نمیدانم چرا از «جشن رمضان» حذفم کردند
میان مجریان برنامه های زنده تلویزیون بعیداست کسی را پیدا کنید که به اندازه کاظم احمدزاده بی سروصدا و در عین حال حاشیهدار باشد و حال او درباره این سالهای فعالیتش صحبت میکند.
خبرگزاری مهر-گروه هنر: برخی چهرههای تلویزیونی بیشتر از اینکه حاشیه ساز باشند دچار حاشیه اند مثلا کاظم احمدزاده تا آنجا که به خودش مربوط بوده غالبا آسه آمده و آسه رفته اما از جایی که پای پارتنرهایش به میان کشیده شد از حاشیه دور نبود تا زمانی که خودش تصمیم گرفت به اجراهای تک نفره تن دهد.
این مجری که در سال های اخیر بیشتر با اجرای برنامه های ماه رمضانی و به خصوص «شب های رمضان» شناخته می شود دو سالی با «شهر عزیز» مهمان خانه های مردم شد. این برنامه که از حرم ملکوتی امام هشتم روی آنتن می رفت اگرچه مخاطبان خودش را داشت اما با توجه به رقابتی که این روزها در برنامه سازی دیده می شود به نظر می رسد هنوز تا رسیدن به جایگاه واقعی خود نیاز به زمان دارد. کاظم احمدزاده در این رابطه و حضور دیگر برنامه هایی که در این ماه مبارک در جذب مخاطب موفق بوده اند نکاتی را مطرح کرده که در گفتگوی ما با این مجری پیشکسوت می خوانید:
* شما در برنامه های «جشن رمضان» که تا ۲ سال پیش اجرا می کردید مخاطبان بسیاری را همراه کرده بودید ولی به نظر می رسد اخیرا برنامه های دیگری در ماه مبارک توانستند نظر غالب بینندگان تلویزیون را جلب کنند تا جایی که شاید «شهر عزیز» هم توان مقابله با آن را نداشت. به نظرتان چه مساله ای باعث بروز این شکاف شده است؟
– با احساس صادقانه و عاشقانه ای که به همه برنامه ها دارم و می دانم برای هر کدام زحمت های فراوانی کشیده شده اما «جشن رمضان» با همه برنامه هایی که امروز در این ماه مبارک روی آنتن می روند تفاوت های اساسی داشت؛ اول اینکه ما ابزار قوی یعنی دنیای مجازی امروز را نداشتیم و تبلیغات از این دست و آزادی عمل امروز نبود بنابراین نمی توان آن را با برنامه های موفق امروز مقایسه کرد.
* نوآوری فکری را چقدر در این موضوع دخیل می دانید؟
– ما بسیاری از اتفاقاتی که امروز در برنامه ها می افتد و مخاطب را هیجان زده و متاثر می کند ۱۸ سال پیش انجامش دادیم، مثلا رسیدن دوخواهر به پدر بعد از ۳۵ سال که خودشان تا لحظه آخر خبر نداشتند و خیلی اتفاقات دیگری از این دست را در شرایط آن زمان رقم زدیم. تا قبل از «جشن رمضان» شاید آزادی زندانی ها اصلا عمومی نشده بود و مردم نمی دانستند خودشان هم می توانند زندانی آزاد کنند حتی اگر ثروتمند نباشند.
بحث چتر حمایت مالی برای کودکان یتیم و خیلی اتفاقات دیگر که راهش را خوشبختانه برنامه های دیگر ادامه دادند و اتفاقات خوبی را رقم زدند قبلا در تلویزیون تجربه شده بود. در واقع این فرهنگسازی از آن زمان شکل گرفت و برنامه های یکهتاز امروز ساختار خاص شان را از گذشته وام گرفتند و امروز با ابزار فضای مجای توانستند آن سیاست ها را ادامه دهند.
