هشدار به اروپا؛ مکانیسم ماشه خط قرمز ایران است
یک سال پس از بازگشت تحریمهای امریکا علیه تهران، مقامهای ایران اعلام کردند که در چهارمین گام کاهش تعهدات خود در برجام، گازدهی به سانتریفیوژهای فردو را آغاز کردهاند.
تصمیمی که تنها چند هفته بعد از آن گرفته شد که قدرتهای اروپایی درباره امکان خروج از برجام در صورت ادامه کاهش تعهدات ایران هشدار داده و در نتیجه، ابهام در مورد آینده توافق هستهای را افزایش دادند. در پی چرخش دوباره سانتریفیوژها در فردو بود که وزرای خارجه اتحادیه اروپا در جدیدترین نشستی که دوشنبه گذشته برگزار کردند، بار دیگر پیرامون ایران و اقدامات تلافیجویانهاش در چارچوب برجام به گفتوگو نشستند. نشستی که این بار علاوه بر تأکید آنها بر لزوم پایبندی همه طرفها به اجرای تعهدات این توافق، نکته دیگری هم در بر داشت که در بیانیه اتحادیه اروپا بازتاب یافت. جایی که وزرای خارجه اروپایی ضمن ابراز نگرانی از آغاز غنیسازی در سایت هستهای فردو اعلام آمادگی کردهاند تا از تمامی سازوکارهای پیشبینی شده در برجام، از جمله سازوکار رفع اختلافات، جهت حل و فصل مسائل مرتبط با عملکرد ایران در اجرای تعهداتش در برجام استفاده کنند.
به گزارش اقتصادآنلاین،گرچه چندان پیدا نیست که اشاره این بیانیه به تمام ساز و کارها، رجوع به «مکانیسم ماشه» برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران باشد با این حال محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران ساعاتی پس از بیانیه اروپا، هشدار شرکای اروپایی برجام را این گونه پاسخ داد که «فقط یک تعهد را نشان دهید که در 18 ماه گذشته به آن عمل کردهاید. وقتی مشغول دفعالوقت بودید، ایران مکانیسم رفع اختلاف در برجام را به جریان انداخت و تمام کرد.» ظریف افزود: «ما اکنون در حال استفاده از اقدامات جبرانی مندرج در پاراگراف ۳۶ برجام هستیم. به نامه ششم نوامبر ۲۰۱۸ من مراجعه کنید.»
طبق مکانیسم ماشه که در بندهای 35 و 36 برجام تعریف شده است، در صورتی که هر یک از طرفهای باقی مانده در برجام باور داشته باشند که ایران با اقدامات خود توافق را نقض کرده، میتوانند روندی را آغاز کنند که تنها در مدت 65 روز به شورای امنیت و بازگشت خودکار تحریمها منتهی میشود. این گزینه در شرایطی حق شرکای برجامی ایران را برای تلافی به کم کاری ایران در اجرای تعهداتش به رسمیت شناخته که ایران پیش از آن و بر اساس بندهای 26 و 36 توافق این امکان را یافته بود که پس از مواجهه با بدعهدی هر یک از طرفها و گذار از فرآیند دیپلماتیک حل اختلاف، این موضوع فیصله نیافته را به عنوان مبنایی برای متوقف کردن کلی یا جزئی تعهداتش در چارچوب توافق هستهای قلمداد کند. چه در همین چارچوب بود که مقامهای ایرانی در چند ماه اخیر که آغاز آن به سالروز خروج امریکا از برجام باز میگردد، متوقف کردن بخشهایی از تعهدات برجامی خود را بر اساس همین راهکار تعریف شده در دستور کار قرار دادند و ظرفیتهای موجود پیشبینی شده را برای نشان دادن ابتکار عمل و پیگیری یک موضع تهاجمیتر فعال کردند.
ناکامی در محقق کردن منافع ایران
اما چرا مقامهای اروپایی از مکانیسم ماشه سخن گفته اند آنهم در شرایطی که اساساً درموقعیت طرح چنین تهدیدی نیستند؟ در حالی که پس از اعلام خروج امریکا از توافق هستهای، در اردیبهشت ماه سال جاری سرنوشت این توافق پیچیده به مویی بسته بود، اروپاییها اعلام کردند که به همکاری با ایران ادامه خواهند داد و مانع از فروپاشی برجام خواهند شد. مطابق این ادعا انتظار میرفت در صورتی که امریکا شرکتهای اروپایی را به دلیل کار با ایران مجازات کند اروپاییها زیر بار این مجازات نرفته و آغازکننده یک جنگ تجاری با امریکا شوند. چشماندازی که میتوانست به معنای دهان باز کردن شکافی عظیم در دل دنیای سرمایهداری باشد و حتی پایههای سیستم مسلط بر اقتصاد و سیاست جهان را به لرزه درآورد. خاصه آنکه ضرورتهای ایران به برقراری تجارت با اروپا، از جمله نیاز به واردات عمده محصول و فناوریهای جدید میتوانست تضمینکننده رونق اقتصادی امیدبخشی برای اروپا باشد؛ امیدی که با امضای ترامپ پای سند خروج از برجام، حالا به نظر بسیار کمرنگ شده است. انگیزههای اروپا برای حفظ برجام به نظر آن چنان قوی میآمد که در رویارویی کمسابقه با ایالات متحده قرار گرفت و برای ابداع و توسعه راه حلهایی برای ادامه مبادلات تجاری با ایران کوشید و تلاش کرد آن را به توافق پایبند نگه دارد. اما گذر یک سال و هفت ماه که یک سال نخست آن با سکوت و صبر استراتژیک تهران و پایبندی تمام و کمال به تعهدات هستهایاش، همراه بود، مشخص کرد که تضمین اروپا برای حفظ برجام تا چه اندازه غیرعملی و غیرواقع بینانه به نظر میرسد. اروپاییها با وجود پیگیری و طراحی سازوکارهای مالی چون «اینستکس» که عملاً ذیل تهدیدات امریکا بی نتیجه ماند، نتوانستند تأثیر تحریمهای مالی و نفتی امریکا را کاهش دهند. آن هم در شرایطی که امریکا تلاش کرده با تحریمهای خود بتدریج دورنمای مبادلات اقتصادی ایران را پیچیده تر کند.
