واکنش اهالی موسیقی به یک گزارش تلویزیونی
امید حاجیلی، حجت اشرف زاده، علی ثابت، حسن فراهانی، کامبیز طاهری، گویا افشاری، امید جهان و.. هنرمندانی هستند که نسبت به یک گزارش در صداوسیما واکنش نشان دادند.
شنبه ۱۱ شهریور ماه ۱۳۹۶ بخش خبری ۲۰:۳۰ در اقدامی انتقاد برانگیز فضای فعلی موسیقی پاپ را سخیف دانست و با پخش قسمتهایی از کنسرتهای امید حاجیلی و حامد همایون به فضای شاد این اجراها حمله کرد.
قسمتهایی از کنسرت امید حاجیلی، حامد همایون، فرزاد فرزین، رضا یزدانی و چند خواننده دیگر با شطرنجی شدن صورتهای آنها پخش شد. اتفاقی مشابه پخش گزارش از بازداشت بزهکاران و مجرمان که واکنش اهالی موسیقی را به دنبال داشته است. از دیگر نکات این گزارش میتوان به صحبتهای حامی و چنگیز حبیبیان اشاره کرد که خواستار نظارت بیشتر در حوزه موسیقی شدند.
اما این گزارش خبری به همین جا ختم نشده و حتی طرز لباس پوشیدن خوانندههایی مثل رضا یزدانی، فرزاد فرزین و مهدی مدرس را با انتقادهایی تند همراه کرد و بی آنکه در نظر بگیرد نهاد ناظر بر این اتفاقات وزارت ارشاد و دفتر موسیقی هستند.
حجت اشرف زاده در این باره به ابتکار گفت: چرا 20:30 از نکات مثبت موسیقی گزارش تهیه نمیکند؟ چرا زمانی که همین خوانندهها با عشق موسیقی برای ممکلت و شهدا حماسی میسازند، به سراغ آنها نمیرود و آن موقع کلیپ آنها را به مردم نشان نمیدهد؟ تخریبسازی ساده است، ما اهالی موسیقی میتوانیم 20:30 را در کمتر از 24 ساعت تخریب کنیم، چون آنها هم در این سالها گافهای زیادی دادهاند، هیچ یک از ما خالی از اشتباه نیستیم. منصفانه و صحیح نیست اگر بخواهیم نیمه خالی لیوان را بررسی کنیم و مدام آن را پررنگ کنیم و چهره جامعه را به شکلی به تصویر بکشیم که بعضی مسائل در آن بزرگنمایی شده باشند.
او با بیان اینکه در همه دنیا تماشاگرنما وجود دارد، ادامه داد: در فوتبال هم عدهای تماشاگرنما وجود دارند که گاهی حرفهای رکیک میزند و شعارهای نادرست میدهند، آیا فوتبال را به خاطر 100 یا حتی 1000 تماشاگرنما تعطیل میکنند یا ورزش را زیر سوال میبرند؟ در همه دنیا ممکن است بعضیها از فضاهای عمومی به صورت نادرست استفاده کنند، از فضای کنسرت هم همینطور. این موضوع نیاز به آسیبشناسی دارد. طبیعی است که در فضاهای عمومی عدهای هنجارشکن وجود داشته باشند اما اینکه 20:30 از این موضوع به عنوان یک حربه برای تضغیف روند برگزاری کنسرت و در کل موسیقی استفاده کند، کملطفی این دوستان است. چرا که در شرایط بحران و نقاط حساس، همین خوانندهها در ژانرهای مختلف در فضاهای انتخاباتی یا حماسی کشور یا در سالهایی که گرفتار جنگ بودیم یا زمانی شهدا را برای تشییع آوردند برای کشور خدمت کردند. همه این دوستانی که به آنها خرده گرفته شده کارهای ارزشی انجام دادهاند و دینشان را نسبت اعتقاداتشان ادا کردهاند. چرا 20:30 از اینها گزارش تهیه نمیکند؟ چرا 20:30 درمورد نیمه پر لیوان گزارش نمیسازند؟ به نظرم چنین گزارشهایی به قصد تخریب تهیه میشوند.
