پولپاشی برای پروژهای پرحاشیه
اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور، از انتخاب مشاور خارجی برای انجام مطالعات آغاز واردات آب به دریاچه ارومیه خبر داد.
به گزارش بازتاب، لیلا مرگن در شرق نوشت: احیای دریاچه ارومیه نخستین وعده انتخاباتی رئیسجمهور در سال ٩٢ بود؛ اما این دلیل نمیشود که دولت برای تحقق این وعده، تصمیماتی بگیرد که صرفا پول نفت را هدر بدهد و کشور را به نتیجه مطلوب نرساند. صرف هزینههای میلیاردی برای انجام مطالعات انتقال آب از خارج کشور به دریاچه ارومیه، نهتنها گره از مشکلات این دریاچه باز نمیکند، بلکه هدایت فهمی، معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو، بر این باور است که اجرای چنین پروژهای، به دلیل وابستهکردن ایران به منابع آب خارجی، امنیت ملی کشور را به خطر خواهد انداخت. به اعتقاد کارشناسان، شاهکلید حل مشکل دریاچه ارومیه، در داخل خود این حوضه قرار دارد؛ بنابراین میتوانیم بهجای صرف پول نفت برای انجام مطالعات انتزاعی، راهکارهای کاهش مصرف آب را در حوضه آبریز ارومیه ترویج کنیم تا بدون نیاز به کشورهای همسایه، مشکل دریاچه شمال غرب ایران حل شود.
زوال دریاچه ارومیه برای کشور از نظر اقتصادی تبعات زیادی به همراه داشته و بارها کارشناسان درباره اثرات اقتصادی و امنیتی ناشی از مهاجرت شش میلیون نفر از ساکنان این حوضه آبریز هشدار دادهاند؛ اما بدون شک نباید تبعات منفی خشکشدن این دریاچه، تصمیمسازان را به سوی انتخاب راههایی غلط هدایت کند. اگرچه تحقق قول رئیسجمهور امری مهم است؛ اما بدون شک با اجرای پروژههایی مانند انتقال آب که تبعات منفی آن در تمام دنیا به اثبات رسیده است، گلوی خشک دریاچه ارومیه تر نخواهد شد. بهتازگی بحث انتقال آب از خارج برای نجات دریاچه ارومیه از سوی معاون اول رئیسجمهور مطرح شده است. هدایت فهمی، معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفا هرگونه انتقال آب از خارج را به سه دلیل برخلاف منافع ملی ایران معرفی میکند.
به اعتقاد او، انتقال آب از سایر کشورها در آینده به اهرم فشاری علیه ایران تبدیل میشود و منافع ملی و استقلال کشور را به خطر میاندازد؛ زیرا شعار برخی کشورهای منطقه، نفت در برابر آب است.
فهمی ادامه میدهد: درحالحاضر ایران فقط هفت درصد وابستگی به آب خارج از مرزها دارد و ٩٣ درصد استقلال آبی داریم. نباید با اجرای پروژههای انتقال آب، بگذاریم این نسبت افزایش یابد.
او درباره دومین دلیل مخالفت خود با انتقال آب میگوید: از نظر حقوق بینالملل، درباره منابع آبی مشترک اصل انتفاع منطقی و عقلانی مدنظر است که از این آب شیرین انتقالیافته به چه شکلی استفاده شود. همچنین رعایت حقآبههای پاییندست و بالادست نیز باید مدنظر قرار گیرد. به همین دلیل، نمیتوان پروژه انتقال آب را بهراحتی انجام داد.
معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفا، سومین دلیل مخالفت خود با طرح انتقال آب به دریاچه ارومیه را مسائل محیطزیستی و اجتماعی اعلام میکند و یادآور میشود: با انتقال آب، توقع مردم بالا میرود و همواره میگویند باید برای حل مشکل آب، از خارج کشور آب بیاوریم.
هزینههای سنگین انتقال آب
فهمی اگرچه برآوردی از هزینههای مورد نیاز برای انتقال آب به دریاچه ارومیه در اختیار ندارد؛ اما تأکید میکند: بهجای هزینهکردن برای این طرح، میتوان با مدیریت تقاضا، مدیریت مصرف و کاهش مصارف غیرضروری، مشکل دریاچه ارومیه را به شکل پایدار و با هزینه کم حل کرد.
البته او درباره مدت زمان مورد نیاز برای اجرای طرح انتقال آب نیز عنوان میکند: یک سال زمان برای دریافت بودجه مطالعاتی طرح نیاز است. دو سال باید صرف انجام مطالعات شود و احداث خط انتقال که قطعا با تونل و لولهگذاری خواهد بود و هزینههای سنگینی دارد، چهار تا پنج سال زمان نیاز دارد و با توجه به وضعیت اعتبارات، احداث این خط انتقال احتمالا ١٠ سال طول بکشد.
سیدمرتضی موسوی، مدیرکل دفتر مدیریت بههمپیوسته منابع آب حوضه دریاچه ارومیه، نیز درباره هزینههای مورد نیاز برای اجرای پروژههای انتقال آب، اطلاعات دقیقی در دست ندارد.
