واکنش معاون وزیر دولت اصلاحات به هشدار توکلی :میخواهند مدیریت اعتراض های اقتصادی را به دست گیرند

غلامرضا ظریفیان در واکنش به توییت احمد توکلی به «اعتماد» گفت برخی جریانها تلاش دارند مدیریت اعتراضهای اقتصادی را برعهده بگیرند که اتفاقا دولت را نشانه میگیرد.
به گزارش نامه نیوز جریانی که او معتقد است همواره در حاشیه امن به سر میبرد. ظریفیان گویش توکلی را غیرمتعارف توصیف کرده و تاکید دارد سیاست تهدید راه به جایی نمیبرد.
رییس سازمانی همچون دیدهبان شفافیت و عدالت از نظر جایگاه و اختیارات میتواند مردم را به برگزاری تجمع اعتراضی دعوت کند؟
قانون اساسی به شرایط برگزاری تجمع اشاره کرده و در این مورد آییننامه اجرایی نیز وجود دارد. به صورت متداول و متعارف هر تشکل، حزب یا جمعیتی برای برگزاری تجمع از وزارت کشور درخواست مجوز میکند. هر چند در قانون اساسی شرایط برگزاری تجمع با دست بازتری دیده شده اما در آییننامه اجرایی شرایط دقیقتری برای آن در نظر گرفته شده است. همچنین گاهی تجمعهایی بدون اخذ مجوز هم برگزار شده است. به صورت کلی یک تشکل مردم نهاد هم میتواند برای برگزاری تجمع درخواست مجوز کند اما اینگونه گویشها (استفاده از اختیارات برای دعوت به تجمع) غیرمتعارف است آن هم از سوی جریانی که بر امر قانونی بودن تجمعات همواره تاکید داشته است. البته باید درنظر گرفت دولت هم باید آماده میشد تا از آغاز سال جدید قانون مربوط به انتشار علنی حقوق و مزایای مسوولان را اجرایی کند و با تشکیل سامانهای در اختیار افکار عمومی قرار دهد. آقای انصاری هم در گفتوگویی تاکید کرده با تمهیدات اندیشیده شده از فروردین ۹۷ این شفافیت اتفاق میافتد گرچه شاید اختلافنظری وجود دارد که این اسناد در اختیار مردم قرار بگیرد یا صرفا برای نهادهای نظارتی قابل دسترسی باشد.
دولت در مدت اخیر سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات را راهاندازی کرده و مجلس پیگیر طرح اعاده اموال نامشروع مسوولان است. این عزم در دولت و مجلس وجود دارد. از سویی زمانی تا پایان سال باقی نمانده؛ تهدید دولت به برگزاری تجمع با این شرایط، کنشی عادی محسوب میشود؟
اشرافی بر قانون برنامه ششم ندارم که تصریح کرده تا انتهای سال باید چنین اتفاقی رخ دهد یا از آغاز سال ۹۷ باید تمهیداتی اندیشیده شده برای انتشار علنی حقوق و مزایای مسوولان، اجرایی شود. اما شاید منطقی این باشد که با توجه به مشغلههایی که دولت در انتهای هر سال دارد زمانی داده شود تا با آغاز سال ۹۷ نه تنها دولتمردان بلکه این قانون در مورد همه مسوولان اجرایی شود. قطعا اگر این اتفاق به شکل فراگیر نه فقط در مورد مدیران دستگاه مجریه در راستای شفافسازی رخ دهد، اتفاق مثبتی است. از سویی انجام چنین کاری و محقق شدن این شفافیت به برنامهریزی نرمافزاری و سختافزاری جدی نیاز دارد که احتمالا زمانبر خواهد بود. در واقع اگر این اتفاق با یکی دو ماه تاخیر انجام شود بهتر از ناقص انجام شدن آن است که افکار عمومی به سامانهای مراجعه کنند و به اطلاعات دقیقی از مزایا و حقوق مسوولان به صورت تجمیعی دسترسی نداشته باشند. چرا که معیوب بودن این سیستم امیدوارکننده نیست و نقض غرض میشود اما مسلما تحقق چنین شفافسازی میتواند به جلوگیری از فساد کمک کند. به هر روی سیاست تهدید، سیاست خوبی نیست آن هم حالا که هم مجلس و هم دولت عزم جدی برای سامان دادن به این موضوع دارد.
کشور در دیماه شاهد اعتراضات و درگیریهایی بود که با تجمعی محدود با عنوان« نه» به گرانی شروع شد اما آنقدر گسترش یافت که هزینههایی برای حاکمیت به همراه داشت. با توجه به ادامه تجمعات از سوی اقشار مختلف به نظر میرسد هنوز فضای کشور ملتهب است. در چنین شرایطی دعوت به تجمع کنشی، منطقی محسوب میشود؟
با توجه به شرایط کنونی قطعا چنین تهدیداتی منطقی نیست. اعتراضاتی در دی ماه صورت گرفت که البته باید به صورت یک فرصت به آن نگریست. صدای اعتراضات شنیده شد و الان باید کمک کرد مطالبات مردم محقق شود. نباید دوباره بر طبل ناامیدی و بیاعتمادی کوبید. در حال حاضر همدلی قوا باید به تحقق مطالبات مردم کمک کند. باید به سمتی رفت که در عین حال که اعتراضات را به رسمیت میشناسیم نگرانیهای مردم هم برطرف شود وگرنه اگر به لوپ نگرانی و ناامیدیهای بیشتر بازگردیم نتایج مناسبی به دنبال نخواهد داشت.
به نظر میرسد کنشهایی از این دست بیانگر این است که جریانی تلاش دارد مدیریت جریانهای اعتراضی اقتصادی را که اتفاقا مستقیما دولت را نشانه میگیرد، به دست گیرد. ارزیابی شما از اینگونه کنشها چیست؟
در مورد شخص آقای توکلی این برداشت را ندارم چون با وجود اینکه در جریان اصولگرایی تعریف میشود اما بخشی از اصلاحطلبان هم معتقدند که نیت ایشان همواره خیرخواهانه بوده است اما این گزاره درست است که جریانی تلاش دارد مدیریت اعتراضهای اقتصادی را برعهده بگیرد اما نباید تحلیل این جریان معطوف به شخص توکلی شود. این جریان باید توجه کند که بخشی از اعتراضات اقتصادی معطوف به دورانی است که اصولگرایان بهشدت از آن دفاع کردهاند و بخشی هم به بیماری مزمنی در اقتصاد ایران بازمیگردد. در مورد اعتراضات هم حتما مسائل اقتصادی دخیل است اما بخش دیگر آن به موضوعات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، سبک زندگی و… بازمیگردد که اتفاقا در این موارد انگشت اتهام به سمت همین جریان خاص است. نباید در تحلیل اعتراضات منحرف شد و بخشی از اعتراضات را مغفول گذاشت. جریانی تلاش دارد مدیریت اعتراضهای اقتصادی را به دست بگیرد که اتفاقا مستقیما دولت را نشانه میگیرد و درصدد است دولت را ناکارآمد نشان دهد و از سویی اعتراضات مردمی را نمایندگی کند اما یک نکته را هم باید درنظر گرفت که چه اصلاحطلبان، چه دولت باید مراقب باشند که گرفتار این نگاههای تکبعدی نشوند. اعتراضات اخیر پیامی هم برای همه جناحها داشت باید به منافع ملی توجه داشت و به جای مچگیری و زیر پای یکدیگر را خالی کردن و تنازع کمک کنند مشکلات مردم حل شود.
با توجه به تجربیات گذشته شما فکر میکنید برخورد با هر دو جریان در زمینه برگزاری تجمعهای اعتراضی یکسان است؟
تجربه تاریخی ما اصلاحطلبان نشان میدهد که جریانی حاشیههای امنیتی بیشتری دارد و این حاشیههای امنیتی، هم در زمینههای رسانهای، هم در مورد کنشگران اصلی وجود داشته است. این جریان با حاشیه امن در اغلب زمینهها با دست باز رفتار میکند. یکی از ظلمهایی که به اصلاحطلبان در دوران مختلف شده این بوده که خیلی وقتها از حق اعتراض گذشتهاند با وجود اینکه همواره به رفتارهای التهابآفرین متهم بودهاند. هر زمان منافع ملی را در خطر دیدند راحتتر کنار کشیدند که نمونه آن اعتراضات اخیر است. باید توجه کرد وقتی جامعه به سمت هیجان میرود از دل آن خشونت به وجود میآید و از دل خشونت هیچ تغییر و اصلاح مناسبی بیرون نمیآید الا اینکه برندگان آن، کسانی هستند که نه درد مردم را دارند و نه به حساسیتهای کشور توجه میکنند.