هیچ یک از اعضای کابینه روحانی شجاعت به زندان رفتن را ندارند!
«محمدرضا باهنر» سالها نایبرئیس مجلس بوده است و در انتخابات دوره گذشته مجلس که بسیاری برای شرکت دوباره و قرار گرفتن در لیست انتخاباتی اصولگرایان تلاش میکردند از شرکت در انتخابات امتناع کرد تا نشان دهد شامه سیاسیاش همچنان خوب کار میکند.
وطن امروز با این فعال سیاسی مصاحبه کرده است، در ادامه گزیدهای از این گفتوگو میآید:
*این را در ابتدا بگویم من به روحانی رأی ندادم و صد تا انتقاد جدی هم به دولتش دارم اما من میگویم اگر در شرایط موجود مثلا محمدرضا باهنر رئیسجمهور بود، با روحانی که الان رئیسجمهور است، وضعیت چه تفاوتهایی داشت؟! البته امثال من که در میدان عمل نیستیم، ادعاهای زیادی میتوانیم داشته باشیم اما میگویم شاید مقداری بهتر یا بدتر بود!
*بنده اصلا از عملکرد تکتک مسؤولان و خودم دفاع نکردهام و اگر در فضایی باشیم که بدانم آسیب اجتماعی ایجاد نمیکند، به دولت روحانی صد نقد هم دارم و کسی نمیگوید همه عملکرد او درست است. به خاطر دارم که در دوره سوم یا چهارم مجلس، دولت مرحوم هاشمی وزرایش را به مجلس معرفی کرده بود و یکی از نمایندگان عنوان کرد وزیر مسکنی که شما معرفی میکنید، باید اجارهنشین باشد تا درد مستاجران را متوجه شود و وزیری که یک خانه برای خودش داشته باشد، به درد وزارت نمیخورد؛ یک دیدگاه به این مسأله معتقد است و دیدگاه دیگری میگوید وزیری که نتواند یک خانه برای خودش بسازد، میخواهد مسکن کشور را نجات دهد؟ یعنی از 2 طرف میتوان در این دوربین نگاه کرد. رفتن روحانی به توچال را میتوان در مسؤولان دیگر از جمله بنده نیز پیدا کرد، البته ما به عنوان مسؤولان باید بدانیم زیر ذرهبین هستیم و حتی باید مواظب خندهها و اشکهایمان نیز باشیم و اصلا این مسأله را نفی نمیکنم، بلکه فضای کلی را مطرح کردم. من مثلا از موضع نقادانه، ابتدای دولت روحانی بارها و بارها خدمت مسؤولان دولت گفتم وقتی شما یک رکود منفی 5 درصدی و تورم 40 درصدی را تحویل گرفتهاید، نباید هدفگذاریتان تورم تکرقمی باشد و این مصلحت نیست و شدنی هم نیست و اگر هم بتوانید این کار را انجام دهید، در جای دیگری ضرر خواهید کرد که کردند اما دولت تصمیم گرفت تورم را کنترل کند و میگویم در این تصمیم واقعا موفق بوده است و قبل از هیجانات آخر سال 96 و اوایل سال 97، تورم به 11 درصد رسید و اختلاف نظر بین اقتصاددانان کشور 2 درصد بود و عدهای به تورم 11 درصدی و عدهای به تورم 13 درصدی اعتقاد داشتند، باز هم میگویم به روحانی رای ندادهام و اگر بخواهم نقد دولت را انجام دهم، نقدهای زیادی دارم.
*از دوران هاشمی تا خاتمی یک مسأله را گفتهام و الان هم میگویم که 3 نفر در هیأت دولت باید همراه، همقسم و همموضع باشند؛ «رئیس سازمان برنامه و بودجه»، «رئیس کل بانک مرکزی» و «وزیر اقتصاد». حداقل باید تصمیمات اقتصادی دولتها با یک رویکرد و نگاه گرفته شود.
*دولت یازدهم ودوازدهم تدبیر دارد ولی شجاعت ندارد، در حالی که اینها باید با هم باشد. وزیر دولت روحانی به من میگوید حاضرم همین امروز به عنوان مدافع حرم بروم و شهید شوم اما بهخاطر اسلام حاضر نیستم به زندان بروم و اگر فلان تصمیم را بگیرم مرا زندانی میکنند و هیچوقت چنین کاری نمیکنم. اما برای اینکه جوابتان را بدهم میگویم بنده اگر رئیسجمهور بودم رویکردها را تغییر میدادم.
*همین فردی که میگوید حاضر است شهید شود اما زندان نرود اگر قانع شود که زندانی نخواهد شد، رویکردش عوض میشود. این فرد کارآمد است اما ما اجازه فعالیت به او ندادهایم. برخی زمانها فقیه در شورای نگهبان یک نظر میدهد ولی زمانی که به مجمع تشخیص مصلحت نظام میآید، نظرش تغییر میکند و اتفاقا حق نیز همین است و این فرد با خودش میگوید در شورای نگهبان وظیفهاش یک چیزی بوده است و در مجمع تشخیص مصلحت نظام وظیفهاش عوض میشود. وزیر میگوید 4 کار را انجام میدهم و تصور میکنم در راستای منافع کشور است اما بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات این مسأله را قبول ندارند که اقدامات او در راستای منافع کشور است. امروز یکسری کارها را وزیر نیرو باید انجام دهد اما وزیر که هیچ، رئیسجمهور نیز جرأت انجام آنها را ندارد. به طور مثال ما الان 400 هزار میلیارد تومان پروژه نیمهتمام دولتی داریم که تا 100 سال دیگر هم تمام نمیشود ولی هیچکس جرأت واگذاری آنها را ندارد و اگر هم واگذار کنیم، یکی بنگاه شفافیت درست کرده است و از آن سو بازرسی کل کشور را هم داریم و اگر بخواهیم بنگاه دولتی را واگذار کنیم، عنوان میشود در آن تخلف شده است و… الان 300 هزار میلیارد تومان پروژههای دولتی در حال از بین رفتن است و در اقتصاد درازمدت برخی از آنها را مجبور هستیم رایگان واگذار کنیم.
*از لحاظ جناحی خیالتان را راحت کنم؛ این اتفاقی که امروز در ارز رخ داده در دوره دوم هاشمی و در دوره خاتمی ضعیفتر و در دوره دوم احمدینژاد هم رخ داد و امروز هم شاهد آن هستیم، حال شما فکر میکنید این اتفاق تقصیر روسای جمهور است؟ کدامیک از آنها مقصر است، اگر روحانی مقصر است، احمدینژاد به مراتب بیشتر مقصر است، خاتمی و هاشمی هم مقصر هستند. این اتفاق ترکیدن قیمت زمان هاشمی هم رخ داد و او رکورد تورم را در سال 74 زد که تورم شد 5/49 درصد، خاتمی وضعیت بهتری داشت و در دوران احمدینژاد نیز ارز 1200 تومانی به بالای 3 هزار تومان رسید؛ حال من از شما سوال میکنم: این مسأله تقصیر اصلاحطلبان است یا اصولگرایان؟