نفت دیگر مهم نیست!
همهچیز از شکست مذاکرات اوپک و غیر اوپک آغاز شد؛ جاییکه روسیه (عمدهترین تولیدکننده نفت غیر اوپک) پیشنهاد عربستان (عمدهترین تولیدکننده نفت اوپک) را پیرامون کاهش تولید نفت کشورهای غیر اوپک نپذیرفت. با کارشکنی روسیه، توافق قبلی اوپک و غیراوپک پیرامون کاهش ۱.۷ میلیون بشکهای تولید نفت نیز تمدید نشد، و جنگ نفتی عملاً آغاز شد.
در مذاکرات مذکور، کشورهای عضو اوپک قصد داشتند تولید نفت خود را ۱.۵ میلیون بشکه دیگر در روز کاهش دهند و در ازای این میزان کاهش تولید نفت خود، از کشورهای غیراوپک هم خواستند که روزانه ۵۰۰ هزار بشکه از تولید نفت خود را کم کنند، که با در بسته روسیه مواجه شدند. با اعلام این خبر، قیمتهای نفت در بازار جهانی ۱۰ درصد ریخت و ا بهمهگیر شدن ویروس کرونا هم این ریزشها ادامه یافت تا اینکه قیمت نفت WTI آمریکا به ۲۰ دلار در هر بشکه رسید.
با ثبات یک هفتهای قیمتها در این کانال، اکنون میتوان گفت جهان وارد یک جنگ بزرگ نفتی شده است که در میان مدت، یکی از قطعیترین بازندههای آن نفت شیل است، اما ممکن است جنگ آنقدر به درازا بکشد که کار را برای آغازگرهای این جنگ نیز سخت کند.
ارزانترین نفت ۷۰ سال گذشته؟
با ورود به کانال ۲۰ دلاری، قیمت نفت به کمترین میزان خود طی ۱۸ سال گذشته رسید. درصورتی که قیمت نفت به کانال ۱۸ دلاری وارد شود، این قیمت را میتوان کمترین قیمت اسمی نفت طی ۲۲ سال گذشته نامید. اما این تمام ماجرا نیست. نگارنده باور دارد که قیمت کنونی نفت، کمترین قیمت نفت در تاریخ ۷۰ سال گذشته جهان است. نرخ ۲۰ دلاری نفت در واقع قیمت «اسمی» این متغیر است و تورم در آن دخیل نشده است. اگر قیمتها را متناسب با تورم اصلاح کنیم، قیمتهای کنونی نفت تقریباً در حد پایینترین رکوردهای تاریخ ۸۰ ساله قیمت نفت است.
نفتی با قیمت منفی:
رکوردهای کاهشی قیمت نفت شاید بیش از همه، برای تولیدکنندگان نفت شیل خبر بدی باشد. کار بهجایی رسیده است که قیمت نفت در برخی از نقاط کشور آمریکا منفی شده است. طبق گزارش بلومبرگ در برخی از نقاط آمریکا ظرفیت ذخیرهسازی نفت تکمیل شده است و تولیدکنندگان نفت حاضر هستند حتی با پرداخت مبلغی که ۱۹ سنت به ازای هر بشکه است، ذخایر خود را برای ادامه دادن روند تولید نفت، خالی کنند. شاید بتوان این اتفاق را در تاریخ نفت بیسابقه دانست. ادامه اینروند میتواند اثرات جبرانناپذیری بر صنعت نفت شیل وارد کند و تولیدات آنها را برای مدتی از میدان خارج کند. این اتفاق میتواند توجه خریداران بزرگ نفت همچون کشور چین را به کشورهای تولیدکننده نفت ارزان که عمدتاً در خاورمیانه حضور دارند، متمرکز کند.
