نقش دلبستگی در رفتارهای پر خطر نوجوانان پسر
نتایج یک پژوهش نشان میدهد انواع مختلف دلبستگی میتواند بر رفتارهای پرخطر نوجوانان پسر تاثیرگذار باشد.
دلبستگی یکی از برجستهترین مفاهیم روانشناسی معاصر است که به تکوین پیوندهای عاطفی اشاره دارد. یکی از زمینههایی که در حال حاضر مورد مطالعه قرار میگیرد سهم و مشارکت سبکهای دلبستگی در رفتارهای پر خطر نوجوان است. رفتارهای پرخطر رفتارهای بالقوه مخربی هستند که افراد به طور ارادی یا بدون اطلاع از پیامدهای نامطلوب احتمالی آن مرتکب میشوند.
در پژوهشی که حسن رضایی جمالویی، دکتری روانشناسی سلامت دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجفآباد، جعفر حسنی، دانشیار روانشناسی بالینی دانشگاه خوارزمی و محمد نورمحمدی، دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوراسگان) انجام دادهاند آمده است: «پژوهشها نشان دادهاند که بخش عمدهای از رفتارهای پرخطر از جمله مصرف سیگار، الکل، مواد مخدر و رفتارهای جنسی نا ایمن در سنین قبل از ۱۸ سالگی شروع میشود. مفهوم رفتارهای پرخطر سلسلهای از رفتارها را در بر میگیرد که نه تنها برای فرد درگیر در این رفتار و افراد مهم زندگی وی زیانهای جدی به بار میآورد، بلکه باعث صدمه غیر عمدی به افراد دیگر میشود.»
در بخش دیگری از این تحقیق آمده است: «رایجترین رفتارهای پرخطر عبارتند از خشونت، سیگار کشیدن، مصرف مواد مخدر، مصرف الکل، رابطه و رفتار جنسی و گرایش به جنس مخالف. به نظر میرسد که سبکهای دلبستگی و رفتارهای پرخطر با یکدیگر مرتبط باشند. در مجموع یافتههای پژوهشی نشان میدهند که سبک دلبستگی میتواند در طیف وسیعی از رفتارهای پرخطر، مصرف مواد، رابطه جنسی ناسالم و الکلیسم نقش داشته باشد. بر همین اساس، با توجه به علمی بودن مسئله مورد بررسی، درگیر بودن جمعیتی بزرگ، پرنفوذ و سرنوشتساز و پر کردن شکاف موجود، نبود پژوهش جامع درباره رابطه سبکهای دلبستگی با رفتارهای پرخطر در نوجوانان ایرانی و تناقضات و ناهمسانی در تحقیقات خارج از کشور هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبکهای دلبستگی با رفتارهای پرخطر در نوجوانان است.»
محققان در این مقاله میگویند: «بعد دلبستگی اضطراب، دوسوگرایی دلبستگی نشاندهنده عزتنفس پایین فرد و درنتیجه درجه اضطراب، هوشیاری فرد درباره طرد و رها کردن روابط است. افراد با سطح بالایی از دلبستگی دوسوگرا تمایل به داشتن عزتنفس پایین، وابستگی عاطفی و اتکای شدید به دیگران را دارند. در مقابل بعد اجتنابی با درجهای از ناراحتی، در نزدیکی و وابستگی رابطه دارد و افراد با سطح بالایی از دلبستگی اجتنابی تمایل به سکوت در مورد شکلگیری روابط صمیمی دارند. از سمت دیگر افراد با سبکهای دلبستگی ایمن دارای ویژگیهای مثبت در مهارتهای فردی همانند خودآگاهی، عزتنفس و آگاهی از خود هستند. این افراد مهارتهای درون فردی و اعتماد به نفس بیشتری در مقابله با مشکلات دارند.»
ابزار این پژوهش پرسشنامهای ۳۸ مادهای با هفت زیرمقیاس دارد. این زیرمقیاسها عبارتند از: رانندگی خطرناک، خشونت، سیگار کشیدن، مصرف مواد مخدر، مصرف الکل، رابطه و رفتار جنسی و گرایش به جنس مخالف. جامعه آماری ۲۵۷۰ نفر از دانشآموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان نجفآباد (اصفهان) در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲ بودند که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای ۲۴۷ نفر از آنها انتخاب شدند.
