پشت درهای بستهی مسقط؛ چه چیزی مواضع ایران و آمریکا را نزدیک کرد؟

بازتاب– دور چهارم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در مسقط، گرچه تنها سه ساعت به طول انجامید، اما پژواکی فراتر از زمان محدود خود در فضای سیاسی و رسانهای برجای گذاشت. این گفتوگو که با حضور هیئتهایی از دو طرف و به میانجیگری عمان برگزار شد، بیش از آنکه صحنه تقابل مواضع باشد، نمایشی از تقارب حسابشده و سنجیده در چارچوب اختلافات دیرینه بود. اگرچه آمریکا در ظاهر با ادبیاتی تند وارد میدان شد، آنچه در عمل رخ داد، پیامی از تمایل به استمرار گفتوگو و پیشبرد مسیر دیپلماسی بود.
تناقض؛ استراتژی یا بلاتکلیفی؟
استیو ویتکاف، نماینده واشنگتن در این مذاکرات، پیش از آغاز گفتوگوها با مواضعی افراطی از جمله توقف کامل غنیسازی و برچیدن تأسیسات هستهای ایران، کوشید فضای گفتوگو را تحت تأثیر قرار دهد. اما حضور یک تیم فنی ۱۲ نفره همراه با او در مسقط، و پذیرش ادامه مذاکرات، نشان داد که واشنگتن در عمل رویکردی متفاوت با ادبیات رسانهایاش در پیش گرفته است.
این شکاف میان حرف و عمل آمریکا، نه تنها از سوی تحلیلگران که از طرف مذاکرهکنندگان ایرانی نیز به رسمیت شناخته شد. عراقچی، وزیر خارجه، به صراحت تأکید کرد که این تناقضها به روند مذاکرات آسیب میزند و از آمریکا خواست که همچون ایران، با صداقت و انسجام وارد گفتوگو شود. آنگونه که سخنگوی وزارت امور خارجه ایران نیز توصیف کرد، مذاکرات «دشوار اما مفید» بوده و زمینهساز درک دقیقتری از مواضع دو طرف شده است.
دیپلماسی در عصر رسانه؛ میدان رقابت روایتها
یکی از وجوه مهم این دور از گفتوگوها، نه در سالن مذاکرات، بلکه در جبهه رسانهای رقم خورد. رسانههای آمریکایی مانند CNN و آکسیوس با روایتهایی گاه متناقض، تلاش کردند تصویری ناپایدار از اراده واشنگتن برای مذاکره ترسیم کنند. از سوی دیگر، منابع ایرانی کوشیدند با تأکید بر پیشرفتها، افکار عمومی داخلی را نسبت به ادامه مسیر دیپلماسی امیدوار نگه دارند.
نقش عمان بهعنوان میانجی نیز فراتر از هماهنگی فنی بود. فضای متعادل و مثبت حاکم بر نشستها، که توسط منابع دو طرف تأیید شد، نشان از آن داشت که مسقط نه فقط میزبان، بلکه تسهیلگر یک زبان مشترک برای عبور از بحران است.
افق گفتوگو؛ پیشروی در دل اختلاف
با وجود ابهامات و چالشهای جدی، چشمانداز ادامه مذاکرات روشنتر از گذشته به نظر میرسد. طرفین برگزاری دور بعدی مذاکرات را پذیرفتهاند؛ گفتوگوهایی که به گفته عراقچی، از فضای کلی فاصله گرفته و وارد جزئیات شده است. این یعنی دیپلماسی اکنون در مرحلهای از بلوغ قرار گرفته که دیگر صرفاً به نمایش نمادین وفاداری به مذاکره اکتفا نمیکند.
از نگاه تحلیلگرانی همچون دنیس سیترونوویچ، این روند نشانهای از آن است که دو طرف به تدریج به این درک رسیدهاند که هیچکدام خواهان فروپاشی روند مذاکرات، بهویژه پیش از تحولات منطقهای پیشرو نیستند. او میگوید، پایبندی به چارچوب مذاکرات—در دل اختلافات عمیق—خود پیام سیاسی مهمی دارد.
ضرورت صبر راهبردی و واقعگرایی دیپلماتیک
اگرچه هنوز راهی دشوار برای رسیدن به توافق نهایی باقی مانده، اما مسیر دیپلماسی میان تهران و واشنگتن بار دیگر زنده و پویا شده است. آنچه در مسقط رقم خورد، نه یک شکست و نه یک پیروزی بود، بلکه گام کوچکی اما معنادار در جهت بازسازی اعتماد و جستوجوی راهحلهای قابلقبول برای هر دو طرف بود.
در جهانی که سیاست اغلب با جنجالهای رسانهای آمیخته شده، ارزش گفتوگویی آرام، عمیق و بیصدا بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. ایران نشان داد که میتوان با حفظ اصول، در برابر فشار ایستاد و همزمان، پنجرههای دیپلماسی را گشوده نگه داشت. اکنون نوبت آن است که آمریکا نیز از سیاستِ دوگانه فاصله بگیرد و به مسیری برسد که هم امنیت منطقهای و بینالمللی را تأمین کند و هم به واقعیتهای ژئوپلیتیکی احترام بگذارد.