پشتپرده همکاریهای فاقد قرارداد در تئاتر
مساله شانه خالی کردن تهیهکنندگان تئاتر از بستن قرارداد با عوامل یک اثر نمایشی و اختیاری که برای اخراج اعضای گروه بدون پرداخت دستمزد پیدا کردهاند، از معضلات جدی این روزهای تئاتر کشور است.
در طول چند سال اخیر ورود افرادی در سمت تهیهکننده، مجری طرح و مدیرتولید به حوزه تئاتر کشور باب شده است که این افراد در ذیل این عناوین، در ظاهر برای حمایت و کمک به گروههای تئاتری و تلاش برای اینکه کارگردان یک اثر هنری بتواند با خیال راحت و بدون دغدغه به امر خلاقه و هنری خود بپردازد، شروع به فعالیت کردهاند اما این ظاهر ماجرا بوده و در ادامه شاهد بروز مشکلات فراوانی از ناحیه این افراد بودهایم.
یکی از اصلیترین مشکلاتی که طیفی از تهیهکنندگان و مدیران تولید با خودشان به حوزه تئاتر وارد کردهاند مساله رسیدن فوری به سود مالی و فروش بیشتر نمایشها به هر طریق ممکن بوده است که همین مساله پای چهرههای سینمایی، موسیقایی، سلبریتیها و حتی شاخهای مجازی و اینستاگرامی را به تئاتر باز کرد و این مسیر همچنان هم ادامه دارد.
به دلیل نداشتن تخصص و بیگانه بودن اکثر این مدیران تولید و مجریان طرح با حوزه تئاتر و ساز و کار و فضای این حوزه اختلافات بسیاری را شاهد بودهایم.
بازهم نقش مبهم «تهیهکننده» در تئاتر
متاسفانه نقش تهیهکننده در تئاتر ما اصلا مشخص نیست و در بسیاری از نمایشها شاهد هستیم که به جای عنوان تهیهکننده از عناوینی چون مدیر تولید یا مجری طرح استفاده میکنند که در واقع هر سه این عناوین در تئاتر ما یک معنی را میدهند در حالی که مدیر تولید در تعریف جهانی جزو تیم تهیه یک نمایش است و قرار است پروسه تولید اثر را مدیریت کند اما در تئاتر ایران شاهد هستیم نمایشی بدون داشتن تهیهکننده فقط نام یک نفر را به عنوان مدیر تولید یا مجری طرح پروژه اعلام میکند در حالی که معلوم نیست این مدیر تولید دقیقا چه وظیفهای در گروه برعهده دارد.
مدیران تولید با عوامل اصلی نمایش مثل بازیگران قرارداد امضا میکنند و تا جایی که بتوانند اقساطشان را هم به موقع پرداخت میکنند اما وقتی نوبت به عوامل اجرایی و پشت صحنه نمایش میرسد از عقد قرارداد با آنها سرباز زده و به بهانههای مختلف دستمزدشان را به تعویق میاندازند یا اصلا پرداخت نمیکنند
پیش از این خبرگزاری مهر درباره نقش تهیهکننده در تئاتر ایران در گزارشی تفصیلی به این موضوع پرداخت (که این گزارش را میتوانید اینجا ببینید) اما مسالهای که این روزها بیش از گذشته مورد انتقاد قرار دارد این است که بسیاری از افرادی که بهعنوان تهیهکننده یا به اصطلاح مدیر تولید وارد یک پروژه تئاتری میشوند خودشان را موظف به عقد قرارداد با عوامل نمایش و یا حداقل عوامل پشت صحنه نمیبینند که این مساله در چند وقت اخیر موجب شکایت و نارضایتی هنرمندان و عوامل پشت صحنه نمایشهای بسیاری شده است.
چند سال قبل چند تن از همین مدیران تولید به دلیل پرداخت نکردن دستمزد بازیگران و عوامل اجرایی گروه و یا نبستن قرارداد با آنها با شکایاتی از جانب هنرمندان متضرر روبرو شدند که این مسایل و اعتراض و شکایت بازیگران به رسانهها نیز کشیده شد اما با وجود این مشکلات باز هم نظارتی روی عملکرد این افراد شکل نگرفت و آنها برای اینکه از زیر بار پرداخت به موقع دستمزدها فرار کنند دست به ترفندهای دیگری زدند؛ به این ترتیب که مدیران تولید با عوامل اصلی نمایش مثل بازیگران قرارداد امضا میکنند و تا جایی که بتوانند اقساطشان را هم به موقع پرداخت میکنند اما وقتی نوبت به عوامل اجرایی و پشت صحنه نمایش میرسد از عقد قرارداد با آنها سرباز زده و به بهانههای مختلف دستمزدشان را به تعویق میاندازند یا اصلا پرداخت نمیکنند و یا در میانه پروسه تولید و زمانی که کارشان با آنها تمام شد آنها را از گروه اخراج میکنند و چون هیچ قراردادی هم امضا نکردهاند این افراد دستشان به جایی بند نیست و برای پیگیری حقوقی مطالباتشان باید پروسه طولانی را طی کنند و ثابت کنند که در آن گروه نمایشی حضور داشتهاند.
در این میان نیز کارگردان نمایش به دلیل اینکه این فرد مسئولیت پرداخت هزینههای کارش را برعهده گرفته و ممکن است در صورت اعتراض شانه از زیر بار مسئولیت خالی کند در مورد اخراج افراد گروهش و یا ضایع شدن حقوقشان اعتراضی نشان نمیدهد.
در پروسه پرداخت دستمزدها و عقد قرارداد تهیهکنندگان و مدیران تولید تلاش میکنند بیشتر عوامل اصلی را راضی نگه دارند و از آنجا که بازیگران یک اثر نمایشی ویترین آن اثر به حساب میآیند و طبیعتا از لحاظ رسانهای و حتی حضور در فضای مجازی قابلیت دیده شدن بیشتری دارند، پس حرفشان نیز خریدار بیشتری دارد و در صورت بروز مشکل و پرداخت نشدن دستمزدهایشان راحتر تر میتوانند اعتراضشان را رسانهای کنند، دستمزد آنها را پرداخت میکنند اما چون تصور میکنند عوامل اجرایی کمتر شناخته شده هستند و شکایتشان به گوش کسی نمیرسد پس میتوانند به راحتی حقشان را ضایع کنند.
معضل مشترک خصوصیها و دولتیها
این معضل هم در مورد نمایشهایی که در بخش خصوصی روی صحنه میروند وجود دارد و هم در مورد آثاری که در تماشاخانههای دولتی اجرا دارند. تهیهکنندگان نمایشهای خصوصی به بهانه اینکه کارشان در تماشاخانهای خصوصی اجرا میشود و وابسته به گیشه است و باید هزینه سنگین سالن را هم پرداخت کنند مدام پرداخت دستمزدها را به تعویق میاندازند و نمایشهایی که در سالنهای دولتی اجرا دارند نیز با توجیه این مساله که اداره کل هنرهای نمایشی چندین ماه بعد قرار است مبلغ کمک هزینه را به گروه پرداخت کند از تنظیم قرارداد و حتی پرداخت دستمزد سرباز میزنند. اما مساله این است وقتی قرار است گروهی از اداره کل هنرهای نمایشی هزینه تولید نمایشش را دریافت کند و بقیه مبالغ را هم از گیشه بگیرد دیگر نقش تهیهکننده که به عنوان سرمایه گذار وارد گروه شده است، چیست؟
لزوم عقد قرارداد از طرف تهیهکننده با همه عوامل یک اثر نمایشی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی و خانه تئاتر روی این مساله، پیگیری و توجه به شکایتهای مطرح شده در این زمینه و از همه مهمتر تایید صلاحیت افرادی که بهعنوان تهیهکننده و مجری طرح وارد فضای تئاتر میشوند از اهمیت بسیاری برخوردار است
حضور تهیهکننده در تئاتر باید به عنوان یک پشتوانه موجب فراغ بال عوامل یک پروژه نمایشی باشد نه اینکه برعکس عمل کند و بیشتر از رفع دغدغههای مالی و معنوی به استرس و اضطراب گروه بیفزاید.
از آنجا که هیچ کنترل و نظارتی از جانب اداره کل هنرهای نمایشی روی فعالیت این افراد وجود ندارد و خانه تئاتر نیز بعد از گذشت این همه سال و پیگیریهایی که سال گذشته انجام شد علاقهای به تشکیل انجمن مدیران تولید و تهیهکنندگان تئاتر از خود نشان نمیدهد پیگیری فعالیتهای این گروه کار دشواری است.
لزوم عقد قرارداد از طرف تهیهکننده با همه عوامل یک اثر نمایشی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی و خانه تئاتر روی این مساله، پیگیری و توجه به شکایتهای مطرح شده در این زمینه و از همه مهمتر تایید صلاحیت افرادی که به عنوان تهیهکننده و مجری طرح وارد فضای تئاتر میشوند از اهمیت بسیاری برخوردار است.
سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، بر لزوم بازنگری بر تایید صلاحیت تهیهکنندگان حوزههای مختلف هنری تاکید داشت. وی درباره مساله شفاف سازی حضور افرادی که به عنوان تهیهکننده و سرمایه گذار در حوزههای مختلف هنر حضور مییابند به خبرنگار مهر گفته بود: «دغدغهای که امروز بهواسطه طرح برخی پروندههای قضایی به وجود آمده است، باید در مباحث مرتبط با صلاحیت حرفهای تهیهکنندگان نسبت به حل آن اقدام کنیم. در فضای صنوف و در میان فعالان حوزههایی مانند سینما و موسیقی باید به یک نگاه مشترک در زمینه احراز شرایط تهیهکنندگی برسیم. حداقل این است که بحث حسن شهرت و سابقه کاری مفید و نه صرفاً سودجویانه و مشکوک را موردتوجه بیشتری قرار دهیم. بحثهایی از این دست در حوزه احراز صلاحیت تهیهکنندگان چه در موسیقی و چه در سینما باید جدیتر گرفته شود. با همین نگاه هم دوستان ما هم در سازمان سینمایی و هم در حوزه موسیقی، صحبتهایی داشتهاند و برنامههایی هم دارند تا «حسن شهرت» بهعنوان یک ملاک در این عرصه مدنظر قرار بگیرد. یکی از ملاکهای این «حسن شهرت» هم این است که فرد موردنظر در بازار این کار، چهرهای موجه باشد و سرمایهاش در مسیری مطمئن حرکت کرده باشد، نه مسیرهایی که گاهی با تعابیری مانند پولشویی از آنها یاد میشود.»
با وجود تاکید وزیر ارشاد به نظر میرسد حوزه تئاتر نیز نیازمند رسیدن به یک نگاه مشترک در زمینه «احراز هویت و صلاحیت تهیهکنندگان» است و مساله حسن شهرت و داشتن تخصص و تجربه نیز باید مورد توجه قرار گیرد که این امر همانطور که وزیر ارشاد نیز بر آن تاکید داشت باید در فضای صنوف پیگیری شود.