اشرفزاده، چنین گزارشهایی را بازی سیاسی میداند و میافزاید: بازیهای سیاسی گاهی اوقات به شکل دیگری رقم میخورند و بعضی از دوستان مثلا برای تخریب وزارت ارشاد اسلامی، گزارشی تهیه میکنند که منظورشان این بوده که فضایی برای کنترل و بررسی این موضوعات در وزارت ارشاد وجود ندارد و همینطوری مجوز داده میشود؟ چرا این تصور را ایجاد میکنند؟ دوستان ما برای دریافت یک مجوز از شرایط قانونی گذر میکنند. چرا فکر میکنند مجوز موسیقی به سادگی صادر می شود. تمام قطعات کسانی که کنسرت برگزار میکنند بازبینی میشود، کل بحثهای امنیتی و حراستی بررسی میشود. تکتک نوازندگان و عوامل گروه مورد بررسی امنیتی قرار میگیرند و رفتارهایشان زیر نظر است. بعد دوستان وانمود میکنند همینطوری مجوزی داده میشود و مردم هم بدون کنترل هر کار بخواهند میکنند. همهجا هنجارشکن وجود دارد. تهیه گزارشهای موضعی از یک مورد خاص آن هم به این شکل صحیح نیست. اما این را بدانند که هنر در کشور ما سالهای راه پر پیچ و خمی را گذرانده است. در طول آن سیسالی که فردوسی شاهنامه را نوشت، انقدر مردم ایران تحت فشار بودند که گاهی حتی بزرگان و دانشمندان هم حق نداشتند به فارسی مقاله بنویسند، اما زبان فارسی و هنر ایرانی از همه این مسائل گذر کرد و با وجود همه تخریبها ماندگار شد.
اشرفزاده درباره اظهارنظر کارشناس آن گزارش درباره حد غنای موسیقی داخلی و لسآنجلسی میگوید: همین اظهار نظر این کارشناس نشان میدهد که او تسلط خوبی بر موسیقی لسآنجلسی داشته که توانسته غنای هر دو را تشخیص بدهد! تشخیص این موضوع بر عهده مراجع و کسانی است که بر اصول فقهی شناخت داشته باشند، نباید سلیقهای با این مورد برخورد شود. چون ممکن است یک فرد با یک موسیقی معمولی به حد غنا برسد. این موضوع، یک بحث فقهی است. متخصصان و مراجع ما در مورد آن توضیحاتی دادهاند و قانون هم در مورد آن چارچوبی دارد. از اینها گذشته به نظر من اکثر شنوندههای ایرانی شنوندههای فهیمی هستند و درست انتخاب میکنند.
او سناریوهای اینچنینی را شکست خورده میخواند و میگوید: در دورهای مدیریتی در حوزه موسیقی وجود داشت که با مجوز ندادنها و بستن مسیرها باعث تقویت موسیقی زیرزمینی و پارتیهای شبانه شد. امروز اما اگر قانونگذار مسیری را پیش میآورد، برای آن است که افراد با حفظ شئونات و با کنترلهایی که در سالن توسط نیروهای امنیتی وجود دارد، بتوانند با سلایق مختلف در یک حد مجاز از موسیقی لذت ببرند، حتی جوانترها از موسیقی ریتیمیک استفاده کنند و انرژی جوانی خودشان را در سالن احیا کنند و لذت ببرند. باید نیمه پر لیوان را دید. در یک دوره آمدند صدای خوانندگان آنورآبی را شبیهسازی کردند تا کسی به کنسرتهای آنها نرود اما آن هم با شکست روبرو شد. بنابراین اینها همه سناریوهای شکست خوردهاند.
اشرفزاده در پایان چند پرسش را مطرح میکند: چرا 20:30 که این گزارش را تهیه کرده از خودش شروع نمیکند؟ چرا موسیقی همین بچهها از صدا و سیما پخش میشود؟ اینها که همانهایی هستند که در مناسبتهای مختلف به دعوت شما به تلویزیون میآیند و برنامه اجرا میکنند. نمیشود با سیاست یک و بام و دو هوا با اهالی موسیقی برخورد کرد! آیا روش قلع و قمع کردن روش درستی است؟ چرا 20: 30 یک گزارش از دفتر موسیقی خودشان تهیه نمیکند؟ وضعیت موسیقی و پخش موسیقی در سازمان صدا و سیما به شکلی است؟ چقدر برای هنرمندان احترام قائل هستند؟ چرا وقتی من در مشهد، در حال اجرای زنده موسیقی بودم، وسط اجرای من آگهی پخش شد؟ چرا اینها را گزارش نمیکند؟ چرا در مورد تخریب هنرمندان گزارش تهیه نمیکند؟ این سناریوها سناریوهای شکست خوردهای هستند.