پیامدهای توافق انصارالله یمن و آمریکا بر منطقه و مذاکرات هسته‌ای

    کد خبر :1142060
توافق یمن و امریکا

بازتاب در یکی از مهم‌ترین تحولات ماه‌های اخیر، وزارت خارجه عمان از حصول توافقی میان ایالات متحده و جنبش انصارالله یمن خبر داده که به موجب آن، حملات این گروه به کشتی‌های آمریکایی در دریای سرخ متوقف می شود. این تحول، اگرچه اهداف اسرائیلی را در بر نمی‌گیرد، اما می‌تواند پیامدهایی فراتر از یمن و دریای سرخ، از جمله در پرونده هسته‌ای ایران، داشته باشد. در شرایطی که تنش‌های خاورمیانه در یکی از پرتنش‌ترین دوره‌های خود قرار دارد، چنین توافقی می‌تواند نقطه عطفی در بازآرایی توازن منطقه‌ای تلقی شود.

دریای سرخ؛ از بحران به ثبات نسبی

در یک سال و نیم گذشته، دریای سرخ و تنگه باب‌المندب به یکی از پرتلاطم‌ترین مسیرهای دریایی جهان تبدیل شده بود؛ جایی که انصارالله یمن به‌طور مکرر کشتی‌هایی را هدف قرار می‌داد که به حمل سلاح یا کالا برای اسرائیل مظنون بودند. این حملات نه‌تنها منافع اقتصادی عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی را تهدید کرد، بلکه باعث افزایش نگرانی‌ در میان دولت‌های غربی شد که این مسیر آبی را برای تجارت و تأمین انرژی حیاتی می‌دانند.

اکنون، با اعلام توقف حملات، شرایط به سمت آرامش نسبی متمایل خواهد شد. این تحول نه‌تنها مسیرهای تجاری را ایمن‌تر می‌سازد، بلکه یکی از ابزارهای رژیم اسرائیل برای توجیه مداخله نظامی در منطقه و جلب حمایت واشنگتن، لندن و متحدان غربی را نیز تضعیف می‌کند. در همین حال، کشورهای منطقه‌ای نیز فرصت می‌یابند تا در سایه کاهش تنش، چشم‌اندازهای رشد اقتصادی و همکاری منطقه‌ای را دوباره احیا کنند.

اسرائیل؛ محاسبه‌گر یا خودسر؟

در این میان، واکنش اسرائیل به تحول رخ‌داده با ابهام‌هایی همراه است. نخست‌وزیر این رژیم، که پیش‌تر در واکنش به حمله انصارالله به فرودگاه بن‌گوریون تهدید به اقدام تلافی‌جویانه کرده بود، اکنون در شرایطی قرار گرفته که ممکن است یا از موضع پیشین خود عقب‌نشینی کند، یا مسیر تقابل یک‌جانبه و پرهزینه‌تری را در پیش گیرد.

در حالی‌که برخی تحلیل‌گران از شکاف میان تل‌آویو و واشنگتن بر سر مسائل منطقه‌ای، از جمله ایران، سخن می‌گویند، اما نباید از پیوند استراتژیک میان دو طرف به‌ویژه در دوره‌هایی چون دولت ترامپ و کابینه نتانیاهو غافل شد. آمریکا رویکردی چندلایه به منطقه دارد و منافع آن تنها محدود به تأمین امنیت اسرائیل نیست. واشنگتن سیاست خود را با درنظر گرفتن رقبا و شرکای جهانی نظیر چین، روسیه، اروپا و عربستان سعودی تدوین می‌کند. در مقابل، افق دید اسرائیل عمدتاً محدود به تهدیدهای منطقه‌ای و ملاحظات امنیت داخلی است.

از این رو، هرچند اختلافات موردی میان دو متحد ممکن است بروز یابد، اما احتمال گسست در این اتحاد استراتژیک همچنان اندک به نظر می‌رسد.

اثر دومینو بر مذاکرات هسته‌ای

هم‌زمان با بازگشت دوباره موضوع مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا به صدر دستورکار رسانه‌ها و دیپلماسی بین‌المللی، توافق میان انصارالله و آمریکا می‌تواند به‌عنوان نقطه مثبتی برای این روند تعبیر شود. گرچه ایران مستقیماً در این توافق حضور نداشته، اما توقف حملات، به‌ویژه اگر با میانجیگری کشوری بی‌طرف مانند عمان صورت گرفته باشد، می‌تواند به‌عنوان سیگنالی از کاهش تنش در منطقه درک شود.

در منطق تصمیم‌سازان غربی، سیاست‌های منطقه‌ای تهران و برنامه هسته‌ای آن به‌هم پیوسته‌اند. بنابراین، کاهش بحران در یمن – ولو با ابتکار بازیگران غیردولتی – می‌تواند به‌عنوان نشانه‌ای از تمایل ضمنی تهران به کاهش تنش تعبیر شود. این امر ممکن است در مسیر حصول نهایی مذاکرات و توافق هسته‌ای، نقش مکمل ایفا کند.

انصارالله؛ از کنشگر نظامی به بازیگر سیاسی؟

یکی دیگر از نکات قابل تأمل، جایگاه آینده جنبش انصارالله در ساختار سیاسی یمن و حتی نظم منطقه‌ای است. این گروه که تاکنون به‌رغم کنترل بخش‌هایی از یمن، از سوی جامعه بین‌المللی به‌عنوان دولت مشروع شناخته نشده، در پرتو مقاومت نظامی در برابر حملات خارجی، جایگاهی خاص در معادلات میدانی یافته است.

اگر روندی برای حل سیاسی بحران یمن آغاز شود، انصارالله بی‌تردید خواستار سهمی از قدرت خواهد بود. با این حال، حضور نظامی قوی لزوماً به معنای مشروعیت سیاسی در سطح ملی نیست. یمن کشوری با بافت قبیله‌ای، مذهبی و قومی متنوع است و انصارالله – همچون حزب‌الله در لبنان – نماینده تمام کشور محسوب نمی‌شود. آینده این کشور تنها از طریق مشارکت فراگیر گروه‌ها و اقوام مختلف قابل بازسازی است.

آغاز یک تغییر؟

توافق میان انصارالله و ایالات متحده تنها یک قطعه از پازل پیچیده خاورمیانه است، اما همین قطعه کوچک می‌تواند چرخ‌دنده‌هایی بزرگ را به حرکت درآورد. کاهش فشار بر کریدورهای تجاری، مهار استدلال‌های اسرائیل برای مداخله‌گری، تقویت دیپلماسی منطقه‌ای و احتمالاً پیشروی در مسیر مذاکرات هسته‌ای، همگی از آثار محتمل این تحول هستند.

با این حال، منطقه‌ای که به‌واسطه هر تحول، دستخوش زنجیره‌ای از رویدادهای تازه می‌شود، هیچ آرامشی را تضمین‌شده نمی‌داند. پرسش کلیدی این است: آیا این آتش‌بس محدود، آغازگر صلحی پایدار خواهد بود، یا تنها مکثی کوتاه در میانه بازی‌های خطرناک منطقه‌ای است؟ پاسخ این پرسش، در نحوه رفتار بازیگران اصلی طی هفته‌ها و ماه‌های آینده نهفته است.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید