نمایندگان لیست امید رها شده اند
نزدیک شدن به موسم انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، بار دیگر فضای سیاسی داخل کشور برای تجربه آزمونی جدید از رقابت نمایندگان منتخب ملت برای ورود به بهارستان، گرم شده است. شخصیتها و احزاب سیاسی در هر دو جریان اصولگرا و اصلاحطلب بار دیگر خود را برای زورآزمایی در انتخاباتی جدید آماده میکنند. در همین راستا، شاهد اعلام مواضع و بالاگرفتن بحثهای سیاسی در فضای داخلی کشور نیز هستیم. در این میان، جریان اصلاحات یا اصلاحطلبان در مقام مدافعان اصلی حسن روحانی در انتخابات 96 این روزها با انتقادات زیادی مواجه شدهاند و در جناح مقابل تلقي اصولگرایان از وضعیت کنوني به گونه اي است كه بدرن توجه به واقعيت ها خود را از پیشبرندگان انتخابات آینده مجلس تصور مي كنند. در راستای پیگیری آسیبشناسی و بررسی آخرین وضعیت اصلاحطلبان، «انتخاب» با مرتضی مبلغ، معاون سیاسی وزارت کشور ایران در دولت اصلاحات و از اعضای حقيقی شورای عالی سیاستگذارای اصلاحطلبان گفتگو داشته است.
جریان اصلاحات در میانه شرایط نهچندان مناسب تحولات سیاسی – اقتصادی کشور چه وضعیتی دارد؟
وضعیت کلی اصلاحطلبان را نمیتوان از وضعيت کشور و ساير جریانهای سیاسی و سایر دستگاههاي حاكميت جدا ومتمايز دانست. شهروندان ایرانی در وضعیت کنونی با مشکلات سياسي واجتماعي ومعیشتی و اقتصادی جدی دستوپنجه نرم میکنند و سرخوردگی وبي اعتمادي به بخشهای بزرگی از جامعه تسری پیدا کرده است. این مشکل عمومی جامعه بوده که دامنگير كشور وهمه جريانها شده است. با این وجود، اصلاحطلبان در وضعیت کنونی از این جهت که در افكارعمومي به عنوان نیرویی پیشرو مطرح اند، مردم از آنها انتظارات خاص وبيشتري دارند، لذا به همين ميزان بیش از سایر جریانها نگران جامعه وشرايط پيش امده هستند ونسبت به وضعیت کنونی احساس مسئولیت میکنند.
در این میان بخشی بزرگ از انتقادات نسبت به وضعیت کنونی به عملکرد اصلاحطلبان و در بطن آن شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان وارد میشود، شما در مقام یکی از اعضای حقيقی حاضر در این نهاد، این انتقادات را چگونه ارزیابی میکنید؟
در بررسی عملکرد شورای عالی اصلاحات، نبايد فراموش كرد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی سال 94 و شوراها و ریاست جمهوری 96، این نهاد عملکرد مثبتی داشته و نتیجه آن نیز برگزاری انتخاب پرشور و پیروزیهای چشمگیر بود. مشكل اين بود كه شورا سازوكار نظارت بر عملكرد نمايندگان خود و پشتيباني و پيگيري وظايف آنان را پيش بيني نكرده بود و به يك معني نمايندگان رها شدند. البته بعد از اتمام انتخابات مذکور، شورای عالی آسیبشناسی عملکرد و سازمان خود را در دستور کار قرار داده و با مشخص ساختن آسيبها و نقاط ضعف مقرر شده در دوره سوم یعنی وضعیت کنونی بخشی بزرگي از اشکلات موجود در زمینه فکری و عملیاتی رفع شود. همانطور كه اشاره كردم یکی از کاستیها این بود که منتخبانی که در دو دوره گذشته به عنوان منتخبان شورای عالی اصلاحات به نهادهای قانونی و اجرایی راه پیدا کردند، تحت نظارت شورا نبودند. دیگر کاستی مهم، در بخش رسانه و ارتباط با پایگاه و بدنه اجتماعی و اتخاذ مواضع دفاع از حقوق مردم بود. شورا در زمینه اطلاعرساني عمومی و اتخاذ مواضع شفاف اصلاحطلبانه متاسفانه عملکرد مناسبی نداشته و اکنون سعی میشود این مشکل نیز برطرف شود. در سطح سوم، شفافیتهای لازم در سطوح مختلف کارکرد شورای عالی اصلاحات آنچنان که باید و شاید دنبال نمیشد. در دوره سوم تلاش شده با اصلاح ساختار و ایجاد کارگروههای جدید این سه نقطه ضعف رفع شود.
علاوه بر این ضعف، برخی از منتقدان که بیشتر اصلاحطلب نیز هستند از نوع مدیریت شورا ناراضی هستند و معتقدند در این نهاد شاهد محفلهای پنهان قدرت هستیم؛ تا چه اندازه این نقد را درست و واقعبینانه ارزیابی میکنید؟
شوراي عالي جنبه جبههای دارد نه حزبي لذا همهچيز ان از جمله نحوه مديريت آن نيز در چار چوب اقتضائات جبههاي بوده و مجبور است در يك فرايند جمعي همه سلايق گوناگون را لحاظ كند، لذا در نقد مديريت شورا بايد اين واقعيت مهم را موردنظر قرار داد. البته در اين دوره نحوه مديريت شورا ارتقا پيدا كرده است اما در مورد اينكه مي گوييد در اين نهاد شاهد محفلهاي پنهان قدرت هستيم اين نقد اشتباه و غيرواقعي است. شورای عالی اصلاحات ساختار، آییننامه و دستور العمل کاری مشخصی دارد که با نظر اجماعي اعضا به تصویب رسیده است. شورا همچنين کارگروههای مشخصی دارد و تمامی امور بر اساس روند انتخاباتی و شفاف جريان مي يابد. شورا همچنين دارای هیات رئیسه و سازمان مدیریتی مشخص است وتصميمها با روند روشني اتخاذ مي شود، لذا ایراد چنین انتقاداتی منصفانه بهنظر نمیرسد وعمدتا از روي بي اطلاعي است.
در سطحی دیگر بسیاری از انتقادات نسبت به شورای عالی اصلاحات در ارتباط با لیست ارائه شده از سوی آنها برای انتخابات مجلس، شورای شهر و نیز حمایت آنها از حسن روحانی ریاست جمهوری است. در این زمینهها آیا انتقادات را وارد میدانید؟
براي قضاوت درمورد ليستها به دونكته اساسي بايد توجه داشت. نكته اول مربوط به رد صلاحيت هاي گسترده و بيسابقه در انتخابات مجلس است كه دست شورايعالي را به شدت بسته بود و نكته دوم هم سازوكار جبههاي این نهاد بهويژه در خصوص انتخابات شوراها است كه الزاما بايد حتي الامكان نظر همه سلايق لحاظ ميشد. اينطور نبوده است كه يك حزب يا جريان خاص با دست باز واختيار لازم دست به انتخاب بهترينها بزند. علاوه براين واقعیت این است که همانطور كه گفتم شورای عالی سیاستگذرای اصلاحطلبان پایش و پیگیری لازم را بعد از انتخابات بر روی منتخبان خود نداشته و به همین دلیل قضاوت کردن مشکل به نظر میرسد. متاسفانه فضای رسانهای کشور هم نه تنها در بحث شورا و مجلس، بلکه در کلیت امور رویهای منفی پیدا کرده است. به ویژه در فضای مجازی مورد توجه قرار دادن نکات منفی و عدم نگاه به ابعاد مثبت، به فرهنگی رایج تبدیل شده است. لذا نسبت به فراکسیون امید در مجلس و شورا، بیش از برجسته شدن اقدامات مثبت، عملکرد منفی آنها مورد توجه قرار گرفته است. منصفانه این است که از سوی این فراکسیون گزارش عملكرد ارائه شود و بعد عملکرد مورد انتقاد قرار گیرد.
علیالخصوص، در ارتباط با شورای شهر تهران که وجوه مثبت عملکرد ان مشخص تر و نمایان تر است. امروز شاهد هستیم در چندین مورد از مسائل و مصائب همیشگی ساکنان پایتخت اقدامات مثبتی انجام شده که مهمترین نمودهای آن را میتوان در بهبود آلودگی هوا، عملکرد مثبت در زمینه ایاب و ذهاب و حمل نقل و بهبود وضعیت ترافیک مشاهده کرد همجنين فرايند شافيت و ضدفسادي كه در شورا و شهرداري استقرار يافته است بيسابقه است. اینها سطوحی هستند که شهروندان به وضوح آنها را لمس میکنند اما متاسفانه بهويژه صدا وسيما چون شورا از جناح باب طبعش نيست برخلاف گذشته كه دائما براي شورا و شهرداري پروپاگاندا راه ميانداخت، امروز با برجستهسازي نقاط ضعف دستاوردها را کمرنگ جلوه میدهد.
در ارتباط با نقدهای وارد شده بر اصلاحطلبان پیرامون حمایت آنها از دولت روحانی و پاسخگو نبودن در وضعیت فعلی است. از نظر شما اصلاحطلبان باید مسئولیت وضعیت نامناسب کنونی را بپذیرند؟
عملکرد روحاني در دوره اول در زمینههای اقتصادی، سیاست خارجی و برونرفت از مشکلات عدیده قبلی مثبت بود. در سال 96 هم اصلاحطلبان و هم مردم نیز این احساس را داشتند که انتخاب درستی را انجام دادهاند. در واقع، تصمیم اصلاحطلبان در حمایت از روحانی برای دور دوم با توجه به واقعیات موجود و پیشگیری از بازگشت به وضعیت نامطلوب سابق بود و تصميم درستي بود وكسي علم غيب نداشت كه در دور دوم چه مي شود. متأسفانه اتفاقاتی که بعد از انتخاب حسن روحانی در دور دوم افتاد، در دو بُعد درون دولتی و برون دولتی قابل ارزیابی است. در سطح برون دولتی، جریانهای افراطی و تندرو به شدت دولت را مورد هجمه قرار میدادند و برخی نهادهای اقتصادی نامشروع در وضعیت کلان اقتصادی کشور دخالت وايجاد اختلال مي كردند. همچنین، اقدامات ضدایرانی دونالد ترامپ که بعد از خروج از برجام شدت بیشتری گرفت، همگی در ایجاد بحران برای دولت تاثیر داشتند. در سطح درون دولتی هم تغییر جهت ناگهاني روحانی در همان مقاطع اولیه که نمود اصلی آن در چینش کابینه و ایراد برخي مواضع متناقض پدیدار شد، از همان ابتدا این تصور را میان مردم و اصلاحطلبان ایجاد كرد که گويا رئیسجمهور منتخب تنها رای مردم را خواسته و بعد از انتخاب مجدد آنها را فراموش کرده است.
با وجود تمامی این تفاسیر، اصلاحطلبان باید مسئولیت وضعیت کنونی کشور را مورد پذیرش قرار ندهند؟
براي پذيرش مسؤليت وضع كنوني بايد ابتدا عوامل بهوجود آورنده آن بهطور دقيق و واقع بينانه مشخص شود و سپس هر فرد و جرياني به نسبت آن، مسؤليت بپذيرد. شما نقش تندروها، دستگاههاي موازي، دولت پنهان، صداوسيما، نظارت استصوابي، عملكرد دولت و رئيس جمهور، عملكرد دستگاه قضايي و از همه مهمتر فشارهاي بيسابقه و سيستماتيك ترامپ و دشمنان قسم خورده كشور و ساير عوامل را در نظر بگيريد تا مشخص شود هركس و از جمله اصلاحطلبان چقدر بايد مسؤليت بپذيرند. اصلاحطلبان اگر مسئولیتشان بر این مبنا باشد که چرا به آنها گفته شد به روحانی رای بدهند، اتفاقا مناسبترین رویکرد این بود که این اقدام در آن مقطع صورت بگیرد اما اگر مساله برخي عملكردها و مواضع دولت و رئيس جمهور است اصلاح طلبان همواره دركنار پشتيباني از دولت، اين عملكردها ومواضع را بشدت مورد نقد قرار داده اند. فراموش نكنيم كه اصلاح طلبان نقشي در تعيين كابينه وساير مديريتها نداشتهاند و روحاني هم گفته است كه من هيچ قراري در اين خصوص با آنان نداشتهام و لذا خود ايشان تصميم ميگيرد.
یکی دیگر از مباحث موجود پیرامون شورای عالی اصلاحات، بحث شکلگیری پارلمان اصلاحات است. حتی برخی از آن به عنوان جایگزین شورا یاد میکنند. دیدگاه شما پیرامون این موضوع چگونه است؟
پارلمان اصلاحات در صورت شکلگیری جایگزین شورای عالی اصلاحات نخواهد شد، بلکه در مقام نهاد بالادستي شورا تلقی خواهد شد. پارلمان راهبردهای کلان را تعیین و شورای عالی بازوی اجرایی خواهد بود. نکته دوم پیرامون پارلمان اصلاحات این است که چنین نهادی فعلا یک ایده است و هنوز چشمانداز و سازوکاری جدی پیرامون ایجاد آن وجود ندارد. این که این پارلمان چه نسبتی با احزاب، حوزههای استانی و اصلاح طلبان… دارد همگی مسائلی جدی است که بر روی آنها بحث میشود.
در مقام دیدگاه شخصی شکلگیری پارلمان اصلاحات را مناسب ارزیابی میکنید؟
اگر مشکلات کنونی آن بر طرف شود ایده مثبتی است. با این وجود هنوز چشمانداز مناسبی پیرامون ایجاد آن وجود ندارد. برای نمونه احزاب اصلاح طلب که حدود 30 تا 40 حزب هستند پیرامون نوع مشارکت همسطح با یکدیگر مشکل دارند. نمیشود حزب چند نفره با یک حزب فراگیر ملی که در اکثر شهرهای کشور شعبه داشته باشد، یک وزن داشته باشند.
مباحثی که اخیرا پیرامون انشقاقات و اختلافات درونی اصلاحطلبان مطرح میشود را چگونه مورد خوانش قرار میدهید؟
به کارگیری واژه انشقاق برای مباحث کنونی که بیشتر متاثر از قضاوت برخي رسانهها است، درست نيست. اصلاحطلبان طی بیش از دو دهه گذشته نشان دادهاند کثرتگرایی بخشی از هویت عجین شده با آنها است اما درعين حال به تدريج توانستهاند به فرايند ارزشمند اجماع سازي دست پيدا كنند. زمانی كه از اجماعسازی حرف زده میشود به معنی نبود اختلافنظر نیست. بنابراین، مواضع متفاوت و متخالف عادی بهنظر میرسد اما مشاهده كردهايم و در آينده هم مشاهده خواهيم كرد كه نسبت به مواضع حساس و راهبردهاي كلان مثل انتخابات به مواضع واحد و اجماعي خواهند رسيد.
در مقام واپسین پرسش عملکرد محمد رضا عارف به عنوان رئیس فراکسیون لیست امید از نظر چگونه بوده و آیا او میتواند گزینه مورد اجماع اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری 1400 باشد؟
برای بحث پیرامون 1400 اکنون زود به نظر میرسد. فعلا همه چيز حول انتخابات مجلس جريان دارد.