پاسخ یک مدیر نفتی به 9 ابهام درباره قرارداد توسعه فاز 11پارس جنوبی
یک مسوول صنعت نفت به برخی از انتقادها و ابهام ها درباره قرارداد توسعه فاز 11 پارس جنوبی که میان شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیومی متشکل از توتال، شاخه بین المللی شرکت ملی نفت چین (سی.ان.پی.سی.آی) و پتروپارس امضا شده است، پاسخ داد.
به گزارش پنجشنبه ایرنا، پس از بیش از 2 هزار ساعت نشست های فنی و کارشناسی، اوایل اردیبهشت 1395 مذاکرات با شرکت توتال به منظور تهیه رئوس توافق (HOA) برای توسعه و بهره برداری فاز 11 میدان گازی مشترک پارس جنوبی در قالب قراردادهای جدید نفتی ایران آغاز شد و سرانجام این قرارداد میان شرکت ملی نفت ایران و کنسرسیوم توتال، شاخه بین المللی شرکت ملی نفت چین (سی.ان.پی.سی.آی- CNPCI) و پتروپارس (به عنوان شریک ایرانی مشارکت)، (به ترتیب به نسبت 50.1 درصد، 30 درصد و 19.9درصد سهم) در دوازدهم تیرماه 1396 امضا شد.
در این زمینه انتقادهایی مطرح شده است که مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس در گفت و گو با نشریه وزارت نفت (مشعل) جزییات این قرارداد را تشریح کرد و به برخی ابهام ها پاسخ گفت.
«محمد مشکین فام» درباره ادعای بدعهدی توتال گفت: قرارداد طرح توسعه فاز 11 پارس جنوبی در قالب بیع متقابل در سال 1385 با شرکت توتال پاراف شد اما تنفیذ نشد، مطابق مفاد این قرارداد (و دیگر قراردادهای بیع متقابل)، شرکت توتال باید پس از انجام مطالعات مهندسی درباره تصمیم گیری تجاری اف.آی.دی (FID) اقدام می کرد، بنابراین بلافاصله پس از امضای قرارداد، مطالعات پایه و تفصیلی مهندسی این قرارداد را در سال 2005 آغاز و تا اوایل سال 2007 تکمیل کرد.
وی افزود: سپس در سال های 08-2007 و در مرحله اف.آی.دی با توجه به افزایش ناگهانی قیمت نفت و به تبع آن افزایش قیمت کالا و خدمات، پیشنهاد افزایش مبلغ اجرای طرح توسعه فاز 11 از سوی شرکت فرانسوی به شرکت ملی نفت ایران ارائه شد و در زمان مذاکرات، به دلیل اعمال تحریم های بین المللی جدید علیه ایران، در عمل ادامه همکاری شرکت توتال با ایران غیرممکن شد.
مشکین فام اضافه کرد: پس از این اتفاق، شرکت ملی نفت ایران قرارداد طرح توسعه فاز 11 را با شرکت ملی نفت چین (سی.ان.پی.سی.آی) امضا کرد، بنابراین بیان این مطلب که توقف 16 ساله توسعه فاز 11 پارس جنوبی به دلیل بدعهدی شرکت توتال بوده است، صحیح نیست.
وی یادآور شد: با وجود بسیاری از انتقادها به الگوی جدید قراردادهای نفتی باید گفت یکی از مزایای این نوع قراردادها در مقایسه با قراردادهای بیع متقابل، حذف مرحله اف.آی.دی است و بنابراین پس از امضای قرارداد، حق انصراف به دلیل توجیه ناپذیری اقتصادی طرح، از پیمانکار سلب شده است.
**استفاده از تجربه توتال در توسعه فازهای پارس جنوبی
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس گفت: در فرآیند انجام طراحی مطالعات پایه مهندسی طرح های پیشین توسعه میدان گازی پارس جنوبی موسوم به طرح های 35 ماهه از سوی پیمانکاران ایرانی، نتایج مطالعات شرکت های بین المللی مانند توتال در طرح توسعه فازهای 3 – 2 پارس جنوبی به عنوان مبنای طراحی مورد استفاده قرار گرفته است؛ از این رو پیمانکاران ایرانی با استفاده از دانش مهندسی به کار رفته در فازهایی مانند 2 و 3، نسبت به توانمندسازی دانش فنی خود و انجام طراحی تفصیلی اقدام کردند.
وی افزود: یعنی در خلال طراحی مهندسی میدان مشترک پارس جنوبی از سوی شرکت های بزرگ بین المللی مثل توتال، انی ایتالیا، استات اویل نروژ و…، میزان انتقال دانش و فناوری به شرکت های ایرانی در این رهگذر چنان وسیع بود که سبب تشکیل و رشد و گسترش شرکت های ایرانی زیادی شد و همین شرکت ها با پشتوانه اسناد و مدارک فنی موجود توانستند خلاء حضور شرکت های بین المللی را در زمان تحریم برطرف کنند.
مشکین فام ادامه داد: اما قطع ارتباط طولانی مدت مشاوران و پیمانکاران ایرانی با شرکت های بین المللی و دانش و فناوری روزآمد در مدت زمان نزدیک به 12 سال سبب کاهش بهره وری شده است، به گونه ای که بهره برداری از برخی طرح ها باتوجه به زمان بندی 35 ماهه برای آنها در فازهای 13، 14 و 24-22 که سبب نامگذاری آنها به طرح های 35 ماهه نیز شد، اکنون پس از گذشت 85 ماه از امضای قرارداد، هنوز محقق نشده است و پیش بینی می شود که بهره برداری از این طرح ها دستکم تا 12 ماه آینده به طول انجامد.
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس گفت: پس روزآمد کردن این دانش و فناوری در سایه حضور دوباره شرکت های بزرگ، از ضروریات توسعه بهینه میدان های مشترک از جمله میدان مشترک پارس جنوبی است.
وی افزود: در قرارداد اخیر طرح توسعه فاز 11 نیز یکی از اهداف اصلی، دستیابی به دانش فنی طراحی و احداث سکوهای تقویت فشار در بخش فراساحل است که اکنون در کشور وجود ندارد، به گونه ای که پس از اجرای آن در یک طرح و با کسب دانش فنی و دسترسی به فناوری های مربوطه، اجرای آن در دیگر طرح های پارس جنوبی مبتنی بر آموخته های علمی و فنی و با تکیه بر همت و توان پیمانکاران ایرانی میسر می شود.
مشکین فام اضافه کرد: همچنین دستمزد پیمانکار در مدت 15 سال حضور در عملیات بهره برداری از سکوهای تولیدی فاز 11، ارتباط مستقیم با میزان تولید از این فاز داشته و به همین دلیل پیمانکار همه تلاش خود را برای نگهداشت تولید در حداکثر بازه زمانی ممکن به کار خواهد گرفت، بنابراین عملکرد مناسب پیمانکار که متکی بر دانش فنی روزآمد دنیاست، برای دیگر طرح های پارس جنوبی نیز، الگوبرداری و به طور موثر سبب حفظ و نگهداشت توان تولید در کل میدان پارس جنوبی خواهد شد.
«عملیات تولید و نگهداری تاسیسات بخش فراساحل به دلیل ماهیت آن پیچیدگی خاصی دارد و هرگونه تعلل در آن سبب کاهش عمر تاسیسات و یا پایدار نبودن تولید می شود که به هیچ وجه به صلاح منافع ملی نیست. در این زمینه نیز مدیریت بهره برداری تاسیسات یک فاز پارس جنوبی از سوی شرکت توتال قابل الگوبرداری برای دیگر فازهاست».
**واگذاری فازهای پارس جنوبی در دولت های نهم و دهم از طریق ترک تشریفات مناقصه
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس درباره برگزار نکردن مناقصه فاز 11 پارس جنوبی گفت: نگاهی اجمالی به نحوه واگذاری قراردادهای طرح های توسعه فازهای مختلف میدان پارس جنوبی در 12 سال گذشته نشان می دهد که طرح های توسعه فازهای 13، 14، 16-15،19،21-20 و 24-22 ازسوی دولت های نهم و دهم و از طریق ترک تشریفات مناقصه امضا شده است.
مشکین فام افزود: براساس ماده 11 قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، مصوب مجلس شورای اسلامی، واگذاری و اجرای طرح های مربوط به اکتشاف، توسعه، تولید، تعمیر و نگهداشت میدان های مشترک نفت و گاز با تأیید وزیر نفت و فقط با رعایت آیین نامه معاملات شرکت ملی نفت ایران از شمول قانون برگزاری مناقصات مستثناست.
** ادعای استفاده توتال از اطلاعات فاز 11 به نفع قطر، غیر تخصصی است
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس درباره امکان سوءاستفاده توتال از اطلاعات فاز 11 به نفع قطر گفت: اکنون شرکت توتال هیچگونه قرارداد مشاوره ای درباره مطالعه میدان پارس جنوبی با شرکت ملی نفت ایران ندارد و مذاکرات قرارداد طرح توسعه فاز 11 نیز با استفاده از اطلاعات و مطالعات قرارداد بیع متقابل سال 2004 انجام شده است.
از سوی دیگر، به دلیل امضای قرارداد محرمانگی، تمهیدات قانونی لازم در صورت به اشتراک گذاری هرگونه اطلاعات مربوط به بخش ایرانی، پیش بینی شده است.
مشکین فام اضافه کرد: اکنون به دلیل تعدد حفاری های انجام شده در هر 2 سوی میدان به ویژه در بخش نوار مرزی و نیز حجم قابل توجه اطلاعات به دست آمده، هم طرف ایرانی و هم طرف قطری، مدل های مخزنی دقیق و با قابلیت پیش بینی رفتار مخزنی و به تبع آن برنامه ریزی برای بهینهسازی توسعه و تولید از این میدان را دارند که سبب کم اهمیت شدن نیاز طرف ها به در اختیار داشتن اطلاعات کشور رقیب می شود.
وی اضافه کرد: شاهد این مدعا، مدل مخزنی کنونی میدان گازی پارس جنوبی ساخته شده از سوی متخصصان ایرانی است که بخشی از میدان گنبد شمالی (بخش قطری میدان) را نیز در بر داشته و بر این اساس به خوبی اثر شیوه توسعه و تولید طرف قطری بر عملکرد میدان گازی پارس جنوبی قابل ارزیابی است.
مشکین فام ادامه داد: در نتیجه، باور منطقی این است که طرف قطری نیز با در اختیار داشتن حجم قابل توجهی از اطلاعات اخذ شده از چاه های توصیفی و تولیدی میدان گنبد شمالی، به شناخت کاملی از نحوه عملکرد میدان و تاثیرپذیری آن از شرایط توسعه و تولید بخش مشترک مرزی میدان پارس جنوبی رسیده باشد.
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس گفت: از این رو، طرح مباحثی همچون برنامه ریزی شرکت توتال برای دریافت داده های طرف ایرانی و بکارگیری آنها برای تغییر موازنه تولید به سود شرکت های فعال در سمت قطری، بدون پشتوانه فنی و تخصصی بوده و قابل پذیرش نیست.
مشکین فام افزود: با وجود این، اطلاعات قابل دسترسی از سوی شرکت توتال حتی پس از توسعه فاز 11 نیز محدود به اطلاعات بلوک فاز11 است که با توجه به اینکه تولید از بلوک قطری مقابل این فاز از سوی رقبای شرکت توتال در میدان گنبد شمالی انجام می شود، حداقل دغدغه های مرتبط با امکان سوء استفاده از این اطلاعات نیز برطرف می شود.
وی گفت: یکی از نکات جالب مطرح شده در انتقادها درباره امضای قرارداد طرح توسعه فاز 11، مساله استناد به سخنان شفاهی نخست وزیر پیشین ایتالیاست که تازه به نقل از سران آمریکایی در باره ماموریت آنها به شرکت توتال برای تاخیر در برداشت از فاز 11 یا حداکثر سازی منافع شرکت های آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی مطرح شده است.
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس افزود: آیا رواست اظهارات مکرر و مستند مقام های ارشد جمهوری اسلامی ایران در باره رعایت مصالح و منافع کشور در امضای قرارداد فاز11 مورد بی توجهی قرار گیرد و به سخنان شفاهی مقام پیشین یک کشور که از قضا رقیب سنتی شرکت توتال در ایران است، استناد شود؟!
وی ادامه داد: از سوی دیگر در این اظهارنظرها، نظارت کارفرما بر عملکرد پیمانکار در اجرای قرارداد به کلی نادیده انگاشته و چنان تصور شده است که توتال قادر به تصمیم گیری درباره به حداکثر رساندن منافع شرکت های آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در طرف قطری میدان خواهد بود.
مشکین فام یادآور شد: بدیهی است شرکت ملی نفت ایران به عنوان متولی توسعه میدان مشترک پارس جنوبی چنین اجازه ای به هیچ یک از پیمانکاران خود نخواهد داد و دستیابی به تولید گاز برابر با کشور قطر در همین میدان با وجود وسعت کمتر این میدان مشترک در بخش ایرانی و تاخیر 10ساله در آغاز فرآیند توسعه طرف ایرانی، نشان دهنده مدیریت هوشمندانه و موثر مجموعه وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران بر ذخایر ارزشمند نفت و گاز کشور است.
