وقتی جای خالی «ماه عسل» حس میشود
برنامهسازان تلویزیونی حاضر به ریسک و تجربه کردن فضای جدید نیستند و ترجیح میدهند کپی دست چندم از یک برنامه قدیمی بسازند تا یک تجربه جدید داشته باشند.
حدود 10 سال، مخاطبان شبکه سه سیما عادت کرده بودند که یک ساعت مانده به افطار پای برنامه “ماه عسل” بنشینند و از زندگی مردم عادی جامعه که هر روز به راحتی از کنار هم عبور میکنند، مطلع شوند و گاهی با آنها همدردی کرده و گاهی نیز درس عبرتی از این زندگی بگیرند. به جرات میتوان گفت در این یک دهه برنامه “ماه عسل” تبدیل به برند ماه رمضان برای شبکه سه سیما بوده و برنامههای دیگر نیز نتوانستند جایگزین این برنامه شوند یا با آن رقابت داشته باشند.
این بدان معنا نیست که “ماه عسل” یک برنامه کارشناسی شده اصولی باشد، بلکه همراه شدن این برنامه و نفوذ در دل مردم عادی باعث شد تا تبدیل به برندی شود که امروز جای خالی آن حس میشود.
در سالهای گذشته برنامههای مختلفی به روی آنتن رفتند که در مقام رقابت با “ماه عسل” نتوانستند آنطور که باید و شاید دیده شوند چرا که رقیب قدرتمندی در مقابل خود میدیدند، اما امسال با وجود آنکه پرونده این برنامه برای همیشه بسته شد، شبکهها باز هم در جذب مخاطب ناتوان ماندند و نتوانستند در این زمینه موفق عمل کنند.
برنامه “هزارداستان“، “اختیاریه” و سایر برنامههایی که این شبها لحظات افطار مخاطبان را پر میکنند، عملا در جذب مخاطب ضعیف عمل کرده و ناتوان ماندهاند و مخاطبان ترجیح میدهند ساعات افطار خود را به گونهای دیگر پر کنند.
حال سوال اینجاست که مگر “ماه عسل” از چه تدابیری استفاده میکرد که برنامههای کپی شده از آن هم نتوانستند جایگزین مناسبی برای این برنامه باشند؟
نکته حائز اهمیت این است که “ماه عسل” راه خود را یافت و همان مسیر را ادامه داد، در حالیکه این اتفاق در برنامههای دیگر هنوز رخ نداده است و برنامهها جایگاه خود را نیافتهاند و نمیدانند که دقیقا باید چه چیزی تولید کنند. این که صرفا یک نفر بیاید و درباره زندگی خود و مسائل خصوصی زندگیاش صحبت کند و بعد هم مجری یا کارشناس برنامه با او وارد صحبت شود اتفاق خاصی را در برنامه رقم نمیزند. شاید بهتر باشد بگوییم علیخانی آن مخاطب را دریافته بود و میدانست که چطور باید در بزنگاه این آن را زنده کند. در حالی که در سایر برنامههای تلویزیون، آنی وجود ندارد که مخاطب درگیرش شود. از سوی دیگر به نظر میرسد مخاطب با اتمام این برنامه دیگر تمایلی به دیدن و شنیدن زندگینامههای غمانگیز در لحظات افطار ندارد و دوست دارد تجربه جدیدی از این دست داشته باشد که متاسفانه برنامهسازان به این امر کمتر توجه میکنند.
در واقع باید گفت برنامهسازان تلویزیونی حاضر به ریسک و تجربه کردن فضای جدید نیستند و ترجیح میدهند کپی دست چندم از یک برنامه قدیمی بسازند تا یک تجربه جدید داشته باشند. عدم تمایل به تولیدات جدید، استفاده نابهجا از مهمانان و همچنین دعوت از چهرههای شناخته شدهای که بارها و بارها در این دست برنامهها حضور یافتهاند در کنار لوس بازی که مجریان عمدتا در این دست برنامهها از خود به جای میگذارند باعث شده است که در رمضان امسال شاهد برنامههای پرباری در لحظات افطار نباشیم.