او درباره فاز مطالعاتی انتقال آب به دریاچه ارومیه میگوید: یک پروژه مطالعاتی انتقال آب از دریاچه خزر به ارومیه در دست انجام است. شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران این پروژه را به یک کارشناس خارجی واگذار کرده است. بخشی از منابع اعتباری این پروژه به صورت ریالی و بخشی دلاری پرداخت میشود. البته هنوز در این پروژه به قطعیت نرسیدهایم.
موسوی اضافه میکند: ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز اخیرا اعلام کرده است که بحث مطالعات طرح انتقال آب از دریاچه وان ترکیه نیز انجام شود، اما این مسئله هنوز در حد گفتوگو و بازدیدهای کارشناسی است.
راه نجات دریاچه ارومیه از درون حوضه میگذرد
به گفته مدیرکل دفتر مدیریت بههمپیوسته منابع آب حوضه دریاچه ارومیه، پایدارترین مسیر برای نجات دریاچه ارومیه را باید در داخل خود حوضه و از طریق کاهش مصرف در بخشهای مختلف پیگیری کرد.
او ادامه میدهد: بزرگترین مشکلی که حوضه آبریز دریاچه ارومیه دارد، دخالت انسان در چرخه هیدرولوژی این حوضه است. بیش از ظرفیت قابلتحمل حوضه بارگذاری کردهایم. به همه جنبههای مدیریت منابع آب توجه نکردیم و مدیریت چندوجهی آب را فراموش کردیم. نمیتوانیم یک بخش را توسعه بدهیم و سایر اجزای یک حوضه آبریز را نبینیم. این رفتارها بر اساس اصول پایداری نیست.
موسوی میگوید: در حوضه آبریز دریاچه ارومیه کشاورزی توسعهیافته است. زمینهای دیم به آبی تبدیل شدهاند. سطح زیر کشت کشاورزی از ٣٢٠ هزار هکتار در چهار دهه به ٥٥٠ هزار هکتار رسیده است و باغات انگور جای خود را به باغات سیب و زمینهای چغندر دادهاند. جمعیت حوضه افزایش یافته است و در این میان، مرتبا از سهم آب دریاچه کم شده تا نیازهای سایر بخشها برآورده شود. در نتیجه برای احیای دریاچه، همه بخشها باید مصارف خود را کاهش دهند.
او ادامه میدهد: مهمترین کاری که باید صورت گیرد از درون خود حوضه است و پایداری حوضه منوط به اقدامات درونحوضهای است. وزارت نیرو بخشی از کار را که سالانه کاهش هشت درصد مصرف آب از طریق سدهای تنظیمی و سازهها بود انجام داده است، اما در مهمترین بخش که مسائل سیاسی و اجتماعی برای ما ایجاد میکند؛ یعنی جلوگیری از برداشت غیرمجاز، کنترل سطوح کشت و کاهش مصرف، کار کمتری انجام شده است.
مدیرکل دفتر مدیریت بههمپیوسته منابع آب حوضه دریاچه ارومیه بیان میکند: وقتی با ازدیاد مصرف و چاه غیرمجاز مواجه هستید و بالغ بر ٤٠ هزار حلقه چاه غیرمجاز در یک حوضه آبریز وجود دارد، اما فقط حدود چهارهزار حلقه چاه را مسدود کردهاید، تا رسیدن به سرمنزل مقصود که کنترل برداشتهای غیرمجاز است، فاصله زیادی دارید.
او به این پرسش که اقدامات ستاد احیای دریاچه ارومیه چقدر در کاهش مصرف آب این حوضه آبریز تأثیر داشته است، با اشاره به نقشه راه تدوینشده از سوی این ستاد، میگوید: نقشه راه و فاصله با تحقق آن، خود گویای عملکردهاست. طبق نقشه راه باید امروز در تراز ١٢٧١,٥ قرار داشته باشیم. تراز دریاچه ارومیه درحالحاضر ١٢٧٠.٧٥ است و حدود ٧٦ سانتیمتر نسبت به برنامه عقب هستیم. از نظر آبی که باید در دریاچه باشد، سهمیلیارد مترمکعب از نقشه راه عقبتر هستیم. آبی که باید سطح دریاچه را میپوشاند، در نقشه راه عدد دوهزار و ٩٩٠ کیلومترمربع تعیین شده است. با توجه به سطح تر دریاچه، امروز ٧١٤ کیلومترمربع از برنامه عقب هستیم.
موسوی تأکید میکند: مردم اگر دریاچه را میخواهند، همه باید مصرف را کاهش دهند. بخشهای خدمات، فضای سبز و … باید کمک کنند. اگر میخواهیم واقعا نسل آینده در این کشور زندگی کند، مردم را باید به سازگاری با شرایط دعوت کنیم و به مسئولان هم بگوییم که تصمیمات انتزاعی نگیرند.