وابستگی عاطفی به هوش مصنوعی چگونه مهارت های اجتماعی را تضعیف می کند؟
![وابستگی عاطفی به هوش مصنوعی چگونه مهارت های اجتماعی را تضعیف می کند؟ وابستگی عاطفی به هوش مصنوعی](https://baztab.ir/wp-content/uploads/2025/02/cerrar-persona-que-trabaja-casa-noche_23-2149090964.jpg)
بازتاب– صرف زمان زیاد با هوش مصنوعی ممکن است مهارتهای اجتماعی شما را تحت تاثیر قرار دهد. تحقیقات جدید نشان میدهند که وابستگی عاطفی بیش از حد به هوش مصنوعی میتواند عواقب ناخواستهای داشته باشد. چتباتهای اجتماعی هوش مصنوعی میتوانند به کاهش احساس تنهایی کمک کنند، به ویژه برای افرادی که دسترسی محدودی به شبکههای اجتماعی یا حمایتهای عاطفی دارند. در یک نظرسنجی اخیر، سه درصد از دانشآموزانی که از رپلیکای یک چتبات اجتماعی استفاده میکردند، اعلام کردند که این ربات به آنها کمک کرده تا از افکار خودکشی جلوگیری کنند. اما تحقیقات جدید نشان میدهند که وابستگی عاطفی زیاد به این نوع چتباتها ممکن است تاثیری منفی بر مهارتهای اجتماعی شما در دنیای واقعی بگذارد.
مطالعهای روی ۴۹۶ نفر از کاربران رپلیکای چتبات نشان داد که هرچه ارتباط عاطفی و رضایت کاربران از چتبات بیشتر باشد، توانایی آنها در برقراری ارتباط در دنیای واقعی ضعیفتر میشود. بسیاری از افراد به چتباتها برای سرگرمی، رفع تنهایی یا ارضای نیازهای عاطفی خود مراجعه میکنند. تعامل مستمر با این چتباتها بیشتر بر احساسات کاربران تاثیر میگذارد و اثر کمتری بر تفکر و رفتار آنها دارد.
وابستگی عاطفی شدید به هوش مصنوعی میتواند باعث قطع ارتباط واقعی با انسانها شود
کاربران چتباتهای هوش مصنوعی معمولاً انتظار ندارند که این رباتها احساسات واقعی داشته باشند و معمولاً رابطه با آنها یکطرفه است، به این معنا که بیشتر نیازهای عاطفی انسانها پاسخ داده میشود. تحقیقات نشان میدهند که بسیاری از کاربران رپلیکای بیشتر از اینکه به دنبال ایجاد ارتباط عاطفی واقعی باشند، تمرکز خود را روی برطرف کردن نیازهای عاطفی خود قرار میدهند. این نوع طراحی چتباتها بهطور عمدی طوری ساخته شده است که به طور ویژه به ارضای نیازهای عاطفی کاربران پرداخته و ارتباط با آنها را تسهیل کند.
بسیاری از افراد به طور ناخودآگاه تمایل دارند که به چتباتها ویژگیهای انسانی نسبت دهند، اما همه میدانند که هوش مصنوعی هیچگونه احساسات واقعی ندارد. این مسئله باعث میشود که تعامل عاطفی متقابل در این روابط وجود نداشته باشد، که برخلاف روابط انسانی واقعی است، زیرا این نوع روابط نیازمند درگیری عاطفی دوطرفه است. بنابراین، اگر افراد تنها به هوش مصنوعی برای برآورده کردن نیازهای عاطفی خود تکیه کنند، ممکن است نتوانند احساسات پیچیده دیگران را درک کنند و روابط انسانیشان دچار مشکل شود.
در دنیای واقعی، مهارتهایی مانند حل تعارض، مذاکره نیازها و درک وضعیت عاطفی دیگران از اهمیت بالایی برخوردار است. این تواناییها، که به آن ذهنخوانی گفته میشود، برای برقراری روابط انسانی ضروری هستند. روابط انسانی واقعی نیازمند تعامل دوطرفه و درگیر شدن با احساسات یکدیگر است. اما وقتی به هوش مصنوعی برای ارضای نیازهای عاطفی خود وابسته میشوید، این تعامل دوطرفه از بین میرود.
حتی اگر چتباتهای هوش مصنوعی به گونهای طراحی شوند که احساسات پیچیده انسانها را تقلید کنند، باز هم کاربران میدانند که این احساسات واقعی نیستند و فقط یک نوع شبیهسازی است. به علاوه، تعامل با هوش مصنوعی هیچگونه محدودیت زمانی یا نیازی به توجه عاطفی مانند روابط انسانی ندارد. به همین دلیل، ممکن است کاربران ترجیح دهند وقت بیشتری را با چتباتها بگذرانند، چون راحتتر است و نیازهای عاطفیشان به سرعت برطرف میشود. این راحتی میتواند باعث شود که آنها کمتر تلاش کنند تا روابط پیچیدهتر و عمیقتری با انسانها برقرار کنند. در نهایت، اگر کاربران نیازهای عاطفی خود را از طریق چتباتها برطرف کنند، ممکن است انگیزه کمتری برای برقراری ارتباط با دیگران پیدا کنند.
وابستگی عاطفی به هوش مصنوعی ممکن است نحوه تعامل ما با انسانها را تغییر دهد
روابط انسان با هوش مصنوعی میتوانند مفید و ارزشمند باشند، اما وابستگی عاطفی بیش از حد به این روابط میتواند تاثیرات منفی بر تعاملات انسانی بگذارد. وابستگی به رسانهها، مفهومی که اولین بار توسط محققان ملون دفلر و ساندرا باور-کلیچ در مقالهای در سال ۲۰۰۴ معرفی شد، به وابستگی متقابل بین رسانه، مخاطب و جامعه اشاره دارد.
دو نوع وابستگی به رسانه وجود دارد: وابستگی عادتگونه و وابستگی روحی. وابستگی عادتگونه، مانند استفاده اجباری از گوشیهای هوشمند، نمونهای از این نوع وابستگی است. وابستگی روحی، که به اضطراب و احساس خالی بودن بدون تلفن همراه اشاره دارد، پدیدهای به نام فوبیای نداشتن گوشی یا نوموفوبیا است.
به همین ترتیب، وابستگی روزافزون ما به چتباتها و عوامل هوش مصنوعی میتواند منجر به وابستگی عاطفی با پیامدهای روانشناختی جدی شود.
مقدار مناسب زمانی که باید با چتباتها و عوامل هوش مصنوعی گذراند، هنوز موضوعی برای تحقیق است. یکی از عوامل مهم این است که آیا افراد زمان خود را با هوش مصنوعی با روابط اجتماعی واقعی انسانی متعادل میکنند یا خیر.
پاسخ به این سوال احتمالاً پیچیده است. اگرچه چتباتها و عوامل اجتماعی مبتنی بر هوش مصنوعی ممکن است به کاهش تنهایی کمک کنند، به ویژه برای کسانی که دسترسی کمی به تعاملات اجتماعی دارند، ارتباط با انسانها همچنان غیرقابل جایگزین است. بنابراین، ضروری است که زمان صرف شده با هوش مصنوعی را با وقت گذاشتن برای روابط انسانی متعادل کنیم. بیش از حد وابسته شدن به هوش مصنوعی میتواند مهارتهای اجتماعی حیاتی را تضعیف کند، هرچند که هوش مصنوعی میتواند در صورتی که بهطور متعادل استفاده شود، حمایتهای ارزشمندی ارائه دهد.
منبع psychologytoday