واکنش ها به هشتگ #براندازم: اصلاح طلبان نگران؛اصولگرایان بی خیال و تهاجمی!
پس از سخنان سید محمد خاتمی رئیس جمهور اسبق در واکنش به ناآرامی های ماه گذشته در کشور؛در فضای مجازی هشتگی به نام #براندازم و #براندازی، راه افتاده است؛رئیس جمهور اسبق در آن سخنرانی گفته بود که اصلاح طلبان باید صف خود را از جریان برانداز جمهوری اسلامی جدا کنند؛عبارتی که مخالفان وی با هشتگ های مذکور به آن واکنش نشان دادند.
تحلیل های متفاوتی تا کنون درباره راه اندازی این طوفان توئیتری توسط فعالان فضای مجازی و رسانه ای ایرانی انجام شده است که وجه مشترک عمده آنان،اصرار بر ساختگی بودن حساب های کاربری خیلی عظیمی از این مبلغان هشتک #براندازم از یک سو است و از سویی دیگر تاکید فراوانی وجود دارد که تحلیل محتوای پیام هایی که این حساب های توئیتتری با هشتگ مذکور می گذارند، نشان دهنده این است که برخی از این حساب ها،ادبیات سازمان مجاهدین خلق را استفاده می کنند!موضوعی که در نتیجه گیری به این عبارت می رسد که این حساب های جعلی یا تازه تاسیس با انتقال محتوای مورد نظر سازمان مجاهدین خلق،ساخته و پرداخته این سازمان است و یا حداقل با راهبری این سازمان، در حال انجام است.اینکه در این میان افرادی هم بدون وابستگی به این سازمان و به صورت مستقل و برای نشان دادن مخالفت خود با نظام،به این کمپین پیوسته باشند هم، بسیار محتمل است؛اما تحلیل ها از تلاش این سازمان برای ایجاد و راهبری این کمپین،می گویند.
به گزارش تابناک فارغ از تحلیل ها درباره شکل گیری هشتگ #براندازم،واکنش جریانات سیاسی کشور به این موضوع، دریچه هایی را برای اندیشیدن به میزان دغدغه دغدغه مندی آنان به آینده کشور را فراهم می کند.بدون تردید حضور داوطلبانه اصلاح طلبان در فضای مجازی از حضور سازمان یافته اصولگرایان در این فضا از لحظ کمی و کیفی،نمود بیشتری دارد؛از آنجا که هشتگ براندازم هم واکنشی به درخواست رهبر اصلاحات،برای خط کشی این جریان با براندازها بوده است،مخاطب اصلی و اولیه این هشتگ ها،اصلاح طلبان هستند؛اما کیست که نداند براندازی برای اصولگرایانی که در این سالها از سفره انقلاب بهره های وافری برده اند، باید سهمگین تر جلوه کند.
فعالان سیاسی و رسانه ای اصلاح طلب در توئیتر و صفحات دیگر در دنیای مجازی با دو کلید واژه به مخالفت با این ایده براندازم برخاسته اند؛آنان با هر گونه توسل به خشونت که براندازها از آن صحبت می کنند،مخالفت کرده اند و از سویی هم با هر گونه دخالت خارجی در کشور نیز به مقابله برخاسته اند؛نسخه ای که پیشتر برای سوریه پیچیده شد و اوضاع این کشور را به اینجا رساند؛استفاده از خشونت و دخالت خارجی؛وضعیتی که اکنون دیگر با عنوان سوریه ای شدن،کشور شناخته می شود.معضلی که اکنون اصلاح طلبان با آن مواجه شده اند این است که آیا برای جلوگیری از سوریه ای شدن ایران یا ممانعت از خشونت و دخالت خارجی در ایران،لازم است که به همین سطحی از اصلاحات که دولت اعتدال در حال انجام آن است،رضایت داد؟آیا این رضایت جنبش اصلاحات را به محافظه کاری نمی کشاند؟آیا نابودی جریان اصلاحات را به دنبال نخواهد داشت؟
اصولگرایان در مقابل،واکنش چندان موثری به هشتگ براندازم از خود نشان نمی دهند؛شاید از ایجاد چنین طوفان توئیتری برای آسیب وارد کردن به اصلاحات هم استفاده می کنند و بدنه اصلاحات را برانداز تلقی می کنند؛حتی از شدت و حدت این اعتراضات هم برای ضربه زدن به دولت استفاده می کنند و با کاهش سطح انتظارات و اعتراضات مردم از عرصه های سیاسی با عرصه های اقتصادی صرف، به نوعی بی تمایل نیستند که به آن هم دامن بزنند!غافل از اینکه تحلیل محتوای شعارهای مطرح شده در اعتراضات با درصد بسیار بالاتری،شعارهای سیاسی و در نفی حاکمیت است؛غافل از اینکه اگر آنان امروز کویدن بر طبل نارضایتی اقتصادی را تشویق کنند،فردا نمی توانند از سیل بنیان برانداز تقاضاهای سیاسی بر توسل به خشونت و تلاش برای مداخله خارجی خود را برهانند.
شاید روزهای پیش روز،اندک فرصتی برای تامل و تعقل برای اصولگرایان باقی بگذارد؛همیشه آسیب زدن و تضعیف جریان رقیب با همه امکاناتی که به صورت ناعادلانه در اختیار آنان است،پیروزی تلقی نمی شود؛ناکارآمدن نشان دادن دولت مورد حمایت اصلاح طلبان این روزها،برد اصولگرایان نیست؛همچنان که تلاش برای حذف اصلاح طلبان از کشور برای اصولگرایان،ناکامی های بزرگی را پیش پا خواهد گذاشت!