس از پایان نیم فصل با عنوان صدرنشین، علیه «دروغ مدیران» فریاد برآورده و پرسپولیس را با با شروطی جدی برای بازگشت، ترک کند.
در حالی که مشکل مالی بین باشگاه استقلال و سرمربی موفق ایتالیایی اش، آرام آرام به گره کوری تبدیل شد که در نهایت این باشگاه را مجبور به تن دادن به بازگرداندن معاون مستعفی آبیها کرد، حالا سرمربی پرسپولیس نیز به شدت با مدیرعامل و برخی عناصر داخلی باشگاه به مشکل خورده و به نظر میرسد او نیز نمیتواند تناقضهای نمایندگان دولت در نقاط حساس ورزش ایران را هضم کند.
مشکل استراماچونی با فتحی و خلیل زاده چه بود که با وجود علاقه بسیار، تیمی که هواداران رقیب هم از سبک بازی اش لذت میبردند را در میانه راه رها کرد و بیکاری در خانه را به ادامه کار ترجیح داد؟ مشکل گابریل کالدرون با انصاری فرد چیست که دیشب در ورزشگاه آزادی روی میز کنفرانس خبری کوبید و با کلماتی شفاف و واضح خواستار پایان دروغ و آغاز «احترام» شد؟
حالا برای مردم واضح و روشن است که مقصر کیست. آیا کی روش و برانکو و ویلموتس و دنیزلی و استراماچونی و کالدرون، همگی با هم دروغ میگفتند و میگویند و حق با سیستم اداره دولتی ورزش ایران و مدیران انتخابی اش است که بدون اینکه ارزی در جیب داشته باشند، و فکری برای انتقال دلارهای نداشته خزانه به حساب مربیان استخدام شده شان بکنند، پای برگههای قرارداد را امضا میکنند و کشور را با چالش بزرگ اعتباری و روانی در مقیاس جهانی مواجه میسازند؟
افشای تمام عیار بی تدبیری و چرخه معیوب توسط کالدرون
آتش خشم سرمربی آرژانتینی که سه هفته است دندان روی جگر گذاشت تا به قول خودش «طبق تربیت خانوادگی»، پرسپولیس را در نیمه راه رها نکند، بالاخره مقابل خبرنگاران شعله کشید و او آنچه اغلب همتایانش از بازگوکردن صریح و بی پرده اش خودداری میکنند، را به زبان راند.
آنچه کالدرون و استراماچونی با افشاگری خود انجام دادند، می تواند فوتبال ایران را از خواب زمستانی سنگینی که دهه هاست گرفتارش شده بیدار کند و آغاز راهی باشد که در آن مدیران دولتی جرات نکنند با همراه ساختن سرمربیان خارجی، منافع شخصی خود را از جیب فوتبال تامین سازند و پس از مدتی نیز باشگاه های بخت برگشته و فدراسیون ورشکسته را به مدیر بعدی تحویل دهند. روی دیگر سکه نیز آن است که مدیرانی که حکم خود را از وزیر دولت دریافت می کنند، قید استخدام مربیان سطح اول و باکلاس جهانی را بزنند و بار دیگر روی به مهره های بنجلی بیاورند که اگر از لحاظ دانش به مراتب پایین تر از همتایان ایرانی شان هستند، اما حرف گوش کن می مانند و به حریم قرمز مدیران و اطرافیان نزدیک نمی شوند و البته همیشه هم در فوتبال ایران مشتری دارند و بین تیمهای دولتی دست به دست می شوند.
زخم کالدرون چگونه سر باز کرد؟
کالدرون ار اینکه مدیرعامل زیرک باشگاه، در رسانههای نزدیک به خود خشم و ناراحتی او را به مسایلی همچون خرید بلیت فرست کلاس هواپیما به بوئنوس آیرس و یا تصویب پاداش پیروزیهای تیم برای کادرفنی مرتبط کرد، به تنگ آمد و مجبور شد فریاد بزند و بگوید که شخصیت اش تا این حد ذلیل و پست نیست که برای چنین مسایل پیش پا افتادهای ابراز نگرانی کند. او واژه « گدا » را به زبان آورد و با طعنه ای خطاب به انصاری فرد، خواستار احترام شد. کالدرون شش ماه سرش را پایین انداخت و کار کرد تا در صورت اثبات توانایی اش، بتواند حرف هایش را مستقیم به هواداران باشگاه برساند و جمعه سرانجام وقتش فرا رسید.
او از اینکه محمدحسن انصاری فرد مدیرعامل باشگاه در جلسات مستقیم، بارها روی مشکلات مالی و تاثیر آنها در عدم تسویه مطالبات مربیان و بازیکنان پارسال گرفته تا امسال تاکید کرده، اما بحث که به خرید بازیکن خارجی در نیم فصل کشید، سریعا گزینه خودش را معرفی کرده شاکی است. کالدرون با خود میگوید اگر باشگاه پول برای پرداخت حقوق و دستمزد بازیکنان و مربیان فعلی اش را ندارد، چگونه روی خرید دو بازیکن خارجی تازه اصرار میورزد؟
کالدرون که پیش از این در ماجرای خرید جونیور براندائو علیه ایرج عرب نیز دست به افشاگری زده بود و این برزیلی را خارج از لیست هفت مهاجم خود دانست، حالا بار دیگر نوری بزرگ بر پشت پرده فاجعه بار فوتبال دولتی یران تابیده است. این همان عامل بدبختی وسیه روزی و بدهیهای عظیم و تمام نشدنی دو باشگاه سرخ و آبی پایتخت است.
حکم محرومیت پرسپولیس از نقل وانتقالات خارجی با امضای کالدرون!
کالدرون که تصمیم گرفته مقابل این جریان بایستاد، بعد از افشای این رسوایی بزرگ در ساختار مدیریت باشگاه صراحتا خواستار اضافه شدن دو بازیکن داخلی بجای دو یار خارجی در تعطیلات نیم فصل شد تا از محل بودجه خرید دو بازیکن خارجی جدید، بدهی به بازیکنان و مربیان فعلی و گذشته تا حدودی تسویه شود.
در واقع کالدرون، پرسپولیس را از نقل و انتقال زمستانی بین المللی محروم کرد تا نشان دهد اگر تشکیلات عریض و طویل صدور مجوز حرفهای توان متوقف کردن چنین سیستم معیوبی را بخاطر فشارها و اعمال نفوذها ندارد، او خود یک تنه اصول فوتبال حرفهای را در تیمش پیاده میکند و اگر توانایی پیاده کردن چنین کاری را نداشته باشد، دیگر به ایران برنخواهد گشت.
سابقه و کارنامه کالدرون، استراماچونی، ویلموتس و یا برانکو نشان میدهد که هیچکدام شخصیتی جنجالی و افشاگر در تیمهای سابق شان نداشته اند و تنها در ایران با سیستم فریب و دروغ و تناقض گویی به مشکل خورده اند و نمیتوانند فساد ریشه دار استقراریافته در فوتبال دولتی ایران را تحمل کنند. آنها ضرورت خارج کردن فوتبال و حقوق حقه اش از یوغ دولت را فریاد زده اند. آیا کسی صدای این آدمهای حرفهای را میشنود؟