**انتقال گاز به خشکی بدون نصب کمپرسور تقویت فشار ناممکن است
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس درباره ادعای منتقدان که به حضور شرکت توتال در بخش فراساحل فاز11 نیازی نیست و می توان از خط لوله 42 اینچ دریایی و جایگزینی نصب ایستگاه های فشار افزا در خشکی استفاده کرد، گفت: بخش نخست طرح توسعه فاز 11 شامل 2سکو و 30 حلقه چاه است که به وسیله 2رشته خط لوله 32 اینچ دریایی به سیلابه گیر پالایشگاه فازهای 8-6 و 12 متصل می شود.
مشکین فام افزود: درباره بکارگیری خط لوله با قطر بزرگ تر، پیشتر مطالعاتی از سوی شرکت ملی نفت ایران انجام شده است که نشان دهنده توجیه ناپذیری استفاده از آن به دلیل اندازه نامتعارف، مشکلات عملیاتی و همچنین تحمیل هزینه های اضافی به طرح است.
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس اضافه کرد استفاده از لوله های قطورتر در دیگر طرح های توسعه ای پارس جنوبی پیش از این نیز از سوی پیمانکاران متعدد مورد تایید قرار نگرفته است.
وی ادامه داد: همچنین، طراحی ایستگاه های فشارافزایی و محل قرارگیری آنها در دریا یا خشکی همچنان در دست مطالعه است. هرچند نتایج اولیه این مطالعات، دلالت بر ساخت و نصب آنها در دریا دارد، همچنین با توجه به اینکه مقرر شده تولید از بلوک های مخزنی پارس جنوبی تا حداقل فشار ممکن (30 بار) ادامه یابد، انتقال گاز به وسیله خط لوله دریایی بدون نصب کمپرسور تقویت فشار در بخش فراساحل، در عمل ناممکن است.
**ادعای اقدام توتال در تولید از لایه های مستقل فاز 2 و 3 بی اساس است
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس درباره این ادعا که توتال در طرح توسعه فازهای 2و3 پارس جنوبی با برداشت از لایه های مستقل مخزن و تاخیر برداشت از لایه های مشترک به نفع قطر، به ایران خیانت کرده است، گفت: میدان مشترک گازی پارس جنوبی یا گنبد شمالی، در برگیرنده چهار لایه مخزنی K1، K2، K3 و K4 است که همه این لایه ها در 2سمت مرز آبی ایران و قطر گسترش داشته و بین 2کشور مشترک است.
مشکین فام افزود: بر این اساس، مفهومی با عنوان لایه مستقل مخزنی در این میدان وجود ندارد؛ از این رو مباحث مطرح شده درباره برنامه ریزی توتال برای تولید از لایه های مخزنی مستقل در بخش ایرانی میدان و برداشت نکردن از لایه های مخزنی مشترک، فاقد توجیه فنی بوده و از پایه، بی اساس است.
**ادعای برنامه ریزی توتال برای برداشت از بخش غیرمرزی پارس جنوبی، غیرتخصصی است
مشکین فام درباره انتقاد به سابقه و عملکرد توتال در فازهای 2و3 پارس جنوبی و برنامه ریزی این شرکت برای توسعه بلوک های مخزنی در بخش غیر مرزی میدان پارس جنوبی، گفت: در باره محل قرارگیری بلوک مخزنی فازهای 2 و 3 و فاصله آنها از مرز باید اشاره کرد که بلوک مخزنی فاز 2، به طور کامل در محدوده نوار مرزی و بلوک مخزنی فاز 3 در ردیف دوم از خط مرزی قرار گرفته است.
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس اضافه کرد: با مطالعه سوابق توسعه در میدان گنبد شمالی نیز درمی یابیم اولین بلوک توسعه یافته (بلوک آلفا) در ردیف دوم و غیر مرزی کشور قطر قرار دارد.
وی اضافه کرد: مشابه این موضوع درباره مشبک کاری نشدن لایه K1 نیز وجود دارد، به طوری که شرکت توتال در طرح های توسعه ای اجرا شده در قطر نیز به دلایل فنی مانند پرهیز از افزایش میزان سولفید هیدروژن (H2S) در سیال تولیدی و نیز جلوگیری از ایجاد جریان متقاطع بین لایه ای، چندین سال پس از آغاز تولید و حصول افت فشار در لایه K4، نسبت به مشبک کاری لایه K1 اقدام کرده است.
مشکین فام ادامه داد: بنابراین عنوان این موضوع که شرکت توتال با نیت بهره مندی بیشتر کشور رقیب، از مشبک کاری لایهK1 در بخش ایرانی خودداری، فقط یک بهانه غیرتخصصی و بدون دانش فنی است.
