نیاز کشاورزان ما تکنولوژی یا خرید تضمینی؟
عدم انتقال تکنولوژی در مرحله داشت محصولات کشاورزی در ایران، سبب شده تا عملا قیمت تمام شده این محصولات بالا باشد. به علاوه آنکه تمایل ورود جوانان و قشر تحصیلکرده به این حوزه را به شدت پایین آورده است.
میلاد مرادی: کشاورزی شغل و پیشه اکثر ایرانیان و برخی دیگر از ملل جهان در گذشته بوده است. یکی از اولین مشاغل بشری که نه تنها تا به الان حذف نشده، بلکه روز به روز توسعه یافتهتر شده است.
به گزارش بازتاب: از آنجا که مواد غذایی همواره مورد نیاز بشر است، لذا کشاورزان نیز درطول تاریخ در راستای پاسخ به این نیاز گام برداشتهاند. در طول زمان فقط ادوات و فرایندها تغییر کرده است. همچنان اهمیت کشاورزی و سهم آن در اقتصاد کشورها کاملا پابرجاست. اما چرا کشاورزی در اقتصاد یک کشور مهم است؟
تصور سادهای است اگر فکر کنیم این صنعت تنها برای کشاورزان ایجاد شغل و درآمد میکند. چیزی که معمولا در تحلیلها به آن توجه نمیشود، کسبوکارهای مربوط به صنعت کشاورزی است.
سه گروه از صنایع و کسبوکارها درگیر کشاورزی هستند.
قسمتی از صنایع در زمینه تولید ادوات کشاورزی فعال هستند. این صنایع که از کارگاههای کوچک ساخت داس تا کارخانجات بزرگ تراکتورسازی را در برمیگیرد، همگی در زمینه تولید ادوات کشاورزی فعال هستند.
دسته دوم از صنایع نیز در زمینه تبدیل محصولات کشاورزی به مواد غذایی است. اکثر قریب به اتفاق صنایع مواد غذایی وابسته به کشاورزی هستند. اگر این دو گروه از کسبوکارها را به کشاورزانی که مستقیما درگیر این صنعت هستند بیافزاییم، سه گروه از صنایع و کسبوکارها درگیر کشاورزی هستند.
محصولات کشاورزی چون پایه غذایی کشور را تامین میکنند، از اهمیت زیادی برخوردار هستند. وابستگی در برخی محصولات استراتژیک مانند گندم عواقب خوبی برای یک کشور ندارد.
به همین علت اکثر کشورها تلاش میکنند تا سهم خود را در اقتصاد کشاورزی بالا ببرند. و حداقل در دو یا چند محصول استراتژیک خودکفا شوند. در ایران نیز چنین رویکردی وجود داشته است. از این رو همواره تلاش دولتهای مختلف در ایران، حمایت از کشاورزان به روشهای مختلف بوده است.
مهمترین این تلاشها خرید تضمینی چای و گندم و برخی محصولات دیگر است. اینکه چنین سیاستی موجب تقویت کشاورزی و کشاورزان در ایران شده است، محل مناقشه است.
برخی از کارشناسان خرید تضمینی محصولات کشاورزی را سبب افت کیفیت این محصولات میدانند. لذا این سیاست دولت را زیر سوال میبرند. این مسئله هم اکنون بر سر قسمت تضمینی گندم وجود دارد.
آبان ماه امسال وزیر بهداشت با انتقاد از کیفیت گندم تولیدی در کشور، خواهان واردات گندم با کیفیتتر از خارج کشور شد. وی اینگونه کیفیت گندم داخلی را به باد انتقاد گرفت «رودربایستی را باید کنار بگذاریم؛ چرا که حقیقت بر همه چیز مقدم است. خوب است که بگوییم در گندم، خودکفا شدهایم، اما خودکفایی میتواند به معنای صادرکردن بخشی از آن نیز باشد.»
تولید محصولات کشاورزی دارای فرایند سه مرحلهای کاشت، داشت و برداشت است.
از طرف دیگر، برخی دستگاهها مانند وزارت جهاد کشاورزی خواهان حمایت از تولید داخلی گندم و عدم واردات آن هستند. آنگونه که مشخص است فعلا سیاست دولت بر ادامه حمایت از گندمکاران استوار است.
تولید محصولات کشاورزی دارای فرایند سه مرحلهای کاشت، داشت و برداشت است. مراحل کاشت و برداشت بیشتر از طریق ادوات کشاورزی انجام میشود. ادوات کشاورزی مخصوص کاشت و برداشت محصولات متناسب با نیاز تغییر میکنند و جدیدتر میشوند.
به عنوان مثال در گذشته برداشت گندم به صورت دستی انجام میشد. اما در حال حاضر این عملیات از طریق کمباین صورت میگیرد. کمباینهای جدیدتر با تکنولوژی بالاتر هر چند وقت یکبار وارد بازار میشوند. در مرحله کاشت نیز روال به همین شیوه است. ادوات صنعتی در بذرپاشی و شخم زدن جای خود را به شیوههای سنتی دادهاند.
در این میان اکثر کارشناسان اعتقاد دارند که مرحله داشت در فرایند تولید محصولات کشاورزی در ایران همواره مغفول باقی مانده است. مرحله داشت مربوط به آبیاری، کود دادن، مبارزه با آفات گیاهی، تنک کردن، کنترل امراض و بیماری محصولات و یک سری اقدامات دیگر است.