تا قبل از «جشن رمضان» شاید آزادی زندانی ها اصلا عمومی نشده بود و مردم نمی دانستند خودشان هم می توانند زندانی آزاد کنند حتی اگر ثروتمند نباشند* چرا «جشن رمضان» جذابیتش را از دست داد؟
– «جشن رمضان» به جاهای خوبی رسیده بود. من در بیست سالی که این برنامه روی آنتن رفت تا سال ۹۴، ۱۵ سالش را تهیه کننده و مجری بودم و موضوعات گره گشایی و پیش از آن برآورده کردن آرزوها، ایتام، آزادی زندانی و … را اجرا کردم. «جشن رمضان» بیست سال پیش تنها برنامه ای بود که به چنین مسایلی اهمیت می داد در حالی که بقیه برنامه ها تنها به وجه جذابیت و سرگرمی آن فکر می کردند و دنبال داستان هایی بودند که اگرچه هیجان انگیز بود اما عموم مردم ممکن بود تا آخر عمر هم درگیرش نباشند. مثلا کسی را که دو هفته در چاه افتاده با ماجرای عجیب و غریبش به تلویزیون می آوردید جذاب است اما گره ای باز نمی کند.
ما به جذابیت ها کار نداشتیم و سراغ کسی می رفتیم که مثلا به خاطر ۲۰۰ هزار تومان سه سال در زندان بود و در شرایطی خاص و با حداقل امکانات (چون قرار نبود کسی متوجه شود نمی توانستیم از تجهیزات حرفه ای استفاده کنیم) او را با خانوادهاش غافلگیرانه روبهرو کردیم.
* پس چرا «جشن رمضان» را رها کردید؟
– «جشن رمضان» متولی دارد. این برنامه کار مشترک بین کمیته امداد و شبکه پنج سیما است بنابراین کمیته امداد خودش باید بخواهد برنامه ای با کیفیت ارائه دهد. وقتی با اجرا و تهیه دیگری راضی می شود نه من باید دخالتی کنم نه رسانه می تواند کاسه داغتر از آش شود.
* فکر می کنید هدفی پشت این تصمیم بوده است؟
– گمان نمی کنم که حذف من از برنامه هدفمند بوده باشد، ولی تحیر من را برانگیخته که می بینم هم رسانه هم متولی برنامه که کمیته امداد است تن به این کار داده است. با اینکه من ۲۰ سال عمرم را پای این برنامه گذاشتم هیچوقت درباره این ۲ سال سوال نکردم و کسی هم بعد از بیست سال نپرسید که چطور شد احمدزاده دیگر نیست. البته آن زمان مدیریت در رسانه ملی و کمیته امداد فرق می کرد. هر سال که ماه رمضان به پایان می رسید بلافاصله برای سال بعد جلسه می گذاشتند و برنامه ریزی ها شروع می شد. «جشن رمضان» مثل بچه من بود چطور می توانستم از آن بگذرم. کاش شبکه و مسئول کمیته امداد پاسخی برای این موضوع داشته باشند.
گمان نمی کنم که حذف من از برنامه هدفمند بوده باشد، ولی تحیر من را برانگیخته که می بینم هم رسانه هم متولی برنامه که کمیته امداد است تن به این کار داده است* از تجربیات تان چقدر در «شهر عزیز» استفاده کردید؟
– «شهر عزیز» فرمت و دنیای متفاوتی دارد و خیلی نمی توان از تجربیات کار قبلی در این برنامه استفاده کرد. این اثر پرداختن به سبک زندگی در ماه رمضان، افطاری دادن و لابه لایش مطالب اخلاقی را در خود گنجانده است. البته این محصولی که ۲ سال است روی آنتن می رود نهایت عملکرد ما نیست و فقط آغازی برای یک کار قدرتمند است. تا الان ۳۰ درصد توانایی ها استفاده شده و بعدها مشاهده خواهید کرد که به کجا خواهیم رسید. این برنامه بلندمدت است و شاید روزی به آن دست یابیم که من دیگر نباشم.
* چه رویکردهایی را در این برنامه دنبال خواهید کرد؟
– همان بلایی که سر مراسم عروسی و تولد آوردیم این جا هم در مراسم ماه رمضان پیاده می کنیم. متاسفانه چشم و همچشمی یک رکن شده و سبک زندگی را در این ماه مبارک تغیییر داده است. تجمل در افطاری دادن به حدی رسیده که از اصل قضیه دورمان کرده است. «شهر عزیز» تلنگری است که بگوید اصل چیز دیگری بود و الگوی سبک زندگی و افطاری این نیست که امروز می بینیم. وقتی بیننده به برنامه اعتماد کند عمده مشکلات حل می شود و آن برنامه برده است اما رسیدن به این مرحله زمان می برد.
