نقدینگی مانند یک سیلاب وحشتناک در بانکها خفته بود، اما سیف آن را به بازار آورد
ابراهیم رزاقی، اقتصاددان می گوید: مسئولان بانک مرکزی در دو سه سال اخیر گفتند سود بانکی را کاهش دهیم تا پول وارد تولید شود. اما چه اتفاقی افتاد؟ این نقدینگی مانند یک سیلاب وحشتناک در بانکها خفته بود. این اقدام رییس بانک مرکزی باعث شد سرمایهها از بانکها خارج شده و به فعالیتهای دیگری مانند مسکن و واردات وارد شد. در نتیجه فضای سوداگری با ارقام بالا امکانپذیر شد.
رزاقی در گفت و گو با انتخاب درباره اوضاع اقتصادی امروز کشور گفت: فکر می کنم اقتصاد ایران در حال حاضر به شکل سرمایه داری اداره میشود و در نوع سرمایه داری آن هم، تولید اهمیت ندارد. فقط نفت استخراج و صادر میکنیم. شما میبینید که دلار ارزان برای واردات میدهیم و هرکس وارد میکند، سود بالایی مانند ۲۰۰ درصد سود را میبرد، اما تولید داخلی ۱۵ درصد سود دارد.
او ادامه داد: بخشی از مسئولین یا نزدیکان آنها از این اقتصاد بهره برداری فوق العاده میکنند. از این جهت به نظر می رسد بخشی از مسئولان اجرایی و برخی نمایندگان مجلس از وضع موجود بدشان هم نمیآید. به همین دلیل نمی بینیم که به طور مثال نمایندگان فلان وزیر یا رییس جمهور را استیضاح کنند.
رزاقی افزود: در حال حاضر، عدهای خاص مبالغ کلانی از طریق واردات، فرار مالیاتی و یا پس ندادن وام به دست میآورند و از طرف دیگر، دولت در عمل احساس میکند که موضوع ربطی به او ندارد. نتیجه این میشود که در ۲۹ سال اخیر، ما ۱۵۰۰ میلیارد دلار واردات داشتیم.
این اقتصاددان ادامه داد: طبق روابط بین المللی با ۱۰ هزار دلار – که قبلا می گفتند – یا ۲۰ هزار دلار – که امروزه می گویند – باید یک شغل پایدار ایجاد شود. اگر این طور بود ما باید ۷۵ تا ۱۵۰ میلیون شغل ایجاد میکردیم، ولی ما ۱۲ میلیون ایجاد کردیم. ببینید چه فاجعهای پیش آمده. به دیگر سخن، ما ۶۶ میلیون نفر ۱۰ سال به بالا در سن کار داریم که از این تعداد ۲۳ میلیون کار میکنند. مسئولین هم به گونهای صحبت میکنند که تمرکز فقرا را به سویی بکشانند که ربطی به مسائل خودشان ندارد.
او درباره علل تلاطم در بازار سکه و ارز نیز گفت: وقتی اقتصاد این گونه شد، و این مقدار پول دست کسی است که میتواند بگوید هزار تا سکه به من بفروشید یا بانکی خود چند صد خانه خریده، دولت وظیفه خود نمیداند که نابسامانیها را زودتر از آنکه به وضع مشابه وضع کنونی برسیم، درمان کند. راهش این است که با کسانی که وام گرفته اند و پس نداده اند و یا کسانی که دلار ۴۲۰۰ تومانی برای واردات میگیرند و ۸۰۰۰ تومانی میفروشند، برخورد شود.
رزاقی درباره نقطه شروع تلاطم های اخیر اقتصادی گفت: به نظر میرسد آغاز حرکت، از آنجاست که طبقهای به وجود آمده که میخواهند سود بالا ببرند، مالیات ندهند و فعالیت آنها هم سنگین نباشد مثل واردات و خرید و فروش. از سویی، مسئولان و رییس بانک مرکزی در دو سه سال اخیر گفتند سود بانکی را کاهش دهیم تا پول وارد تولید شود. اما چه اتفاقی افتاد؟ این نقدینگی مانند یک سیلاب وحشتناک در بانکها خفته بود. این اقدام رییس بانک مرکزی باعث شد سرمایهها از بانکها خارج شده و به فعالیتهای دیگری مانند مسکن و واردات وارد شد. در نتیجه فضای سوداگری با ارقام بالا امکانپذیر شد. گاهی سوداگری انفرادی است و آثار زیانبار آن هم محدود است، اما وقتی سوداگری با ارقام بالا امکانپذیر میشود، وضع فرق میکند. مثلا کسی میآید ۵۰۰ خانه یا خودرو میخرد. مسئولین هم اهمیتی نمیدهند؛ یعنی مفت بری با ارقام زیاد بدون مجازات.
او با اشاره به تاثیر ولی الله سیف رییس بانک مرکزی در اتفاقات اخیر نیز گفت: هرکسی الفبای اقتصاد را بلد باشد، میداند اگر نقدینگی بخش خصوصی سه برابر شود و به خاطر سود کم، به تولید هم نرود، چه اتفاقی خواهد افتاد. یعنی مسئولین، وزرا و آقای سیف این را نمیدانستند؟ چرا؟ چون این جزء الفبای اقتصاد است. واقعیت آن است که هیچ کشور سرمایه داری را نمیتوانید پیدا کنید که در آن طبقات ثروتمند شناسایی نشده باشند. در نتیجه، اینها هر کاری دلشان بخواهد انجام میدهند. نماینده و رسانه میخرند؛ حتی رسانههای خارجی را. چون پول برای آنها مفت است