پشتپرده اتحاد بی بی و الهام علی اف؛ پیوستن آذربایجان به پیمان ابراهیم چه پیامدهایی دارد؟

در شرایطی که روابط پنهان اسرائیل و آذربایجان طی سالهای اخیر به یک اتحاد علنی تبدیل شده، پایگاه خبری «العربیه جدید» در گزارشی تحلیلی نوشت: تلاشهای تازهای از سوی آمریکا و اسرائیل برای پیوستن باکو به پیمان ابراهیم در جریان است؛ حرکتی که میتواند نظم ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی را دستخوش دگرگونیهای بنیادین کند و موازنه قدرت با ایران را وارد مرحلهای تازه سازد.
بازتاب– روابط نزدیک آذربایجان و اسرائیل دیگر یک راز مگو نیست. این دو کشور از دهه ۱۹۹۰ میلادی به این سو، پیوندی استراتژیک مبتنی بر مبادله انرژی در برابر تسلیحات ایجاد کردهاند؛ الگویی که همچنان ستون فقرات همکاریهای فزاینده آنها را تشکیل میدهد.
باکو به همراه قزاقستان، بیش از ۶۰ درصد نیاز نفتی اسرائیل را تأمین میکند؛ رقمی که از زمان آغاز حملات خونبار ارتش اسرائیل به غزه و لبنان در اکتبر ۲۰۲۳ رشد بیشتری داشته است. در مقابل، تلآویو به آذربایجان تسلیحات پیشرفتهای تحویل میدهد؛ سلاحهایی که نقش مهمی در پیروزیهای نظامی این کشور علیه ارمنستان در جنگهای سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۳ ایفا کردند.
طبق آمار، بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱، نزدیک به ۶۹ درصد واردات تسلیحاتی آذربایجان از اسرائیل بوده است؛ موضوعی که با ثبت حدود ۱۰۰ پرواز حامل تجهیزات نظامی اسرائیلی به باکو در آن بازه زمانی نیز تأیید میشود.
از سوی دیگر، آذربایجان در راهبرد بزرگتر اسرائیل برای نزدیک شدن به مرزهای ایران نیز نقش محوری دارد. مقامات جمهوری اسلامی بارها باکو را متهم کردهاند که به پایگاه پیشروی اسرائیل برای عملیات جاسوسی و خرابکارانه علیه تهران بدل شده است.
پیمان ابراهیم و سناریوی الحاق آذربایجان
اما آنچه اخیراً به معادله افزوده شده، تلاشهای آشکار در اسرائیل و آمریکا برای گنجاندن آذربایجان در قالب «پیمان ابراهیم» است؛ توافقنامههایی که نخستین بار در سال ۲۰۲۰ با میانجیگری دولت ترامپ میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی نظیر امارات، بحرین، سودان و مراکش منعقد شد.
در ۵ مارس، پیشنهادی در کنست اسرائیل مطرح شد که خواستار تقویت «اتحاد استراتژیک با آذربایجان» و نیز پیوستن این کشور به پیمان ابراهیم بود. تنها یک روز بعد، دفتر نخستوزیر رژیم اسرائیل، تأیید کرد که رایزنیهایی با ایالات متحده برای ایجاد «چارچوبی سهجانبه میان اسرائیل، آذربایجان و آمریکا» در جریان است. این طرح بهسرعت مورد حمایت رهبران مذهبی یهودی و اندیشکدههای بانفوذ قرار گرفت.
از سوی دیگر، آذربایجان نیز نشان داده که در مسیر تقویت روابط با اسرائیل گامهای جدی برداشته است. در دسامبر ۲۰۲۴، دو تن از رهبران آیپک – قدرتمندترین لابی حامی اسرائیل در واشنگتن – برای نخستین بار به باکو سفر کردند و به رئیسجمهور الهام علیاف اطمینان دادند که «حمایت شما از اسرائیل، بیپاسخ نخواهد ماند.»
پیشتر در همان سال، قرارداد مهمی در حوزه انرژی میان اسرائیل و شرکت ملی نفت آذربایجان (SOCAR) امضا شد و تا ماه مارس، ساکار موفق شد مجوز اکتشاف گاز در آبهای تلآویو را نیز کسب کند.
در تحولی قابل توجه، آذربایجان نخستین کشور با جمعیت اکثریت مسلمان شد که در کتابهای درسی خود تعریف خاصی از یهودستیزی گنجاند؛ تعریفی که به طور ضمنی با روایتهای اسرائیل از مناقشه با فلسطین همراستا است.
در ماه آوریل نیز، باکو میزبان نشستهای سطح بالایی میان مقامات ترکیه و اسرائیل بود؛ تلاشی برای کاهش تنشها میان دو متحد کلیدی آذربایجان در سوریه.
