هیجان در بهارستان،شاخص در بورس تهران
“حادثه تیراندازی در مجلس و حرم امام”؛ رخدادی که روز چهارشنبه گذشته کانون خبرها بود و موجب شد تا توجهها به این موضوع معطوف شود.
بر این اساس از جمله گروههایی که بیش از هر فرد و گروه دیگری به این موضوع توجه کردند و حواسشان معطوف شد معاملهگران بازار سرمایه بود؛ البته وجه تمایز دیگرشان هم واکنش هیجانی به این رخداد بود. تا جایی که موجب افت بیش از 500 واحدی شاخص بورس و سقوط نماگر بازار سهام به کانال 79 هزار واحد و در پی آن افت قیمت سهام شرکتها در بازار و نیز تشکیل صفهای فروش شد.
موضوعی که اثرات کوتاه مدت و اندک آن بر بازار سهام قابل قبول است و همانطور که در همه جای دنیا وقتی حوادث تروریستی و ناامنی رخ میدهد، بدلیل این که در لحظات اولیه، ابعاد و پیامدهای آن مشخص نیست موجب احتیاط سرمایه و سرمایهگذاران میشود. حال آن که این واکنش در بورس ما هیجانیتر و شدیدتر است و از حوادث روز چهارشنبه تنها بورس و سهامدارانش بودند که این چنین وحشتزده شدند و در بازارهایی همچون بازار ارز که از بروز این چنین حوادثی متاثر میشوند، نه تنها خبری از وحشت و تلاطم نبود بلکه فعالین این بازارها با آرامش به کار خود مشغول بودند.
البته واکنشهایی این چنین هیجانی و بدور از منطق دیگر برای سرمایه گذاران و معاملهگران بازار سهام دستکم در چند سال گذشته معمولی و همیشگی شده است، شاهد این مدعا نیز رخدادهایی چون کاهش و افزایش قیمت جهانی نفت، بازگشایی نماد پالایشیها در بورس پس از توقف طولانی مدت و موضوعات پیرامون این صنعت از جمله کیفی سازی، برنده شدن ترامپ در انتخابات آمریکا، افزایش نرخ بهره مالکانه سنگ معدنیها، بازگشایی نمادهای بانکی پس از توقفهای طولانی مدت، افزایش نرخ خوراک پتروشیمیها و … هستند که در دو سه سال گذشته موجب تشکیل صفهای فروش سنگین در تالار شیشهای، افت فرسایشی قیمت سهام شرکتها و از همه مهمتر خروج سرمایه و نقدینگی از بازار بورس شده است.
البته این شگفتی زمانی بیش از پیش خودمایی میکند که به باور کارشناسان برخی رخدادها همچون کاهش قیمت جهانی نفت در عین حال که میتواند خبر ناخوشی برای اقتصاد نفتی کشور و نیز برخی صنایع باشد، در مقابل میتواند برای برخی صنایع که مواد اولیه آنها از فرآوردههای نفتی تامین میشود خبر خوبی باشد، چرا که قیمت تمام شده محصولات آنها کاهش مییابد و بر سودآوریشان میافزاید؛ بنابران دلیلی ندارد که با انتشار خبری حتی منفی کلیت بازار سهام بدون هیچ دلیل و منطقی دچار آشفتگی شود.
در یک نگاه کلی در تجزیه و تحلیل بروز رفتارهای هیجانی در بازار سرمایه باید گفت ذات رفتارهای هیجانی این است که در این نوع رفتارها ممکن است آنچه برای یک فرد خوشایند باشد برای دیگری ناخوشایند و آزار دهنده باشد که این موضوع را میتوان در همه موضوعات از جمله دادوستدهای بازار سرمایه نیز تعمیم داد. بازاری که هیجانی بودنش همیشه و در همه شرایط قابل لمس و دیدن است؛ خواه این موضوعات سیاسی باشند، خواه اقتصادی، خواه فرهنگی و خواه داخلی یا در سطح بینالمللی.
از این رو واکنشها و رفتارهای هیجانی تصمیمات هیجانی نیز در پی دارد، به طوری که در چنین شرایطی عدهای با جریان هیجانی بازار همگام میشوند و بدون هیچ دلیل و منطقی اقدام به فروش سهام میکنند و در مقابل هم عدهای دیگر که تعدادشان اندک است از این فرصت برای خرید سهام استفاده میکنند که در بیشتر مواقع هم موفق هستند و بدور از هیجان سود کسب میکنند.
بر این اساس باید تاکید کرد سالهاست که هیجان و هیجان زدگی معاملهگران به عنوان درد کهنه و آفت بورس مطرح است و وقتی به هر دلیلی شاخص بورس و قیمت سهام در بازار کاهش یا افزایش پیدا میکند، موجی از هیجان زدگی را در بازار سهام شاهد هستیم که این موضوع از قضا در بازار منفی بیشتر رخ میدهد؛ چرا که در بازار نزولی برخی سرمایه گذاران بدون توجه به ارزندگی سهام، تنها برای ذخیره کردن سودشان و یا جلوگیری از افت بیشتر سرمایه خود اقدام به حضور در صفهای فروش میکنند که این موضوع یعنی افت بیشتر و هیجان افزونتر در بازار سرمایه.
از نگاهی دیگر باید این گونه اظهار داشت که “ریسک پذیری” یکی از مفاهیمی است که با بازار سهام عجین میباشد و بورس بدون ریسک یعنی سپرده گذاری در بانک. بر این اساس نباید برخی خبرها و شایعات و نیز افت و کاهشهای قیمت سهام و شاخص در کوتاه مدت در تصمیمگیری و حضور سهامداران در صفهای فروش و خرید سهام تاثیر بگذارد و معاملهگران بورسی باید با دیدی بلندمدت در بورس حضور داشته باشند.
به همین دلیل است که برخی معتقدند مواردی چون استفاده غیرمفید از تحلیل تکنیکال، دسترسی آسان به بازار و نیز شبکههای اجتماعی مانند تلگرام، ضعف فرهنگسازی و عدم اطلاعرسانی دقیق و شفاف، ضعف دانش و تحلیل و سواد اقتصادی معاملهگران و نیز سود بردن برخی افراد از هیجان زدگی برخی دیگر، در بروز رفتار عجولانه و هیجانی برخی معاملهگران بورسی اثرگذار است.
البته این موضوع زمانی بیش از پیش خودنمایی میکند که با گذشت حدود 50 سال از عمر بورس در ایران، کماکان هیجان بر رفتار معاملهگران غالب است و این موضوع بازار سهام را از بلوغ دور میکند و نشان میدهد متناسب با عمر بورس، فرهنگ سهامداری و توجه به شرایط صنایع و مسایل بنیادی شرکتها در معاملات پیش نرفته است.
بورسی که حالا گفته میشود حدود 10 میلیون سهامدار دارد و هر چند در مجموع حجم و ارزش معاملات در دهه گذشته نسبت به دهههای قبل از آن رشد چشمگیری داشته، اما تعداد سهامداران و فرهنگ سهامداری در کشور متناسب با این رشد، نبوده است و به لحاظ رفتارشناسی نیز کماکان دادوستد اوراق بهادار در بورس کشور بر بستر هیجان انجام میشود.
موضوعی که این بار هم باعث شد تا از هیجان کوتاه مدت ایجاد شده در بهارستان، معاملهگران بورس وحشت زده شوند و آفت هیجان و هیجان زدگی در تالار شیشهای بیش از پیش نمایان شود …