کمترین درآمد نفتی ایران بعد از انقلاب:
نفت در حالی به کمترین قیمتهای حقیقی خود در طول تاریخ ۷۰ سال رسیده است که قبل از این یکبار دیگر و در زمان دولت خاتمی، این تجربه را داشته است. اما این بار با توجه به تحریمهای گسترده علیه ایران، میتوان انتظار داشت که درآمد نفتی سالانه کشور به کمتر از ۴ میلیارد دلار رسیده باشد. طبق اطلاعاتی که سایت oilprice در اختیار عموم قرار داده است، قیمت نفت سنگین ایران به ۱۴.۹۳ دلار رسیده است. درصورتی که انواع دیگر نفت ایران را نیز در نظر بگیریم، در بهترین حالت، قیمت نفت صادراتی ایران بهصورت میانگین در حدود بشکهای ۲۰ دلار است. چنانچه صادرات نفت ایران را نیز در خوشبینانهترین وضعیت آن در نظر بگیریم، با صادرات روزانه یکمیلیون بشکه نفت خام، ایران به درآمد روزانه ۲۰ میلیون دلار خواهد رسید که این رقم در افق سالانه در حدود ۷میلیارد دلار خواهد شد. لازم به ذکر است که این، تنها «درآمد» ایران از نفت است، و اگر نصف این مبلغ را هزینههای تولید در نظر بگیریم، عملاً سود خالص صادرات نفت کشور به ۳.۵ میلیارد دلار میرسد.
بهترین فرصت برای آزادسازی انرژی
نگارنده در مقالات و مصاحبههای مختلفی حول قیمتگذاری بنزین، همواره بهضرورت آزادسازی و نه «گرانسازی» بنزین اشاره کردهام و حتی در مقالهای با عنوان «بنزین، گرانسازی یا آزادسازی» تأکید کردم که گرانسازی بنزین، در بلندمدت یک رویکرد بازنده است و مردم متضرر اصلی آن هستند. شاید در آن زمان منتقدان سخن اینجانب، هیچگاه تصور نمیکردند که با کاهش جهانی قیمت نفت، روزی آن قیمت ثابت ۳ هزار تومانی بالاتر از قیمت فوب خلیجفارس قرار گیرد. طبق اخبار، قیمت بنزین فوب خلیجفارس طی روزهای اخیر به حدود ۲۰ سنت به ازای هر لیتر رسیده است. بر طبق قانون هدفمندی یارانهها، قیمت بنزین باید به ۹۰ درصد قیمت فوب خلیجفارس برسد. از اینرو درصورتیکه قیمت دلار را در حدود ۱۵ هزار تومان در نظر بگیریم، قیمت کنونی بنزین در بازار آزاد کمی بالاتر از قیمت ۹۰ درصدی فوب خلیجفارس قرار دارد. این رخداد را میتوان در تاریخ جمهوری اسلامی ایران تقریبا بیسابقه دانست.
با این وجود، به نظر میرسد که شرایط کنونی بهترین فرصت برای شناورسازی و آزادسازی قیمت حد بالای بنزین در کشور باشد. در این پیشنهاد، قیمت بنزین آزاد باید بهصورت هفتگی و با دلار نیمایی محاسبه شود، و بهصورت کشوری اعلام شود. در صورت ادامه این روند، میتوان به خصوصیسازی توزیع بنزین در کشور فکر کرد.
ایرانی که دیگر یک کشور نفتی نیست
با وجود کسری شدید بودجه دولت، باید گفت عمده شوک ناشی از کاهش درآمدهای نفتی طی سال ۹۷ و ۹۸ به کشور وارد شده است و این شوک اخیر با وجود افزایش احتمالی قیمت ارز در بازار آزاد، نمیتواند اثر جدی بر اقتصاد کشور داشته باشد. برای درک بهتر موضوع، بهتر است کمی با «عدد/رقم» استدلال کنیم.
درآمدهای ارزی کشور در سال ۹۰
درآمدهای ارزی کشور در دو بخش نفتی و غیر نفتی دستهبندی میشود. طی اطلاعاتی که سایت تسنیم منتشر کرده است، درآمدهای ناشی از صادرات نفت در سال ۹۰ در حدود ۱۱۸ میلیارد و ۲۳۲ میلیون دلار بوده است.
در همان سال، صادرات غیرنفتی ایران نیز در حدود ۴۳.۸ میلیارد دلار برآورد شده است.
پس در مجموع، درآمدهای ارزی کشور در دو بخش نفتی و غیر نفتی در سال ۹۰ به حدود ۱۶۲ میلیارد دلار رسید که از این میان در حدود ۷۳ درصد از آن را درآمدهای ارزش ناشی از صادرات نفت، و ۲۷ درصد را درآمدهای ارزی ناشی از صادرات غیر نفتی پوشش میداد.
