وقتی حتی «اقتصاد» به یک اشاره «سیاست» بند است، چرا اتفاقاتی از جنس مشاجره روحانی و جهانگیری باید رخ دهد؟
رور شنبه اول تیر 98 در پی بروز مباحثه ای در یک جلسه، حسن روحانی رییس جمهور خطاب به اسحاق جهانگیری، معاون اول خود گفت که شما و اصلاح طلبان به دنبال سرنگونی دولت هستید. جهانگیری، در واکنش، اظهارات تندی بر زبان نیاورد اما تصمیم به ترک جلسه گرفت که لاریجانی مانع این کار شد. با این حال جهانگیری صبح روز بعد به حالت قهر بر سر کار خود حاضر نشد و تعدادی از وزرا از جمله ظریف برای وساطت به منزل او رفتند.
با این حال، در همان روز یکشنبه جهانگیری خود را به جلسه هیات دولت رساند و روحانی بابت اظهارات تندش از او دلجویی کرد.
شرایط کشور در یک سال گذشته شرایط ویژه ای بوده است. دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا در اردیبهشت ماه سال 97 از برجام خارج شد. او سپس در دو مرحله در مردادماه و آذرماه سال 97 تحریم ها علیه ایران را به صورت یکجانبه بازگرداند. چند ماه بعد پتروشیمی ایران نیز از سوی آمریکا تحریم شد. در طول این مدت، نظام تصمیم گرفت از برجام خارج نشود و طرف اروپایی و نیز چین و روسیه را به جبهه مقابل نفرستد.
مذاکرات با اروپا آغاز شد و در نهایت بنا شد تا سازوکاری مالی با عنوان اینستکس راه اندازی شود تا در مرحله اول مایحتاج حیاتی ایران و در مراحل بعدی سایر نیازهای کشور را تامین کند و به نوعی تحریم های آمریکا را دور بزند. با این حال با گذشت یک سال از خروج آمریکا از برجام، این سازوکار هنوز عملیاتی نشده است.
در نهایت نظام تصمیم گرفت تا با تعلیق بخش هایی از تعهدات خود در برجام به صورت مرحله به مرحله واکنش نشان دهد. البته این اقدام نیز در خود برجام پیش بینی شده بود که به نوعی هوشمندی مذاکره کنندگان را می رساند.
با این حال، فشار اقتصادی که ایران در حال حاضر متحمل می شود، کشور را در شرایط بسیار ویژه ای قرار داده که نمونه اش را کمتر به یاد داریم. در چنین شرایطی اصل اولی که باید مورد توجه قرار گیرد، آشتی ملی است. موضوعی که خود جهانگیری نیز مدتی است پرچم آن را به دست گرفته و تلاشش را برای عملی کردن آن به کار بسته است. ایده اصلی این است که با آشتی ملی که از طریق گفت و گوی ملی بین جریان های مختلف سیاسی به دست می آید، کشور از داخل برای عبور از شرایط تحریمی فعلی آماده تر شود.
اوضاع اقتصادی نیز کاملا به این موضوع وابسته است؛ چنانکه بسیاری از تکانه های اقتصادی کشور ناشی از اتفاقات سیاسی است. کافی است به نحوه بالا و پایین شدن قیمت ها توجه کنیم. رئیس کل بانک مرکزی اخیرا در زمان سفر نخست وزیر ژاپن به تهران، نوسان هرچند اندک قیمت دلار را ناشی از فضای روانی ایجادشده به خاطر تحولات سیاسی دانست و تاکید کرد که هیچ اتفاق اقتصادی مشخصی باعث این نوسانات نشده.
همه اینها نشان می دهد اتفاقاتی مانند آنچه بین روحانی و جهانگیری رخ داد، در شرایط فعلی سمی مهلک برای کشور است؛ اینکه رییس جمهور ناگهان یک جریان سیاسی یعنی اصلاح طلبان را که از قضا معاون اول خود او نیز به همین جریان تعلق دارد و در دو انتخابات ریاست جمهوری گذشته حامی اصلی خود روحانی بوده اند، متهم به تلاش برای سرنگونی دولت کند، قابل قبول نیست و دودش به چشم کل کشور خواهد رفت. البته در این میان هیچ فرقی نیز بین جریان های سیاسی اعم از اصلاح طلب، اصولگرا و اعتدالگرا وجود ندارد و چنانچه گفته شد این نوع اختلافات سمی کشنده برای کشور است. اکنو وقت همیاری برای ایجاد راه حل و کار است نه دامن زدن به اختلاف نظرها.