تنها کافی است فردی با الفبای کشاورزی در ایران آشنا باشد، به خوبی میداند تمام این مراحل در ایران اکثرا به روشهای سنتی انجام میشود. آبیاری مهمترین مرحله داشت در کشاورزی است که در ایران کماکان به صورت سنتی انجام میشود. آبیاری سنتی همواره مورد انتقاد صاحبنظران امر بوده است.
آمارها در مورد میزان هدر رفت آب ناشی از روشهای سنتی آبیاری در بخش کشاورزی متفاوت است. برخی دستگاهها مانند وزارت صنعت اعتقاد دارند که بالای ۹۰ درصد از آب کشور صرف کشاورزی میشود. اگر چه معمولا مسئولان جهاد کشاورزی این آمار را رد میکنند.
تقریبا میانگین تمام آمار حکایت از هدر رفت حداقل ۷۰ درصدی آب کشور به علت روشهای غیر سنتی آبیاری است. سایر فعالیتهای صورت گرفته در مرحله داشت نیز به همین روال است.
لذا اکنون شاهد وضعیتی هستیم که کشاورز در ایران محصول خود را به صورت غرقابی آبیاری میکند، اما با استفاده از تجهیزات نسبتا مدرن برداشت میکند. مرحله داشت در تولید محصولات از اهمیت بسزایی برخوردار است. عدم رشد در این زمینه، هزینه تولید محصولات را بالا برده است.
عدم انتقال تکنولوژی در مرحله داشت محصولات کشاورزی در ایران، سبب شده تا عملا قیمت تمام شده این محصولات بالا باشد. به علاوه آنکه تمایل ورود جوانان و قشر تحصیلکرده به این حوزه را به شدت پایین آورده است.
روشهای داشت سنتی در کشاورزی ایران باعث شده تصوری که این قشر از کشاورزی داشته باشند، بسیار سنتی و قدیمی باشد. چنین تصوری باعث شده تا عده زیادی کشاورزی را یک شغل منحصر به فرد برای روستاییان بدانند.
وجود مشکلات برای کشاورزان یکی دیگر از آسیبهای سیستم داشت سنتی است. چرا که روشهای سنتی در این مرحله باعث شده تا کشاورزان فعالیتهای فیزیکی و سختی را انجام دهند. که موجب نارضایتی آنان شده است.
کشاورزی یک صنعت پیشران و مادر برای کشور محسوب میشود.
عدم انتقال تکنولوژی در این زمینه نیازمند همکاری و ورود سرمایهگذاران خارجی به حوزه کشاورزی در ایران است. تنها یک جستجو ساده کافی است تا بدانیم حوزه کشاورزی از جمله حوزههایی است که ارتباط بسیار کمی با خارج از کشور و سرمایهگذاران خارجی دارد.
در حالی که امروزه کشاورزی در کشورهای صنعتی با ورود it به این حوزه دچار تحولات گستردهای شده است، کشاورزان در ایران هنوز در برابر لزوم توجه علمی به کشاورزی مقاومت میکنند.
کشاورزی یک صنعت پیشران و مادر برای کشور محسوب میشود. بخش قابل توجهی از مردم کشور نه صرفا به لحاظ اقتصادی بلکه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی نیز با این پیشه قدیمی اخت گرفتهاند.
آمارها در یکی از سالهای گذشته نشان میدهد حدود ۱۶درصد تولید ناخالص داخلی، ۸/ ۱۶ درصد اشتغال، تامین بیش از ۸۵ درصد غذای جامعه، ۲۵درصد صادرات غیرنفتی ناشی از بخش کشاورزی است.
لذا دولت نمیتواند و نباید نسبت به حمایت از کشاورزان غافل باشد. اما مسئله بر سر نوع حمایت است. حمایتی که موجب تقویت بنیه کشاورزی شود یا حمایتی که تنها به دنبال خرید تضمینی محصولات بدون توجه به پیشرفت صنعت کشاورزی باشد؟
کمرونق شدن صنعت کشاورزی علاوه بر آنکه اشتغال و سکونت در روستاها را به خطر میاندازد، موجب تضعیف سبد غذایی کشور نیز میشود. لذا دولت باید سیاستی را در پیش بگیرد که بتواند کشاورزان را در راستای تولید محصولات با کیفیتتر، توانمند کند.
دولت باید موجب توانمندشدن کشاورزان، انتقال تکنولوژی، ورود جوانان و ایدههای جدید و ارتباط با فعالین این حوزه در کشورهای صنعتی شود.
رویکردی که در حال حاضر دولت در پیش دارد یک رویکرد نتیجه محور است و عملا به فرایندهای صورت گرفته توجهی ندارد. دولت باید در رویکرد خود نسبت به حمایت از کشاورزان تجدید نظر کند.
تجدید نظر دولت باید موجب توانمندشدن کشاورزان، انتقال تکنولوژی، ورود جوانان و ایدههای جدید و ارتباط با فعالین این حوزه در کشورهای صنعتی شود.
بدون شک این امر با سختیهایی همراه است. خصوصا آنکه کشاورزان کمتری در ایران از تحصیلات آکادمیک برخوردار هستند. معمولا کشاورزان به فکر تغییر دادن روشهای سنتی یا کاشت محصولات جدید نیستند و در برابر این امر مقاومت میکنند.