در این پژوهش برای جمعآوری اطلاعات ابتدا برای دانشآموزانی که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند هدف پژوهش توضیح داده شد و از آنها خواسته شد که پرسشنامههای سبکهای دلبستگی و رفتارهای پرخطر را با دقت تکمیل کنند و سوالی را تا حد امکان بیجواب نگذارند. هدف از این پژوهش بررسی رابطه سبکهای دلبستگی با رفتارهای پرخطر در نوجوانان بود. نتایج نشان داد بین سبک دلبستگی ایمن و هر هفت مؤلفه رفتارهای پر خطر همبستگی منفی معنیداری وجود دارد یعنی دانشآموزان دارای دلبستگی ایمن به احتمال کمتری رفتارهای پرخطر از خود نشان میدهند.
طبق آنچه در این پژوهش آمده «سبک دلبستگی اجتنابی فقط با مؤلفه مصرف مواد رفتارهای پرخطر همبستگی مثبت دارد. در تبیین این یافته میتوان گفت اگر چه عوامل شروع مصرف مواد ممکن است یک کنجکاوی ساده باشد اما تداوم آن با سبک دلبستگی ارتباط دارد. سبک دلبستگی اضطرابی / دوسوگرا با مؤلفههای رانندگی خطرناک، خشونت، سیگار کشیدن، دوستی با جنس مخالف و رابطه و رفتارهای پرخطر همبستگی مثبت و معناداری دارد. ویژگیهای اصلی دوسوگراها یعنی تردید، تعارض، تخاصم، درماندگی، آشفتگی آنها را به شدت در معرض درگیری، تضاد و درماندگی قرار میدهد.»
در بخش دیگری از این پژوهش آمده است: «بر اساس نتایج این پژوهش میتوان گفت خانواده و مشخصاً شکلگیری دلبستگی ایمن در کودکی نقش بسیار مهم و کلیدی در بروز یا پیشگیری از رفتارهای پرخطر در نوجوانان را به عهده دارد؛ بر همین اساس آماده ساختن فرد برای زندگی در خارج از محیط خانوادگی یکی از وظایف اجتماعی پدر و مادر است. همچنین رسانهها با تبلیغات و بروشورها و مدارس با برگزاری کلاسهای آموزشی برای والدین و آموزش شیوههای شکلدهی دلبستگی ایمن میتوانند موضوع را برای خانوادهها شفافسازی کنند و یاریگر آنها باشند. از آن جایی که رفتارهای پرخطر عامل بسیاری از موارد مرگومیر در سنین نوجوانی و اوایل بزرگسالی را تشکیل میدهند که قابل پیشگیری و کنترل هستند و با عنایت به صدمات و خسارات جبرانناپذیری که هر یک از رفتارهای پرخطر به دنبال دارند و از آن جایی که اقدامات تغییر رفتار در سطح فردی و اجتماعی طولانی مدت و پرهزینه است به نظر میرسد پیشگیری آن هم در دوران کودکی و در زمان شکلگیری دلبستگی بهترین رویکرد برای کاهش رفتارهای پرخطر در سطح جامعه باشد.»
به گزارش ایسنا، محدودیتهای پژوهش احتیاطهایی را در مورد تفسیر یافتههای پژوهش و تعمیم یافتهها میطلبد. با توجه به اینکه شرکتکنندگان در این پژوهش همگی نوجوانان شهرستان نجفآباد بودند، ممکن است بافت فرهنگی شهر در نتایج این مطالعه مؤثر بوده باشد. همچنین دامنه سنی محدود و جنسیت (مذکر) شرکتکنندگان تعمیم یافتههای مذکور را با محدودیت مواجه میکند.
این پژوهش در اولین شماره دوره ۲۰ فصلنامه “دانشوپژوهش در روانشناسی کاربردی” منتشر شده است.