هدف هجمه سنگین مخالفان روحانی چیست؟

    کد خبر :46870

رفتارها، گفتارها و نوشتارهای برخی به گونه‌ای است که گویی مقابل آنان، یک نامزد انتخاباتی و هواداران او قراردارند و نه رئیس جمهوری منتخب اکثریت قاطع ملت ایران. چرا اینگونه است و هدف رقبا چیست؟

چرا در این رقابت ناتمام، بخشی از اصولگرایان به تخریب رئیس جمهوری منتخب روی آورده اند؟ اکبر ترکان، عضو ارشد حزب اعتدال و توسعه معتقد است این رفتارها ناشی از باخت در انتخابات است، باختی که به دلیل به میدان آوردن همه ظرفیت‌های طرف مقابل، سنگین تمام شده است.

از این‌رو باید تا ماه‌های آینده نیز شاهد رفتارهای تند باشیم. او همچنین تخریب‌ها و توهین را عرصه‌های فرعی می‌داند که دولت و هواداران آن نباید به آنها وارد شوند، بلکه باید توجه خود را به تحقق اهداف روحانی یعنی اشتغال، مبارزه با فساد و فقرزدایی متمرکز کنند. این گفت‌و‌گو را بخوانید.

با توجه به سابقه سیاسی شما، این حجم از تخریب و توهین، آن هم بعد از انتخابات و نسبت به شخص پیروز، طبیعی است؟

انتخابات تمام شده است، پیروز انتخابات هم آقای روحانی است. بنابراین، آقای روحانی و دوستداران‌شان باید به فکر دولت دوازدهم و انجام تعهداتی باشند که مردم از آنان انتظار دارند. انتظارات مردم در گفت‌ و‌گو‌ها و در صحبت‌های آقای روحانی بیان شد.

رأی مردم به آقای روحانی به معنای رأی به گفتمان اوست. گفتمان آقای روحانی ایجاد اشتغال، مبارزه با فساد و فقر است. بنابراین در دولت دوازدهم، باید همه ظرفیت‌های رئیس جمهوری دولت و دوستداران دولت در مجلس و همه نهادها و قوا متوجه پیشبرد و تحقق اهداف مطرح شده در این گفتمان باشد که همان اشتغال، مبارزه با فساد و فقرزدایی است. طبیعی است که شکست خوردگان در انتخابات عصبانی باشند.

مسأله این است که گفتمان رقبا و شکست خوردگان در انتخابات، موارد برشمرده نیست آنان هیچ تعهدی نسبت به گفتمان آقای رئیس جمهوری ندارند. بنابراین، طبیعی است که از هر روش ممکن برای تخریب دولت استفاده می‌کنند. معتقدم حامیان دولت باید هشیار باشند و در زمین رقیب باخته، بازی نکنند. هدف رقیب بازنده متشنج کردن فضای کشور است، اما دولت متعهد باید بدون اعتنا به این عرصه‌ها، به تعهد خود نسبت به مردم بیندیشد؛ یعنی به ایجاد اشتغال، مبارزه با فساد و فقرزدایی.

بنابراین دولت باید گفتمان خود را تعقیب کند؛ هرچند مخالفان یعنی رقبا سعی می‌کنند عرصه‌های دیگر را بیارایند و دولت را به این عرصه‌ها بکشانند و دولت را 4 سال معطل کنند،اما دولت نباید معطل شود و باید در راستای بیانات رهبری و در مسیری که ایشان تعیین فرمودند، حرکت کند و آنچه به مردم متعهد شده را انجام دهد.

شدت گرفتن هجمه‌ها، آن هم بعد از انتخابات دور از ذهن بوده است. چرا رقبا پیام‌های انتخاباتی مردم را نمی‌پذیرند یا به قواعد دموکراسی احترام نمی‌گذارند؟

کسانی که در انتخابات باختند، همه ظرفیت‌های موجود خود را به عرصه آورده بودند، اما باختند. آیا چیزی مانده است که داشته باشند و به عرصه نیاورده باشند؟ دروغ گفتند، تهمت زدند، ناروا گفتند، همه قدرت‌های آشکار و پنهان خود را به عرصه آوردند، حتی برخی از ائمه محترم جمعه نیز با همه ظرفیت خود به صحنه آمدند، یا برخی نهادهایی که حق دخالت در انتخابات را نداشتند به عرصه انتخابات آمدند، اما باختند. در چنین شرایطی، چرا حق نمی‌دهیم که عصبانی باشند؟ باید حق بدهیم عصبانی باشند و این عصبانیت احتمالاً تا ماه‌های آینده آنان را آزار خواهد داد. اما ما باید آنان را رها کنیم و نباید وارد این عرصه بشویم.
مسأله اینجاست که باوجود این هجمه‌ها دولت را متهم می‌کنند که دهان منتقدان را بسته است.

دولت دهان چه کسی را بسته است؟ دولت که دستگاه قضایی ندارد. اکنون نیز به طور بی‌سابقه‌ای که هیچ وقت پیشینه نداشته است، دولت یازدهم آماج نقد بوده است.

البته ما نقد را سازنده می‌دانیم. نقد بواقع بررسی عملکرد دولت از نظر مردم و انتظار انعکاس نظرات مردم به دولت است. این خیرخواهی و نصیحت به منظور اصلاح امور است. ما این نقد را از هر کسی که باشد، به‌عنوان هدیه می‌پذیریم،اما آنچه از طیف‌هایی از جناح مقابل می‌بینیم، بیشتر تخریب است و نقد نیست.

گفتید نمی‌خواهند دولت در 4 سال پیش رو در مسیر خود حرکت کند. آیا می‌شود گفت بخشی از این حملات برای تأثیرگذاری در چینش کابینه یا سهم خواهی در دولت دوازدهم است؟

آقای روحانی توضیح دادند که عده‌ای در دولت یازدهم گیوه‌ها را ورکشیدند و همراه رئیس جمهوری حرکت کردند.

در دولت دوازدهم همه اعضا باید گیوه‌ها را وربکشند و در راستای گفتمان دولت حرکت کنند. آنانی که گیوه‌های خود را ورنکشیدند و به تعبیر دکتر روحانی، تعلل می‌کردند، یا از آن کنارها رد می‌شدند که وارد عرصه‌های جدی برای پیشبرد اهداف دولت نشوند، آنان دیگر در دولت دوازدهم نخواهند بود. بنابراین طبیعی است که باید کسانی با گیوه‌های ورکشیده و در راستای گفتمان دولت، به دولت دوازدهم وارد شوند و سه مسیر دولت یعنی ایجاد اشتغال، مبارزه با فساد و فقرزدایی را دنبال کنند. کسانی که در دولت قبل تعلل کردند، بروند برای استراحت.

آیا می‌توان گفت یکی از دلایل حمله‌ها تأثیرگذاری بر نحوه چینش کابینه دوازدهم است؟

طبیعی است، زیرا رقبا تلاش می‌کنند دولت را در مسیر‌های دلخواه خود قرار بدهند. آنان ترجیح می‌دهند همچنان اقتدارهای پنهان خود را داشته باشند، کما اینکه اکنون می‌بینیم که کوشش‌ها برای این است که جایی را برای دبه کردن باز کنند، یا جایی را باز کنند که اعضای کابینه آینده، آنانی نباشند که بتوانند دکتر روحانی را در رسیدن به این سه هدف مهم یاری کنند.

منظور شما از تعبیر «اقتدار پنهان» چیست؟

دکتر روحانی گفتند که انتظار دارند نیروهای مسلح ما عزیز و سربلند باشند و برای اقتدار ایران اسلامی بکوشند. این اقتدار، اقتدار نظامی کشور است؛در حوزه‌های سیاسی، مسئولان سیاسی باید دنبال اقتدار سیاسی کشور باشند. فعالان اقتصادی نیز باید دنبال اقتصاد باشند. دکتر روحانی گفتند دیگرانی که کارشان اقتصاد نیست، در اقتصاد مداخله نکنند و اقتصاد را برای دستگاه‌های مسئول اقتصادی بگذارند تا آنان سیاستگذاری کنند؛ بویژه اینکه براساس اصل 44 قانون اساسی، بخش خصوصی در حوزه اقتصاد فعال بشود.
نهادهایی که کارشان اقتصاد نیست و موضوع های دیگری است، آنان باید سربلند و عزیز بمانند، اما در حوزه خودشان. همه ما سربلندی و عزت آنان را می‌خواهیم، اما در حوزه خودشان، نه در حوزه خارج از مأموریتی که برای آنان تعیین شده است.

