پشت پرده تشدید فشارهای اخیر غرب علیه ایران چیست؟
توسعه قابل توجه روابط ایران، روسیه و چین در ماه های اخیر و پیام های راهبردی این مساله برای قدرت های غربی، یکی از اصلی ترین محرک های تشدید فعالیت های ضدایرانی غربی ها (در مدت اخیر) علیه کشورمان بوده است که خود را در قالب اعتراضات و اغتشاشات جاری در کشورمان در پی فوت “مهسا امینی”، دختر جوان سقزی، نمایان کرده است.
بازتاب– شماری از کشورهای اروپایی در روزهای اخیر و در بحبوحه اعتراضات و اغتشاشات جاری در کشورمان پس از فوت “مهسا امینی”، اقدامات و سیاست های خاصی را علیه ایران عملیاتی کرده اند. در این راستا، در ابتدا تعدادی از کشورهای اروپایی از شهروندان خود درخواست کردند تا از سفر به ایران خودداری کرده و در صورت حضور در این کشور، هر چه سریع تر خاک ایران را ترک کنند.
در عین حال، اخبار مختلفی نیز دال بر ایجاد محدودیت های ویژه جهت صدور ویزا شینگن برای شهروندان ایرانی از سوی کشورهای اروپایی منتشر شده است. به تازگی نیز منابع دیپلماتیک اروپایی از اجماع کشورهای عضو اتحادیه اروپا جهت تحمیل برخی تحریم ها علیه افراد و نهادهایی خاص در کشورمان خبر داده اند. جدای از اروپا، آمریکا نیز از چندین مدت قبل، بر شدت فشارهای خود علیه ایران افزوده و چه در بُعد سیاسی و چه اقتصادی، ملاحظات و گزینه های خاصی را علیه ایران فعال کرده است.
در این شرایط، جدای از تحلیل های مختلفی که در مورد ارتباط این قبیل اقدامات تقابلی غرب علیه ایران صرفا به دلیل فوت مهسا امینی و تحولات پس از آن مطرح می شود، برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که بایستی طرحواره کلی تر و پشت پرده این قبیل فشارها را نیز مورد شناسایی و ارزیابی قرار داد.
از این رو، این طیف به طور خاص به این نکته اشاره می کنند که یکی از اصلی ترین و مهمترین محرک های تنشزایی های اخیر کشورهای غربی علیه ایران، مرتبط با سیاست ها و اقدامات فعال ایران در جهت تقویت پیوندهای خود با قدرت های شرقی به ویژه چین و روسیه است.
در این راستا، این دسته از تحلیلگران معتقدند که از زمان روی کار آمدن دولت “ابراهیم رئیسی” و سنگین شدنِ کفه شرق گرایی در سیاست خارجی ایران و در عین حال پیشروی های قابل ملاحظه اتمی ایران و ایجاد بهبود نسبی در وضعیت اقتصادی این کشور (به ویژه از منظر فروش نفت)، بلوک قدرت های غربی و متحدان منطقه ای آن ها احساس خطر کرده اند و راه حل موثر برخورد با این روند را نیز در بحران زایی علیه ایران و تحمیل هزینه به این کشور ارزیابی کرده اند.
نزدیک شدن ایران و بلوک شرق به یکدیگر مخصوصا پس از اوج گیری جنگ اوکراین، ابعاد ویژه تری را نیز به خود گرفته و نگرانی ها در پایتخت های غربی را تقویت کرده است. در این چهارچوب، کشورهای غربی عملا در قالب طرح کلی سیاستی خود در رابطه با ایران که از دوره ریاست جمهوری ترامپ تاکنون، در “محدود کردن همکاریهای بین المللی ایران” خلاصه شده، نوعی شکاف را احساس کرده اند و اکنون فعال شدن ظرفیت های تازه در عرصه سیاست خارجی ایران را شکستی راهبردی برای خود ارزیابی می کنند.
در این میان، شکست پروژه های اخیر اروپا و آمریکا جهت تنش زایی در جوار مرزهای شمالی ایران و ایجاد یک دالان ارتباطی بین المللی در خاک ارمنستان (دالان تورانی) که اروپا را از طریق ترکیه به ارمنستان و جمهوری آذربایجان و در نهایت، آسیای مرکزی متصل می کند نیز تا حد زیادی بر نگرانی های کشورهای غربی در زمینه تقویت پیوندها و همکاری ها میان تهران، پکن و مسکو افزوده است.
در واقع، اروپا، آمریکا و به طور کلی تشکیلات ناتو، با ایجاد تغییر در مرزهای ژئوپلیتیکی در حوزه قفقاز، به دنبال رخنه کردن به عمق راهبردی ایران، روسیه و چین بوده اند که این توطئه به دلیل تقویت روابط سه کشور مذکور، تا حد زیادی خنثی شده و همین مساله به نوعی غرب را با یک دیوار آهنین جهت نفوذ به شرق جهان مواجه کرده است. مساله ای که به ویژه در بحبوحه وقوع بحران انرژی جهانی و تشدید شکاف ها میان قدرت های شرق و غرب جهان که تا حد زیادی ریشه در وقوع جنگ اوکراین دارد، از اهمیت قابل توجهی برخوردار می شود.
در این فضا، توسعه قابل توجه روابط ایران، روسیه و چین در ماه های اخیر و پیام های راهبردی این مساله برای قدرت های غربی، یکی از اصلی ترین محرک های تشدید فعالیت های ضدایرانی آن ها علیه کشورمان بوده است که در قالب و بحبوحه اعتراضات و اغتشاشات جاری در ایران در پی فوت “مهسا امینی”، دختر جوان سقزی، خود را نمایان کرده است.