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس یادآور شد: در برخی دیگر از پروژه های سمت قطری میدان که از سوی پیمانکارانی غیر از توتال توسعه یافته نیز تا سال های متمادی پس از آغاز تولید، فقط سه لایه مخزنی K2 الی K4 در تولید بود، چه اینکه در بلوک های 4 و 5 میدان گازی پارس جنوبی که با مشارکت «انی – اجیپ» توسعه یافته نیز همین راهبرد تولید نکردن در لایه K1 از سوی پیمانکار اجرا شده است.
وی ادامه داد: با این استدلال در طرح توسعه فاز 1 میدان گازی پارس جنوبی که از سوی شرکت ایرانی پتروپارس به عنوان پیمانکار شرکت ملی نفت ایران اجرا شد، باوجود مرزی بودن این فاز، برداشت اولیه فقط از لایه K4 صورت می گرفت که باتوجه به موارد مطرح شده ازسوی منتقدان قرارداد اخیر فاز 11، این شرکت ایرانی نیز باید به قصور در تامین منافع ملی متهم شود.
مشکین فام درباره ادعای منتقدان درباره اینکه با استفاده از اطلاعات طرح توسعه فاز 11 طرح افزایش 30 درصدی تولید از بخش قطری این میدان ارائه شده است، گفت: میزان ذخیره قابل برداشت در سمت قطری با سهم دو سوم از کل میدان مشترک در حدود 900 تریلیون فوت مکعب اعلام شده است.
وی افزود: در سالیان گذشته، فعالیت های اکتشافی و توصیفی متعددی در میدان گنبد شمالی صورت گرفته است؛ به طوری که پیش از امضای قرارداد طرح توسعه فاز 11 با کنسرسیوم توتال، (سیانپیسیآی) و پتروپارس، مقام های شرکت قطر پترولیوم، برنامه توسعه ناحیه ای جدید در میدان گنبد شمالی با ظرفیت تولید 2 میلیارد فوت مکعب در روز را اعلام کردند.
مشکین فام ادامه داد: بنابراین طرح های احتمالی بخش قطری درباره هرگونه افزایش تولید، با قرارداد توتال در طرح توسعه فاز 11 ارتباطی ندارد همچنان که بلوک یادشده از نظر جغرافیایی نیز در فاصله بسیار دوری از بلوک مخزنی طرح توسعه فاز 11 قرار دارد.
**خسارت روزانه 25 میلیون دلاری به دلیل تاخیر در راه اندازی 5 فاز پارس جنوبی
مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس گفت: اکنون طرح های توسعه پنج فاز 13، 14 و 22،23،24 که باوجود پیش بینی 35 ماهه برای بهره برداری که با تبلیغات زیاد و حمایت ملی در اختیار پیمانکاران ایرانی قرار گرفته، تاکنون با گذشت 85 ماه هنوز به سرانجام نرسیده است و پیش بینی می شود 12 ماه دیگر نیز به زمان نیاز دارد.
وی افزود: با توجه به «عدم النفع» هر فاز پارس جنوبی که روزانه پنج میلیون دلار است، اکنون درباره این پنج فاز باقیمانده روزانه 25 میلیون دلار از 1500 روز گذشته تاکنون بابت تاخیر در بهره برداری از این میدان مشترک عدم النفع داشتهایم.
مشکین فام ادامه داد: اکنون عدم النفع فاز 11 پارس جنوبی که معادل 2 فاز استاندارد است، روزانه 10 میلیون دلار است که به منظور حفظ منافع ملی و جلوگیری از هدررفت سرمایه کشور و برای جلوگیری از افت فشار میدان مشترک پارس جنوبی در سال های آینده، نیاز به بهره گیری از تجربه و دانش فنی یک شرکت بین المللی احساس می شد.
«پیشنهاد ما به شرکت ملی نفت ایران این بود که به طور حتم پیمانکاران ایرانی در توسعه دستکم یکی از فازهای پارس جنوبی از تجربه و فناوری یکی از شرکت های بین المللی بهره گیرند تا در سال های آینده با الگوبرداری از روش آن شرکت، برای نگهداشت تولید دیگر فازها نیز اقدام کنند».
وی بیان داشت: بر این اساس، پس از همه توافق نامه های اصولی که میان شرکت ملی نفت ایران و شرکت های خارجی امضا شد، توتال تنها شرکتی بود که به صورت جدی پای امضای قرارداد ایستاد.