اهداف پنهان و اهرمهای فشار واشنگتن
اینکه چرا در مقطع کنونی تلاش برای عضویت آذربایجان در پیمان ابراهیم شدت گرفته، پرسشی جدی است؛ بهویژه آنکه این کشور نه عرب است و نه رابطهاش با اسرائیل مخفی مانده.
پاسخ را باید در «بخش ۹۰۷ قانون حمایت از آزادی» ایالات متحده جستجو کرد؛ مصوبهای که در دهه ۱۹۹۰ در بحبوحه جنگ اول قرهباغ توسط کنگره تصویب شد و ارائه کمکهای مستقیم نظامی آمریکا به آذربایجان را ممنوع میکند.
هرچند دولتهای پیاپی آمریکا از اوایل دهه ۲۰۰۰ به بعد، سالانه این ممنوعیت را معلق کردهاند، اما باکو اکنون بهدنبال لغو کامل آن است؛ هدفی که با تقویت اتحاد خود با اسرائیل و ورود رسمی به پیمان ابراهیم میکوشد محقق سازد.
صلح با ارمنستان، گره راهبردی و ابزار چانهزنی
با این حال، مانع بزرگی بر سر این مسیر باقی است: فقدان توافق صلح رسمی میان آذربایجان و ارمنستان. برای بهرهبرداری کامل از حمایت آمریکا، از جمله لغو دائمی بند ۹۰۷، باکو باید توافقنامهای جامع با ایروان امضا کند. اما از آنجا که پس از بازپسگیری کامل منطقه قرهباغ در سال ۲۰۲۳ در موقعیت برتر قرار گرفته، بهنظر میرسد که باکو تمایل دارد از این برتری برای گرفتن امتیازات بیشتر از ارمنستان استفاده کند.
در ۱۴ مارس، سفر غیرمنتظره فرستاده ویژه دونالد ترامپ، استیو ویتکوف، به باکو، بهعنوان نشانهای از احیای علاقه واشنگتن برای حل بحران قرهباغ و زمینهسازی اتحاد سهجانبه با آمریکا و اسرائیل تفسیر شد.
باکو که در دوران «جنگ با تروریسم» توانست تعلیق بند ۹۰۷ را با نشان دادن نقش راهبردی خود در خدمت منافع آمریکا بهدست آورد، اکنون نیز امیدوار است با ایفای نقشی کلیدی در راهبرد ضدایرانی اسرائیل، لغو دائمی این بند را عملی کند.
ایران، تهدید زنگزور و سکوت محاسبهشده
در ماههای اخیر، مقامات اسرائیلی بار دیگر بهصراحت از «تهدید ایران» در دیدارهای خود با مقامات آذربایجانی سخن گفتهاند. در بحبوحه تنشهای شدید تهران و باکو در سال ۲۰۲۳، وزیر خارجه وقت اسرائیل، ایلی کوهن، اعلام کرد که با همتای آذربایجانیاش برای تشکیل «جبهه واحد علیه ایران» توافق کردهاند؛ اظهاراتی که با واکنش تند مقامات ایرانی مواجه شد.
با این حال، از آغاز سال ۲۰۲۴ و پس از روی کار آمدن مسعود پزشکیان در ایران، نشانههایی از کاهش تنش در روابط دو کشور دیده میشود؛ از جمله تمرکز گفتوگوها بر پروژههای مشترک اقتصادی. با این حال، بیاعتمادی ریشهدار همچنان بر این مناسبات سایه افکنده است.
مهمترین نگرانی ایران، پروژه جنجالی «دالان زنگزور» است؛ مسیر زمینی که باکو قصد دارد میان سرزمین اصلی آذربایجان و منطقه خودمختار نخجوان از طریق خاک ارمنستان برقرار کند؛ مسیری که از استان سیونیک ارمنستان میگذرد و با مرز ایران مجاور است.
تهران، در واکنش به فشارهای باکو برای گشایش این دالان، همکاریهای نظامی با ایروان را گسترش داده است. در هفتههای اخیر، رزمایشهای مشترک نظامی میان ایران و ارمنستان برگزار شده و توافقنامهای برای همکاری راهبردی میان دو کشور نیز در آستانه امضا قرار دارد.
جالب آنکه ایران تاکنون واکنش علنی خاصی به تلاشهای جاری برای پیوستن آذربایجان به پیمان ابراهیم نشان نداده است. این سکوت محتاطانه را میتوان تلاشی برای حفظ رابطه شکننده و اخیراً ترمیمشده با باکو دانست؛ بهویژه در زمانی که مذاکرات حساس هستهای میان تهران و واشنگتن در جریان است.
تا زمانی که تهدید امنیتی مستقیمی از سوی باکو متوجه تهران نباشد، بهنظر میرسد ایران با گسترش تدریجی اتحاد آمریکا و اسرائیل در قفقاز جنوبی، دستکم فعلاً، کنار آمده است.