وجه دیگر ماجرای توقیف یک اثر رفع توقیف‌شده؛

پرتاب «خانه پدری» به داخل باتلاق سیاسی ویژه انتخابات/ این خانه باید ویران می‌شد

    کد خبر :634448

گروه سینما و تلویزیون: فیلم سینمایی خانه پدری دوباره توقیف شد، این بار بعد از اکران و به این خاطر که اصلاحاتی که باید می‌شده، صورت نگرفته است؛ اما ماجرا فقط توقیف یک اثر سینمایی ساخته کیانوش عیاری است؟ این سیاست چندگانه که مجوز ساخت می‌دهد سپس اکران می‌کند بعد توقیف می‌کند، بعدازآن توقیف رفع توقیف می‌کند و درنهایت دوباره فیلم را درحالی‌که اکران است توقیف می‌کند، به دنبال چیست؟

 

خانه پدری مسئله بسیار داشت و کمتر سینماگر و سینما دوستی خیال اکران آن را در سر می‌پروراند. اصلاً معاونت سینمایی که از انفعالش فیلم‌هایی چون «شیش و نیم متر»، «رحمان 1400» و «شبی که ماه کامل شد» قاچاق می‌شوند چه به رفع توقیف فیلم «خانه پدری». پس این آب از سرچشمه گل‌آلود است.

 

اول اینکه سانسور در همه جای دنیا وجود دارد، حتی در آمریکا و هالیوودش. به‌هرحال بخش یا بخش‌هایی از فیلم که در تضاد منافع باشد، سانسور خواهد شد. در ایران نیز همین‌طور است. از پیروزی انقلاب به بعد نیز این اعمال ممیزی و سانسور بیشتر هم رخ داده است.

 

دوم اینکه در دهه شصت سنگین‌ترین ممیزی‌ها اعمال می‌شد، اما آن‌قدری مردم با آن مشکل نداشتند. یادتان هست داشتن دستگاه پخش ویدئو هم ممنوع بود. فیلم‌های ساخت جمهوری اسلامی نیز با سانسور و فیلترهای بسیاری همراه می‌شد؛ به‌گونه‌ای که اسم بازیگران هم تغییر پیدا می‌کرد. جمشید آریا ستاره آن زمان سینمای ایران به جمشید هاشم‌پور و سیمین معتمدآریا به فاطمه معتمدآریا تغییر کرد.

 

افکار عمومی با سانسور و توقیف فیلم‌ها به خاطر ارزش‌هایی که آن زمان وجود داشت و جزو هنجارهای جامعه بود، مخالفت نمی‌کرد. کسی هم نبود که داعیه آزادی و مبارزه با سانسور برایشان سر دهد و از آب گل‌آلود ماهی فرهنگی بگیرد.

 

رفته‌رفته افکار عمومی بازیچه ماهیگیران سیاسی شد و باگذشت سال‌ها، بیشتر از قبل آزادی بیان و احترام به تمام سلیقه‌ها، درِ گوشش زمزمه شد. رفته‌رفته می‌خواست خودش انتخاب کند؛ هرچند نمی‌دانست انتخابات سیاسی او را به این‌سو کشانده است.

 

بسیار نامزدهای ریاست جمهوری بودند که بانگ آزادی سینما و رفع توقیف فیلم‌ها را سر می‌دادند. آن‌ها عصر ارتباطات را دیگر زمانه‌ای برای بروز و ظهور ممیزی نمی‌دانستند، اما همین‌که خود به قدرت می‌رسیدند، اتفاقاً مانع اکران فیلم‌های پیش و پا افتاده‌تری شدند. یاری که آن‌ها را یاری کرده بود و به یمن قول‌هایی پیرامون آزادی‌اش پیروزی در انتخابات را رقم‌زده بود، دوباره در بند شد.

 

پس از دوران هاشمی رفسنجانی و محمود احمدی‌نژاد، این حسن روحانی بود که آزادی فرهنگ و سینما را برای خود، یار کرد. این یار دربند روحانی را هم یاری کرد اما دوباره در بند شد؛ اما این به بند کشیده شده بدحال گویا قرار نیست نفس راحتی بکشد و دوباره باید بیاید و نقش منجی گونه خود را بازی کند.

 

خانه پدری نیز در این باتلاق سیاست زده افتاده است. حال که دوران ریاست جمهوری حسن روحانی روبه سراشیبی پایان افتاده و انتخابات مجلس و ریاست جمهوری در پیش است، باید دوباره یاری آزاد شود شاید مردم فراموش‌کار همه مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را از یاد ببرند و بگویند چه دولتی و چه… .

 

بله! «خانه پدری» قربانی شد تا همان سناریوی دیوار و ما خوبیم و آن‌ها وحشتناک هستند، به بهترین شکل و در کوتاه‌ترین زمان ممکن نتیجه دهد. انصافاً هم انتخاب خوبی بود. دادسرای فرهنگ و رسانه یک هفته نشد که فیلم را پایین کشید. می‌بینید چقدر سریع و چقدر عالی نتیجه حاصل شد؟!

 

انتهای پیام/#

 

یادداشت از محمدرضا خزائی

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید