نصف دیه برای برقگرفتگی یک پابرهنه
فکر کنید بعد از ۳۰ سال کار، بازنشسته شدهاید و دلتان میخواهد یک دل سیر هم که شده استراحت کنید یا بیشتر از قبل با فرزندان و همسرتان باشید اما در شرایط اقتصادی امروز چنین تصوری بیشتر به رؤیا میماند تا واقعیت.
به گزارش تسنیم، در زندگی همه ما آدمها، اتفاقاتی میافتد که اصلاً فکرش را هم نمیکنیم؛ اتفاقاتی که بسیار غیرمنتظره و ناگهانی هستند و در یک چشم به هم زدن اتفاق میافتند.
فکر کنید بعد از 30 سال کار، بازنشسته شدهاید و دلتان میخواهد یک دل سیر هم که شده استراحت کنید، به تفریح بروید یا بیشتر از قبل با فرزندان و همسرتان باشید اما شاید در شرایط اقتصادی امروز که چند نفر کار میکنند تا هزینههای زندگی تأمین شود، چنین تصوری بیشتر به رؤیا شبیه باشد تا واقعیت.
حالا که پس از 30 سال کار مداوم، حقوق یک و نیم میلیون تومانی بازنشستگی، کفاف هزینههای زندگیتان را نمیدهد؛ آن هم با 3 دختر تحصیلکرده و بیکار و خانهای که بابت خریدش پس از سالها باید به بانک اقساط بدهید، تصمیم میگیرید قید رؤیای استراحت و تفریح و سفر بعد از بازنشستگی را بزنید و برای خود کاروباری دستوپا کنید.
با پولی که بابت سنوات بازنشستگی گرفتهاید، یک آموزشگاه کامپیوتر راه میاندازید تا شاید از محل درآمدهای این آموزشگاه، قدری زندگیتان از نظر اقتصادی جان بگیرد ولی همان طور که گفتم، اتفاقی غیرقابل پیشبینی و تصور که حتی در خواب هم به ذهنتان خطور نمیکرد، همه برنامهریزیهایتان را به هم میریزد.
مهر است؛ چند روزی بیشتر از پایان فصل تابستان و آغاز پاییز نگذشته که باران شروع به باریدن کرده است و طبق معمول، خیابانها و کوچهها را آب گرفته. مردی پابرهنه بنا به دلایلی که اصلاً معلوم نیست، تصمیم میگیرد از کوچهای که آموزشگاه شما در آن قرار دارد، عبور کند. برای اینکه بهخاطر لغزنده بودن سطح خیابان به زمین نخورد، پایه فلزی تبلیغاتی آموزشگاه شما را میگیرد غافل از اینکه سیم برق موجود در بدنه تابلو، اتصالی کرده است؛ بنابراین گرفتن پایه تبلیغاتی آموزشگاه همانا و جان باختن بر اثر برقگرفتگی همانا.
مردی که اصلاً معلوم نیست آن حوالی چکار میکرده و چرا پا برهنه بوده، فوت میکند و شما بهخاطر رعایت نکردن اصول ایمنی کار به پرداخت 50 درصد دیه کامل مرد مسلمان محکوم میشوید.
آنچه شرح داده شد، داستان خیالی و زاییده ذهن بیمار و شاید هم خلاقِ! خبرنگار ما نیست، بلکه داستان زندگی «ناهید» خانم است.
ناهید خانم بعد از این ماجرا بهخاطر ناتوانی در پرداخت دیه، از دادگاه تقاضای اعسار میکند و دادگاه نیز با توجه به وضعیت شرایط مالی او، درخواست اعسار را میپذیرد و مقرر میکند ربع محکومیت بهعنوان پیشپرداخت و 3 درصد مبلغ محکومیت نیز بهعنوان اقساط ماهیانه در نظر گرفته شود اما ناهید که تقریباً تمام سرمایه و داروندارش را صرف راهاندازی این آموزشگاه کرده بود، نمیتواند این مبلغ را بپردازد و حالا هم در زندان است.
حالا پرونده این مادر رنجور که هم از بیماری رنج میبرد و هم از شرایط زندان، در ستاد دیه مطرح شده تا شاید با کمک خیّرین و نیکوکاران بتوان او را از زندان رها کرد.
نیکوکارانی که تمایل دارند یاریگر این مددجوی نیازمند باشند، میتوانند کمکهای نقدی خود را به شماره حسابهای ستاد دیه کشور بهقرار 74/74 بانک ملت شعبه مستقل مرکزی، 7777 بانک تجارت شعبه مرکزی، 8888 بانک صادرات شعبه مرکزی یا 55555 بانک ملی واریز نموده و برای اختصاص مبلغ پرداختی جهت آزادی این فرد یادشده فیش پرداختی را با تحریر موضوع کمک انجامشده به شماره 88916011 دورنگار کنند. روابط عمومی ستاد دیه با تلفن تماس 15 ــ 88916012 پاسخگوی سؤالات شما در این زمینه خواهد بود.