دو سناریوی باقی مانده
آغاز گامهای تدریجی ایران و متوقف شدن مرحله به مرحله تعهدات برجامیاش، اروپا را با واقعیت ناتوانی خود برای نجات برجام رو به رو کرد. این در حالی بود که درگیریها بین تهران و واشنگتن در چند ماه گذشته از کمپین اعمال فشار حداکثری امریکا به رسیدن منطقه به آستانه جدال جدی نظامی کشیده شد. تهران تاکنون تحریمهای سنگین امریکا را تحمل کرده و به این کشور نشان داده که بدون لغو تحریمها هیچ برنامهای برای مذاکره دوجانبه با امریکا ندارد. اکنون این سؤال مطرح میشود که با ناکامی شرکای اروپایی در پیگیری سازوکارهای مستقل برای نجات برجام، آنها چه گزینههایی را در مواجهه با متوقف شدن تدریجی تعهدات هستهای ایران در پیش میگیرند؟
شکی نیست که تهدید اروپاییها به استفاده از مکانیسم ماشه آنهم در شرایطی که تمامی ابعاد راهکارهای مورد نظر آنها برای محقق کردن منافع اقتصادی تهران از روی کاغذ فراتر نرفته است، تیر خلاص به برجام است. چه ایران ممکن است در مواجهه با این اقدام اروپا به تلافیجویی فراتر از توقف اجرای برجام بیندیشد و حتی گزینه خروج از «ان پی تی» را در دستور کار قرار دهد. گزینهای که هرچند سخنگوی وزارت خارجه ایران، چند روز پیش بر بی میلی تهران به بهرهگیری از آن اشاره کرد اما با این وجود سید عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه ایران در این خصوص هشدار داده و گفته است: «ما درخصوص مکانیسم ماشه (اسنپبک) کاملاً برای تمام مشارکتکنندگان در برجام شفاف ساختهایم که اسنپبک و بازگشت قطعنامههای قبلی شورای امنیت خط قرمز ایران است. اگر پاداش ایران پس از این همه تعامل و مذاکره و همکاری با آژانس این باشد که دوباره تحت فصل هفتم منشور ملل متحد قرار گیرد، این بهمعنای آن است که دکترین هستهای ما اشتباه بوده است و ما باید سیاست و دکترین هستهای خود را مورد بازبینی و بررسی مجدد قرار دهیم.» در چنین فضایی بود که فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پایان نشست روز دوشنبه برخلاف محتوای بیانیه اتحادیه اروپا تلویحاً تأکید کرد که در جلسه وزرای خارجه اتحادیه اروپا درخصوص استفاده از مکانیسم مورد اشاره گفتوگویی صورت نگرفته است. اشارهای که به این معناست شرکای اروپایی این توافق، خود به پیامدهای زیان بار بازگذاشتن دست تهران برای تلافیجویی بیشتر و فراتر از برجام واقفند. چه تهدید آنها به خروج از برجام هم میتواند پیامدهای مشابهی را از سوی ایران به دنبال داشته باشد.
بازگرداندن ترامپ به زمین برجام
ایران پیشتر نشان داده زمانی که شرایط ایجاب کند، برای از بین رفتن بن بست موجود تلاش میکند. مقاومت در برابر تحریمها و آمادگی همه جانبه برای پاسخ نظامی به تهدیداتی که از سوی امریکا در آبهای خلیج فارس صورت گرفت، یکی از وحشتناکترین کابوسهای ترامپ را در امریکا رقم زد؛ آغاز یک جنگ دیگر در منطقه خاورمیانه میتواند اقتصاد شکننده جهانی را از مسیر خارج کند و برنامه او برای دور دوم ریاست جمهوری را به نابودی بکشاند. ایران اکنون همه گزینهها را برای جبران مافات برجام در اختیار دارد و این مرتبه، واسطههای فرانسوی راهکاری پیشنهاد دادهاند که هم لغو تحریمها را دربر میگیرد و هم بخت اروپا را برای پیگیری یک گزینه قابل اعتنا میآزماید. چه مداومت امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه برای بازگرداندن امریکا به برجام و برقراری کانال مذاکرات مستقیم ایران و امریکا نشان میدهد که اروپا بعد از پشت سر گذاردن تلاشهای ناکام در ایفای یک نقش مستقل برای نجات برجام، اینک چاره کار را در بازگرداندن امریکا به صحنه این توافق میداند. رویدادی که در صورت وقوع میتواند زیر سایه اشتیاق وصف ناپذیر ترامپ برای برقراری مذاکرات دوجانبه با سران تهران در ازای رفع تحریمها به وقوع بپیوندد و اروپا را هم از سرگردانی در زمین برجام نجات دهد. چه مکرون در پیامی که به تازگی در توئیتر خود منتشر کرده است با بیان اینکه «تماس بسیار خوبی با ترامپ درباره ایران، سوریه و ناتو داشتم»، تلویحاً از پیشرفت مذاکرات جاری با ایران خبر داده است.