درآمدهای ارزی کشور در سال ۹۸
در سال ۹۸ درآمدهای ناشی از صادرات نفت ایران در حالت خوشبینانه به ۱۰ میلیارد دلار رسید. صادرات غیر نفتی ایران نیز در سال ۹۸ به رقم ۴۱.۴ میلیارد دلار رسید.
بنابراین در سال ۹۸ از مجموع ۵۱.۳ میلیارد دلار درآمد ارزی، در حدود ۱۹ درصد مربوط به درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت و ۸۱ درصد مربوط به درآمدهای ارزی ناشی از صادرات غیرنفتی کشور است.
فرصتی که از دست رفت
با کاهش شدید درآمدهای نفتی، بار دیگر باید حسرت گذشت نه چندان دور را خورد. سالهایی که درآمد نفتی کشور سالانه تا ۱۰۰ میلیارد دلار میرسید و با سیاستهای سرکوب قیمتی دلار صرف واردات بیرویه میشد و عملا ذخیره چندانی برای آینده کشور باقی نماند. در حالی که داراییهای صندوق نفت نروژ به نزدیکی ۹۵۰ میلیارد دلار میرسد و داراییهای ارزی کشور عربستان در ژانویه ۲۰۲۰ در حدود ۴۹۰ میلیارد دلار تخمین زده میشود، برآوردها از مجموع ذخایر ارزی ایران به ۱۰۰ میلیارد دلار میرسد. باید از مسئولان کشور در زمان اوج درآمدهای نفتی پرسید که آن پولها، پولهایی که میتوانست در مواقع بحرانی به داد ملت برسد، صرف چه شده است.
چه خواهد شد؟
هرچند بنا به نظر تحلیلگران، بخش عمده صادرات غیر نفتی ایران نیز با کاهش قیمت نفت با مشکلاتی روبهرو میشود، اما میتوان بهصورت کلی این باور را پذیرفت که در سال ۹۸ عمده بار کشور بر دوش درآمدهای ارزی غیرنفتی بود و نقش نفت بسیار کمرنگ شد.
کاهش اخیر قیمت نفت در بازار جهانی با وجود افزایش فشار بر بودجه کشور و احتمال رشد قیمت ارز در بازار داخل، بعید است شرایطی مشابه سال ۹۸ را برای اقتصاد ایران تکرار کند. اما در صورت همهگیری بیماری کرونا و تعطیلی کشور برای مدت طولانی، ممکن است کشور با شوک جدیدی روبهرو شود. لازم به ذکر است که نگارنده میپندارد که با کاهش قیمت نفت، زمان مناسب اصلاحات ساختاری و آزادسازی انرژی فراهم است. از اینرو، شاید بتوان از این بحران، برای اصلاحات ساختاری در کشور استفاده کرد و یک بار برای همیشه کشور را به فضای رقابتی و خالی از رانت نزدیک کرد.
به گزارش ایران جیب،در ابعاد جهانی نیز به نظر نمیرسد که نفت، آینده چندان روشنی داشته باشد. کاهش شدید تقاضای نفت در بازار جهانی به حدی است که حتی با کاهش ۲ میلیون بشکهای تولید نفت که در اجلاس اوپک و غیر اوپک مطرح بود، بعید است قیمتها به ارقام سالهای گذشته خود برسند. حتی بعد از اتمام همهگیری ویروس کرونا، خرید و ذخیرهسازی گسترده نفت توسط کشورهای مصرفکننده همچون آمریکا و چین، سبب میشود که با فرض بازگشت سطح تقاضا به سطح قبل از همهگیری کرونا طی دو سال آتی، حجم انباشت نفت در بازارهای جهانی تا مدتها قیمت را در سطوح پایین نگه دارد. بعد از آن نیز توقع میرود که با پیشرفت تکنولوژی و مالیات بر کربن (پیش از این مقالهای حول آن نوشتهام) تقاضای نفت با رشد چندانی مواجه نشود. از این رو، در صورتی که بحران عجیبی در سطح جهان رخ ندهد، قیمتهای بالای نفت را باید در کوتاه مدت فراموش کرد. تنها شاید با ورشکستگی کامل نفت شیل و چند کشور نفتی، نفت دوباره دوران اوج خود را تکرار کند.