شما هم در حوزه دفاعی فعال بودید و هم در حوزه اقتصادی. گستردگی حضور این نهادها در حوزه‌هایی که نباید باشد، چقدر است؟

اینکه در زمان صلح نیروهای مسلح ظرفیت خود را در خدمت سازندگی کشور بگذارند، سخن قانون اساسی است و کار درستی است. اما اینکه این ظرفیت در خدمت سازندگی کشور باشد، به معنای این نیست که بنگاه‌های بزرگ اقتصادی در دست آنها باشد کنند.
در مقابل نیروهای مسلح باید در سازندگی ایفای نقش کنند. در زمان حضور در وزارت دفاع از نیروهای مسلح خواستم که ظرفیت خود را برای کمک به اقتصاد کشور به‌ کار بگیرند، اما این به معنای بنگاهداری این بخش‌ها نیست، بلکه به معنای این است که آن ظرفیت‌ها در زمان صلح برای سازندگی کشور به کار گرفته شود.

اشاره کردید که دولت نباید در زمین رقیب باخته بازی بکند. از آن طرف رأی دهندگان انتظار دارند که میدان به رقیب واگذار نشود و مطالبات آنان دنبال شود. این توازن چگونه به دست می‌آید؟

مواضعی که از سوی آقای روحانی به‌عنوان مسائل اساسی پیش روی دولت اتخاذ شد، باید مورد توجه همه باشد؛ کما اینکه رهنمود امسال رهبر معظم انقلاب نیز درباره تولید و اشتغال است.

ممکن است کسانی عرصه‌هایی را بیارایند که این عرصه‌ها فرعی هستند. اصلاً نباید حواس ما به عرصه‌های فرعی پرت شود. همه باید به عرصه‌های فرعی بی‌اعتنا باشند و اصلاً مشغول عرصه‌های فرعی نشوند؛ نه به آن پاسخ بدهند، نه به آن ورود کنند، نه آنجا محل مانورشان باشد، بلکه همه باید روی عرصه‌های اصلی متمرکز شوند.

برخی‌ها معتقدند اصولگرایان با این هجمه‌ها قصد دارند اقبال و رأی بیشتری را به سمت خود جلب کنند، شدنی است؟

رأی که دیگر تمام شد و آقای رئیس جمهوری انتخاب شدند و رأی آوردند و اکنون باید دولت مستقر شود و کار خود را بکند. باید همه بپذیریم که رقابت تمام شد.

تندتر شدن طیف‌هایی از اصولگرایان به نفع آنان خواهد بود؟

آنان عصبانی هستند و ما هم نباید ناراحت باشیم که چرا عصبانی اند. آنان همه چیز و حتی سابقه تاریخی خود را با همه ظرفیت‌های ممکن حکومتی به‌کار گرفتند، اما شکست خوردند. بنابراین، این عصبانیت طبیعی است و باید به آنان حق بدهیم.

در قبال توهین‌ها به رئیس جمهوری و هجمه به دولت، اصولگرایان دوگونه موضع گرفتند؛ برخی انتقاد کردند و برخی از تخریب‌کنندگان حمایت کردند. این دو رفتار به چه معناست؟

هیچ اصولگرایی از توهین به رئیس جمهوری خوشحال نیست. از اصولگرایان باشخصیت و بااعتبار کشور، کسی را ندیدم که از توهین به رئیس جمهوری خوشحال باشد. آنانی که خوشحال شدند، کسانی هستند که تنها نان اصولگرایی را می‌خورند. اصولگرا یعنی کسی که به آرمان‌های دینی پایبند است. بنابراین بچه مسلمان غیراصولگرا نداریم.

اما اصولگرایان بهبود جامعه را مطالبه می‌کنند که این ذات شیعه بودن ماست که باید هر روز خود را بهتر و به روز‌تر و اشکالات را برطرف کنیم. عده‌ای هستند که اصولگرا به معنای دینی آن نیستند، بلکه نان اصولگرایی را می‌خورند. رفتار این‌ها برای ما ملاک نیست.

منبع : روزنامه ایران

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید