ورود سازمان تأمین اجتماعی به فاز ناراضیسازی مردم!
![ورود سازمان تأمین اجتماعی به فاز ناراضیسازی مردم!](https://baztab.ir/wp-content/uploads/2019/12/ورود-سازمان-تأمین-اجتماعی-به-فاز-ناراضیسازی-مردم.jpg)
به تازگی فردی به نام م.پ که گفته شده از کارشناسان سازمان تأمین اجتماعی است در مصاحبه با اعتمادآنلاین، درباره وجود شکستهای مختلف در سازمان تأمین اجتماعی سخن گفته و مدعی وجود “افتضاح اقتصادی” و “بحران اقتصادی” در ایران شده است.
وی در صحبتهای خود همچنین از این گفته است که بازنشستگان کشور گرسنهاند، مردم در حال خارج کردن بیمه از سبد کالایی خود هستند و ” لشکر فقرا برای هر جامعهای تهدید است”!
ما درباره درست و غلط سخنان این کارشناس سازمان تأمین اجتماعی اظهار نظر نمیکنیم اما این حقیقت را بیان میکنیم که سازمان تأمین اجتماعی بعنوان متکفّل امور بازنشستگان و مستمرّی بگیران کشور؛ هم باید از عهده وظیفه مهم کفالت خود برآید و هم اینکه به لحاظ یک عقلانیت بدیهی؛ مکلّف است ذهن مردم را خراب نکند.
در واقع این اصلا پذیرفتنی نیست که سازمانی که در سفرههای مردم شریک است و باید رزق مددجویان در روزگار نیاز را برساند؛ خود به دستگاه پمپاژ “نمیتوانم” و شکست و سیاهی و تباهی در ذهن مددجویان کشور تبدیل شود.
با عنایت به سخنان کارشناس مذکور؛ سازمان تأمین اجتماعی در هیچیک از دو وظیفه بدیهی خود موفق نیست و کار درست را انجام نداده است!
و سؤال اینجاست که چرا آقایان پست و سمتهای خود (که ظاهرا از حقوق ماهیانه و پاداشهای جذابی هم برخوردار است) را به افراد کارآمد و کاربلد واگذار نمیکنند تا شکستهای ادعا شده در سازمان تأمین اجتماعی تمام شود؟!
عمد یک سازمان برای سیاهنمایی از کارنامه خود نیز مقولهای است که حتما باید مورد توجه چشمان آگاه و نهادهای ناظر کشور باشد زیرا این مقوله میتواند سببساز ناراضیتراشی علیه نظام و رخدادهایی مثل “فتنه اقتصادی” و آشوب اخیر در کشور شود.
مشرق نوشت: طی سالیان گذشته بارها و بارها این سؤال را مطرح کردهایم که چرا پس از روی کار آمدن دولتِ اصلاحطلبان در مناصب کشور؛ شاهد روند عجیب سیاهنمایی دستگاههای دولتی و نهادهای وابسته به دولت علیه وضعیت موجود و کارنامه خودشان هستیم.
پاسخ این تناقض عقلانی و فلسفی میتواند حلالمسائل بسیاری از سؤالات پیرامون اوضاع فعلی کشورمان باشد.
گفتنیست، تنی چند از تحلیلگران کشور پس از آشوبهای اخیر متوجه این حقیقت شدهاند که عزمی در لابهلای برخی امور و با راهبری جریان سیاسی خاص مشاهده میشود که قصد ناراضیسازی مردم و افکار عمومی دارد.
عزمی که میتوان آنرا در همین اظهارات، در قضیه عدم نظارت بر قیمتها، در ماجرای توزیع سبد کالا، در وعدههای پیاپی بیفرجام نسبت به دستاوردهای توافق خارجی و در اصرار بر بینتیجه بودن انتخابات نیز مشاهده کرد…
برخی معتقدند این روند ناراضیسازی که قرار است نقش “آتشزنه” را در بستر نارضایتیهای ایجاد شده از سوی دولت و اصلاحطلبان فراهم کند؛ میتواند زمینههای گستردهتری را نیز در بر بگیرد.
زمینههای گستردهتری که اگر از هماکنون محل مداقّه و تدبیر نهادهای ناظر کشور نباشد؛ میتواند به فاجعه ختم شود. کما اینکه در جریان اغتشاشات آبان ۹۸ شد.