هیجانزدگی، تعادل بانکها را برهم میزند
هنوز ماجرای تعاونیهای اعتباری ثامنالحجج، میزان و موضوع موسسه کاسپین و سرگردانی سپردهگذاران فراموش نشده است که برخی اخبار تایید نشده از ادغام بانک مهر اقتصاد، موسسه کوثر و ثامن منتشر شده و این موضوع باعث نگرانی سپردهگذاران شده و آنهادرصدد بازپسگیری پولهای خود شدهاند.
فعالیت و ایجاد موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز به آفتی برای نظام پولی کشور تبدیل شده است. بر همین اساس بانک مرکزی سیاست خود را باهدف ساماندهی بازار غیر متشکل پولی و کنترل فعالیت این موسسات غیرمجاز و مجاز (که موفق به دریافت مجوز بانک مرکزی شده بودند)، شروع کرده است. سیاستهایی در قالب ادغام آنها باهم یا در یک بانک اتخاذ شده است و این موسسات با این ادغام تبدیل به موسسه و بانک بزرگتر میشوند.
به گزارش بازتاب به نقل از آرمان ، وحید شقاقی شهری، کارشناس اقتصادی میگوید: «تنها ادغام بانکها راهگشا نیست و نمیتواند مشکلات نظام بانکی ما را برطرف کند، چرا که این کار تنها پاک کردن صورت مساله است و نیاز به این دارد که قبل از ادغام الزامات، بسترها و شرایط لازم دیده شود، در غیر این صورت هیچمشکلی حل نخواهد شد و حتی بانکهایی هم که در وضعیت مناسب قرار دارند با مشکل مواجه میشوند.» در ادامه، گفتوگو با این کارشناس اقتصادی را میخوانید.
ادغام موسسه ثامن با چند موسسه و بانک صحت دارد یا خیر و ادغام موسسات مالی و اعتباری چقدر میتواند در حل مشکلات ایجاد شده راهگشا باشد؟
اینکه بانک مرکزی تصمیم دارد ادغامهایی را برای بانکها و موسسات در دستور کار خود قرار دهد یک طرح کاملا جدی است. در این طرح مرحله اول ادغام موسسات و مرحله بعد ادغام بانکهاست. تجربه در کشورهای دنیا نشان داده است این ادغامها بر پایه ویژگیهای بانکها و در راستای افزایش قدرت رقابتی کردن آنها در سطح منطقه و بینالملل صورت میگیرد. برای مثال در ژاپن دو سه بانک که تخصص خاص خود را داشتند با هم ادغام شدند تا تخصصهای آنها در راستای منافع یک بانک حرکت کند و توانستند با این کار قدرت رقابتی این بانکها را در سطح منطقه و بینالملل افزایش دهند. برای مثال یک بانک به لحاظ تسهیلات دهی قدرت دارد و بانک دیگر به لحاظ تامین مالی یا نظارت. زمانی که این بانکها با هم ادغام میشوند سطح کارایی آنها افزایش پیدا میکند، ولی در اقتصاد ایران ادغام بانکها با هدفی که در دنیا دنبال میشود، متفاوت است. در ایران آنطور که بانک مرکزی ادعا کرده است قصد دارند بانکهایی را که وضعیت مناسبی ندارند و به لحاظ منابع و صورتهای مالی در شرایط بدی قرار دارند با بانکهایی که در شرایط و وضعت مالی مناسبی هستند، ادغام کنند. بنابراین تنها ادغام بانکها راهگشا نیست و نمیتواند مشکلات نظام بانکی ما را برطرف کند، چرا که این کار تنها پاک کردن صورت مساله است و نیاز به این دارد که قبل از ادغام الزامات، بسترها و شرایط لازم دیده شود، در غیر این صورت هیچمشکلی حل نخواهد شد و حتی بانکهایی هم که در وضعیت مناسب قرار دارند با مشکل مواجه میشوند.
با توجه به صحبتهایی که فرمودید چه شرایط و الزاماتی باید در راستای انجام این امر مورد توجه قرار گیرد؟
ابتدا باید قبل از ادغام شفافیت لازم برای بانکها و موسسات مالی و اعتباری به وجود بیاید. به عبارتی صورتها و وضعیت منابع مالی آنها بر پایه آخرین پروتکلهای بینالمللی از این شفافیت و قوام لازم برخوردار باشند. مرحله بعد از شفافیت این است که یک سیستم نظارتی قوی از سوی بانک مرکزی در نظر گرفته شود و بانک مرکزی این سیستم نظارتی را تقویت کند. مرحله سوم ساماندهی اساسی بر بازار غیرمتشکل پولی صورت بگیرد و موسسات غیرمجاز، صندوقها و… ساماندهی شوند. همچنین آیین نامهها، قوانین و مقررات حاکم بر موسسات مالی و اعتباری باید به روز و تقویت شوند. در مرحله چهارم دولت بدهیهای خود را به سیستم بانکی و بانک مرکزی پرداخت کند و بخشی از انجماد منابع بانکها که از سوی دولت صورت گرفته، کاهش یابد و از بین برود. در مرحله آخر داراییهای سمی و منابع بلوکه شده بانکها در کشورهای خارجی تا حد امکان با کمک دولت آزاد شود تا سرمایه بانکها افزایش یابد. اینها بسترهایی است که باید فراهم شود تا بعد از آن ادغام صورت گیرد. در فرایند ادغام نیز حتما باید بحث نظارت و نحوه انجام آن برای افزایش قدرت رقابت بانکها مد نظر قرار گیرد وبه صورتی نباشد که ادغام بانکهای ورشکسته با سایر بانکها کل سیستم بانکی ما دچار مشکل شود.
به نظر شما برخورد هیجانی سپردهگذاران ممکن است چه مشکلاتی را برای بانکها ایجاد کند؟
با توجه به اینکه در حال حاضر حدود 40 تا 50درصد منابع بانکها در کشورهای خارجی بلوکه شده و بانکها هم بخشی از منابع خود را در اختیار ندارد، میتوان گفت برخورد هیجانی و شوک آور سپردهگذاران یا هجوم آنها به سمت برداشتن سپردههای خود باعث میشود وضعیت فعلی بانکها که با مشکلات عدیده مواجه هستند، بیشتر شود. شایعهها نیز به این وضعیت دامن میزند. در حال حاضر بانکها منابع خود را در اختیار ندارند و سرمایههای مردم را در محلهای مختلف سرمایهگذاری میکنند ودرصدی از این سرمایهها به عنوان ذخایر احتیاطی و اضافی در اختیار بانک مرکزی قرار میگیرد. بنابراین نگاه هیجانی سپردهگذاران باعث میشود سیستم بانک مرکزی از تعادل خود خارج شود و به مشکلات فعلی سیستم بانکی کشور دامن بزند. چون بانکها نمیتوانند در مدت زمان کوتاهی پاسخگوی مطالبات و سپرههای مردم باشند. به همین دلیل بانک مرکزی باید بسیار آگاهانه عمل و با شایعات مقابله کند. همچنین این ادغام باید به صورت تدریجی و طی یک برنامه دقیق صورت گیرد.