* حضور شما در برنامه های رمضانی نوعی برند تولیداتی از این دست بود که یکباره دچار تغییر شد. به نظرتان صدا و سیما در این ناپایداری برنامه هایی که نزد مردم شناسنامه دار شدند چقدر دخیل است؟
– «سیمای خانواده»، «تصویر زندگی»، «صبح بخیر ایران» و… برنامه هایی بودند که علی رغم علاقه مردم نادیده گرفته شدند و از میان کنار رفتند. در کشور ما مقوله ای به نام برندسازی و ستاره سازی معنی ندارد. متاسفانه برای رسانه و به طور کل سیستم مدیریتی این مقوله اهمیتی ندارد.
در دنیایی که مدیریت پایدار وجود داشته باشد برای یک خواننده با وجود تمام مشکلات اخلاقی جوری سرمایه گذاری می کنند که هزاران کودک یتیم به نان و نوایی می رسند. او در حدی بزرگ می شود که اراده کند رییس جمهور را عوض می کند ولی در کشور ما کسی با تلاش و همت خود به جایی می رسد و دیگران بی توجه به زحمات او، یکباره چشم شان را روی همه چیز می بندند.
«سیمای خانواده»، «تصویر زندگی»، «صبح بخیر ایران» و… برنامه هایی بودند که علی رغم علاقه مردم نادیده گرفته شدند و از میان کنار رفتندمثلا من مدت هاست با مساله بحران آب درگیرم ولی کاری از دستم برنمی آید در صورتی که رسانه می تواند از طریق برندهایی که دارد این بحران را مدیریت کند. تصور کنید منِ نوعی، هرمز شجاعی مهر، مسعود روشن پژوه، عموهای فیتیله ای، آقای حیاتی و همه کسانی که برای برنامه های مختلف تلویزیونی چهره شده اند هر کدام از منظر برنامه و تخصص خودشان شبی نیم ساعت با مردم در یک برنامه زنده صحبت کند ببینید چه انقلابی در صرفه جویی رخ می دهد ولی ما یک نفر را می آوریم آنقدر بدون هیچ منطقی به او بها می دهیم تا آنتن ثانیه ای ۳ میلیون در اختیارش قرار گیرد بعد با یک شایعه ورق برمیگردد و او زیر بار همه اینها له می شود.
تا وقتی که مدیریت سلیقه ای حاکم است این جریان ها تمام شدنی نیست. سیستم ما عقب است و با این روش به جایی نمی رسد. مجموعه فرهنگی اگر درایت داشته باشد می تواند از یک مجری درست استفاده کند و تاثیرات بزرگ اجتماعی در کشور ایجاد کند.
* در مورد برنامه شما قبول دارید که بخشی از این دوری به خودتان هم برمی گردد؟ چرا پیگیری این کار را کنار گذاشتید؟
– من سال گذشته به هر دلیلی به «جشن رمضان» نرفتم وقتی دیدند برنامه زمین خورده کمترین کار این بود که یک نفر می آمد و از من می پرسید چرا نیستی؟ هر مجری شناسنامه برنامه ای است که سال ها روی آنتن برده. من اگر قرار بود توهمی برخورد کنم می گفتم قصد حذفم را داشتند اما واقعا چنین چیزی نیست و من هم نمی دانم چرا دیگر در برنامه ای که بیست سال عمرم را پای آن گذاشتم دیگر نیستم.
در این ۲ سال چند مجری آمدند ولی برنامه به موفقیت گذشته نشد و جالب اینکه قیمت هایی که دوستان بعد من در برآورد پیشنهاد دادند پایین تر از آنچه ما ارائه می کردیم هم نبود. من سه سال «جشن رمضان» را با یک قیمت ثابت اجرا کردم چون علاقه ام بیش از این بود که بخواهم سر بحث مالی از اصل کار دور شوم. آنها که تلویزیونی هستند می فهمند در تلویزیون نداریم برنامه ای که امشب مهمان دعوت شود و فردا پلی بک حضورش در سه نقطه از اطراف تهران را پخش کنید. ما با دهان روزه ۳۰ شب این کار را با عشق انجام دادیم. اگرچه هیچ کدام این اتفاق ها در دو سال اخیر رخ نداد ولی ندیدم سازمان یا حتی متولی واکنشی داشته باشد؛ انگار که هیچ اتفاقی هم نیفتاد.
من سه سال «جشن رمضان» را با یک قیمت ثابت اجرا کردم چون علاقه ام بیش از این بود که بخواهم سر بحث مالی از اصل کار دور شوم* چرا گونه های دیگر برنامه سازی با این مشکل روبه رو نیستند؟
-در دنیای ورزش یک مجری هست که به هیچ عنوان نمی توانند حذفش کنند اما این اتفاق برای حوزه های دیگر به راحتی رخ می دهد. چون ورزش مافیای خودش را دارد و این ارزش ورزش و کارهای مردمی است که کسی جرات نمی کند دست به ترکیب چیده شده ورزش بزند ولی حوزه های اجتماعی صاحب ندارد.
* «ماه عسل» که اجتماعی محسوب می شود چطور؟
-«ماه عسل» داستان دیگری دارد. درباره این برنامه بحث مافیا نیست ولی کسی به آن هم نمی تواند دست بزند. در مورد قبل تاکید می کنم ورزش در دنیا مافیای جهانی دارد و برنامه های ورزشی شاید از نظر اخلاقی خیلی اتفاق ها در آن رخ دهد و جذابیت به هر قیمت باشد اما کسی نمی تواند چیزی بگوید.
اگر نام دو برنامه «نود» و «ماه عسل» مطرح می شود صرفا به خاطر این است که همه به آن اشراف دارند. آنها هم زحمت می کشند و کارشان قابل تقدیر است اما در این مقایسه باید گفت «ماه عسل» انقدر تکلیفش معلوم است و طیب خاطر دارد که بعد از عید فطر برای سال جدید کارش را شروع می کند در حالی که وقتی ما بهترین برنامه معارفی می شدیم به محض اینکه هدیه دریافت می کردیم و از صحنه پایین می آمدیم ۱۰ سکه از برآورد ما کم می کردند. من از بابت «جشن رمضان» از مدیریت قبلی شبکه سالی ۶۰ میلیون طلبکارم البته در مدیریت جدید تدریجا پول بازگشت ولی خوشبختانه یک ریال هم بدهکار نیستم ولی احسان علیخانی کدام یک این بدهی ها را دارد؟
* چون بحث اخلاق مطرح شد بد نیست سر این سخن را هم باز کنیم که اتفاقا در اجراهای شما با پارتنرهای تان نقدهای اخلاقی زیادی مطرح بود.
– در رابطه با محمد حسینی اینگونه نبود اما در پارتنری با شهریاری این نقد را قبول دارم البته او هنوز هم رفیق من است ولی در آن برهه که قرار شد دیگر نباشد از دست من ناراحت شد. به نظرتان در دوره ای که روی آنتن بودیم واقعا باید چکار می کردم؟ من تذکراتم را می دادم اما این برنامه هر شبی روی آنتن می رفت و اگر پارتنر تذکرپذیر نباشد یا تعطیلی خواهیم داشت یا تغییر.
در پارتنری با شهریاری این نقد را قبول دارم البته او هنوز هم رفیق من است ولی در آن برهه که قرار شد دیگر نباشد از دست من ناراحت شد* علاقه خودتان است که معمولا تک اجرایی ندارید؟
– بله. من پُر پارتنرترین مجری ایرانم و هیچکس اندازه من در برنامه های مختلف پارتنر نداشته است. هنوز هم تمایل دارم با پارتنرهای دیگری برنامه اجرا کنم اما هیچکدام شان مثل حسینی نبودند.
* پس چرا دیگر این اتفاق نیفتاد؟
– باز هم یادآوری می کنم غالبا هیچ اتفاقی بر اساس سیاست و تدبیر شکل نمی گیرد و همه چیز در لحظه پیش می رود. مثلا به نظر می رسید کنتراست مجریان اتفاق جالبی است و یک روز من و حسینی را کنار هم گذاشتند که از قضا نتیجه خوبی هم داشت بعد از آن محمود شهریاری، هومن حاجی عبداللهی، شهاب عباسی، ژاله صادقیان، علیرضا خمسه و … را جایگزین کردند اما جواب نداد. من در اجرا پاسور خوبی هستم اما چون پارتنر خوبی نبود تصمیم گرفتم تک اجرایی را دنبال کنم.
* در اجرای تکی که مطرح شدن بیشتر اتفاق می افتد. این برایتان مهم نبود؟
– بر خلاف سایر دوستان شهرت و دیده شدن آنقدری برایم اهمیت ندارد که بخواهم تنها جلوی دوربین بروم اتفاقا به نظرم پارتنر در اجرا اگر درست باشد برنامه را موفق تر می کند و فضای تک بعدی را می شکند. من ۲۳ سال پیش این جریان را شکستم و هزینه اش را هم دادم.
پارتنرها در دنیا تعریف بین المللی دارند. زن و مرد، زشت و زیبا، کوتاه و بلند … استانداردهایی هستند که همیشه روی صحنه مشاهده می کردیم اما ترکیب مجری ارزشی با جوان تین ایجر موبلند اتفاقی بود که نمونه نداشت. در برنامه های دیگر سعی کردند این ترکیب را تکرار کنند اما جواب نداد.
* و همچنان معتقدید توقف این نوع برنامه بی هدف بوده است؟
مدیر شبکه وقت گفت عینکت مبارک خیلی خوب شدی ولی من احمدزاده خوشگل نمی خواهم احمدزاده معصوم بیشتر به درد ما می خورد- اگر فکر می کنید در سیستم مدیریتی تفکری پشت یک اتفاق است چنین نیست. «شب بخیر تهران»، «نیم رخ»، «فیتیله ها»، «صبح بخیر ایران» و … از سر درایت قطع نشدند شاید آنها هم ندانند چرا این سرنوشت شان بود. همان سال ها یک روز عینکم را عوض کردم و با همان فریم جدید که خریده بودم نزد مدیر شبکه رفتم. در همان وهله اول مدیر شبکه وقت گفت عینکت مبارک خیلی خوب شدی ولی من احمدزاده خوشگل نمی خواهم احمدزاده معصوم بیشتر به درد ما می خورد.
* بین اجراهایتان کدام را بیشتر تاثیرگذار می دانید؟
– در طول ۳۸ سال گذشته تاکنون برنامه ای تاثیرگذارتر نسبت به «دوستت دارم مادر» ندیدم؛ برنامه ای که ۲ سال درست شد و از سال سوم تکرارش را پخش کردند چون می گفتند پول نداریم بسازیم. جالب اینکه تکرار پخش هم پیشنهاد خودم بود. من ۲۴ برنامه کامل نوشته بودم و هماهنگی ها را انجام داده بودم اما قسمت نشد.
* چرا قبل و بعد از ماه مبارک رمضان کمتر از شما اجرا می بینیم؟
– غیر از ماه رمضان هم امکان کار وجود دارد ولی پرداختن به برخی موضوعات در ماه رمضان مناسب تر است. فعالیت های من هم منوط به این ماه نیست. اتفاقا برنامه ای را ۶ سال پیش نوشتم که فرمت اجتماعی دارد و خیلی هم هزینه بر نیست با اینکه شبکه سه کار را دیده و برآورد کرده و من چهار قسمت را هم ساختم ولی بدون دلیل یک روز گفتند دکور را جمع کن و فعلا دست نگهدار.
* شما همیشه در واکنش به پیشنهاد مدیران سکوت می کنید؟ حتی زمانی که شایعات اقتصادی دامنگیرتان بود؟
– همان زمانی که در بحث اقتصادی درگیر شایعات شده بودم هم چیزی نگفتم. اساسا معتقد به این جنجال ها نیستم.
* کلام آخر؟
– دغدغه بحران آب برای من جدی است و توانایی تولید برنامه در این مورد هم دارم به شرطی که سازمان صدا و سیما هم فضا بدهد. نمی شود من دلم شور مملکت را بزند ولی همه فکر خودشان باشند. من یک نفر کاری از دستم برنمی آید. الان تلویزیون کاسه بشقاب فروشی شده است و جا برای طرح موضوع آب ندارد. این موضوع اگر بحران است سازمان هم باید بحرانی برخورد کند. نه اینکه من درباره آب حرف بزنم آخرش هم بگویم عدد یک را به این شماره بفرستید قابلمه بخرید.