پشت پرده لابیهای نمایندگان با وزرا
نماینده مردم رشت گفت: برای هر یک از وزرای پیشنهادی مجموعهای از اعضای وزارتخانهها بسیج شدند تا بتوانند نمایندگان را برای ارائه رای اعتماد، اقناع کنند اما در مورد بیطرف این اتفاق رخ نداد.
پنج روزی می شود که تکلیف شانزده وزارتخانه دولت دوازدهم مشخص شده اما هنوز بازار حرف و حدیث بر سر رای آوردن و نیاوردن برخی وزرا و لابی های پشت پرده داغ است؛ موضوعی که غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی در این رابطه توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش بازتاب او به خبرآنلاین گفت تضمین رئیس جمهور درمورد جهرمی، تاثیر گذار بود اما کسی بیطرف را همراهی نکرد. آنچه در ادامه می خوانید مشروح این گفت و گو است؛
جلسات بررسی صلاحیت و برنامههای وزرای پیشنهادی کابینه دوازدهم تمام شد، اما هنوز شائبه های آن پابرجاست. از جمله بحث لابیها و امتیاز گرفتنهای احتمالی برخی نمایندگان. کما اینکه برخی رسانه در مورد نمایندگان گیلان مباحثی را مطرح کرده بودند.
اولا این را بگویم که لابی در نفس خودش، بد نیست. باید صحبت کرد تا طرف مقابل را اقناع کرد و این چیز بدی نیست؛ از سوی دیگر حتی اگر بحث امتیاز دادن و امتیاز گرفتن باشد، چنانچه بحث منفعت شخصی نباشد بازهم مشکلی ندارد.
در مورد بحث اخیری که گفتید باید بگویم کشورهای همسایه نفتشان را از دریای خزر برداشت می کنند. برای مثال آذربایجان صد درصد نفت خود را از دریای خزر تامین می کند، اما 20 الی 25 سال است که وزرا تنها به ما قول می دهند و کاری انجام نمی دهند. این بار ما به آقای زنگنه گفتیم که تکلیف ما را روشن کن! ما 440 هکتار از زمین های مردم را خریده، محصور کردیم و نه اجازه دادیم از دریا استفاده کنند و نه می توانند از زمین منفعتی ببرند؛ با این هدف که قرار است پالایشگاه ایجاد شود. اما سالهاست کهیک خشت روی خشت گذاشته نشده و مسوولین توجیهاتی می آورند که با تکنولوژی امروز همخوانی ندارد. من اگر نماینده بندرعباس هم بودم باز به وزیر نفت می گفتم برنامه ات برای نفت دریای خزر چیست؟
متاسفم برای خبرگزاریای که نوشته است من امتیاز گرفته ام! مگر این موضوع جدید است یا منفعت شخصی در آن نهفته است؟ بنابراین این ها امتیاز گیری نیست.
پس یک بحث ملی بوده است؛ اما اینکه با یک وزیری مخالفت می شود، اما بعد از دو روز، یکباره از همین وزیر دفاع تمام قد می شود، این شبهه ایجاد می شود که چه اتفاقی افتاده است؟ مثلا خود شما مخالف جدی یکی دو وزیر بودید اما بعد 180 درجه نظرتان تغییر کرد!
سوالی از شما می پرسم؛آیا قرار است که نماینده حرفی بزند و همیشه بر همان حرف اصرار کند؟! حضرت عباسی، من با وزیری مخالف بودم از ابتدا، اما نهایتا به او رای مثبت دادم؛ با نماینده ای هم موافق بودم ولی در نهایت رای منفی به او دادم. چون در جلسه ای وزیری آمد که با او موافق بودم اما وقتی نمایندگان چند سوال از او پرسیدند؛ در جواب ماند! به هر حال ما یک آخر عاقبتی داریم و اینکه صد در صد بر سر حرف خود اصرار کنیم، منطقی نیست. به دو تن از وزرا گفتم من به آخرتم پایبندم شما بیایید و این چند مورد را برای من روشن کنید که یکی از آنها مرا قانع کرد و دیگری نتوانست. لذا من به یکی از وزرا که فکر نمی کردم، رای منفی بدهم، رای منفی دادم. ما در فرایند بررسی وزرا یک جاهایی نظراتمان مثبت شد و جایی نظراتمان منفی شد. در این اشکالی نمی بینم.
تغییر نظر از این بابت مسلما اشکالی ندارد اما اینکه برخی قول تغییر مدیرکل و فرماندار و … می گیرند؛ قابل توجیه نیست؟
بله این موضوع کاملا ایراد دارد و خلاف است. قبول دارم افرادی که آخرت خود را می فروشند و بر سر این مسائل معامله می کنند که قابل تامل است.
در این میان چه اتفاقی افتاد که آقای بیطرف نتوانست رای اعتماد بگیرد؟ درحالی که تا اخرین روز هیچ تحلیل و صحبتی در مورد رای نیاوردن این وزیر وجود نداشت؟
باید چند نکته درمورد بیطرف بگویم؛ اول اینکه آقای بیطرف چه در صحن علنی و چه در فراکسیون های مجلس، بسیار بد از خود دفاع کرد. دوم اینکه وزارت نیرو با او همکاری نکرد. در واقع برای هر وزیری آمد،مجموعه ای از اعضای وزارتخانه برای جلب رای آوری نمایندگان به او بسیج شدند، اما درمورد آقای بیطرف این اتفاق رخ نداد.
چرا؟
آنچه که من شنیدم، فارغ از صحت و سقم آن، این بود که گویا آقای بیطرف قبل از این با اعضای وزارت نیرو در تنش بوده است یا اعلام کرده که اگر من بر سر کار بیایم خیلیها را تغییر خواهم داد. برای هر یک از وزرا تمام نیروها و روسای وزارتخانهاش بسیج شدند. چطور در کل وزارت نیرو 5 نماینده وجود نداشت که با بیطرف رفیق شود؟!
من وزیر تعاون را مثال می زنم همه مدیران کل استانی او مرتب با نمایندگان در ارتباط بودند؛ تماس می گرفتند و رفع ابهام می کردند؛ اما این موضوع به هیچ عنوان درمورد وزیر نیرو اتفاق نیفتاد.
نکته سوم خوب کار کردن وزرای لب مرزی بود؛ تا لحظه آخر فکر می کردیم وزیر آموزش و پرورش می افتد که به بطحایی گفتم وضعیت تو خوب نیست باید تلاشت را بکنی؛ او کار کرد و تمام عوامل سازمانی اش دست به کار شدند و دائما جلسه گذاشتند و رفع ابهام کردند و تک تک سوالات را پاسخ دادند.
من خودم به آقای بیطرف گفتم روسای جمهوری قبلی ما چون از مناطق مرکزی کشور هستند؛ همه تفکر سازه ای دارند و فکر می کنند فقط باید سد ساخت، شما برای خروج از این بحران چه فکری دارید؟ کشور ما این همه سد نمی خواست و نمی خواهد؛ واقعیتش او جواب قانع کننده ای نداد. حتی حامیان بیطرف هم خوب کار نکردند.
یعنی ائتلافی میان فراکسیون ولایی و مستقلین برای عدم رای اعتماد به آقای بیطرف شکل نگرفته نبود؟
واقعا هرکسی این را گفته، حرف گزافی زده است! به چه علتی باید چنین ائتلافی انجام می شد؟ متاسفانه برخی در زمین خود بازی نمی کنند و برای پوشاندن ایرادات خود سعی می کنند توپ را در زمین دیگران بیاندازند. مستقلین از همان روز اول اعلام کرد اگر قرار باشد تعاملی میان سه فراکسیون صورت بگیرد ما آمادگی داریم؛ اما با تک تک فراکسیون ها هیچ تعاملی نداریم. ما بر سر کابینه بسیار کار کردیم و در جلسه فراکسیون هم اقای بیطرف از منظر محبوبیت، هفدهم شد.
آقای بیطرف خیلی ضعیف عمل کرد و شناخت درستی هم نسبت به ساختار مجلس نداشت. یک روز با او تماس گرفتم و گفتم شما در فراکسیون مستقلین نیامدید، گفت آمدم. بعد متوجه شدم او نمی داند فراکسیون ولایی از مستقلین جدا است! کسی هم برای او توضیح نداده بود و من واقعا دلم سوخت.
یعنی او را تنها گذاشتند؟
شاید!
یعنی شما مدعی هستید که دولت می خواست بیطرف رای نیاورد ؟
ببینید آقای رئیس جمهور گفت من تشخیص دادم که شما می توانید وزیر باشید، اما جلب رای اعتماد با خود شماست؛ من نمی توانم از خودم هزینه کنم.
منظورتان این است که دفاع قوی هم از او نشد؟
هم دفاع قوی از او صورت نگرفت و هم خودش خوب صحبت نکرد؛ او به گونه ای بی انگیزه رفتار کرد. وزرا هر شب با ما تماس می گرفتند اما آقای بیطرف ارتباطی با نمایندگان نداشت.
اقای جهرمی چطور توانست آن همه مخالف را به موافق تبدیل کند؟
جهرمی هم خوب کار کرد و هم دفاع رئیس جمهور و تضمین او بسیار تاثیر گذار بود.
یعنی ابهاماتی که در مورد او مطرح بود، پاسخ داده شد؟
درباره همه ابهامات او به ما توضیح داد، صدای ضبط شده اش هم هست؛ او گفت هرکسی را من بازجویی کردم رو به رو کنید. خانم دکتری ادعا داشت توسط جهرمی بازجویی شده است ما با او صحبت کردیم و گفت من از پشت یک پرده بازجویی شدم و صدای بازجوی من صدای آذرجهرمی بود! با این استدلال که نمی توان قضاوت کرد!