نسل طلایی کارگردان‌های سینمای ایران حفظ شوند اما نه با ولخرجی!

    کد خبر :274872

سیاست غیررسمی حفظ نسل طلایی کارگردان‌های سینمای ایران مسیر پیچیده را شکل داده که بیش از آنکه به حفظ این نسل منجر شود، به تخریب فضای فیلمسازی آنها منتهی شده و به نوعی شاهد نقض غرض از سوی سیاست گذاران درباره این گروه از فیلمسازان هستیم؛ رویکردی که اگر اصلاح نشود، در آینده‌ای نه چندان دور، دیگر از صفت طلایی برای آنها استفاده نخواهد شد.

به گزارش تابناک؛ در کمتر از یک دهه اخیر سیاستی غیررسمی در پیش گرفته شده که بر مبنای حفظ شماری از سینماگران استوار بوده است. البته در این زمینه در برخی حوزه‌های دیگر نیز اقداماتی رخ داده اما در سینما به واسطه هزینه بالای اعمال این سیاست، چنین رویکردی نمودی پررنگ‌تر داشته است. بر مبنای این سیاست، گروهی از کارگردان‌ها که عمدتاً متعلق به نسل دوم و سوم هستند، با تامین منابع مالی برای فیلمسازی به هر نحو کارت بلانش دریافت کردند و این امکان ویژه را به دست آوردند تا هرآنچه می‌خواهند بسازند.

این گروه از چهره‌هایی تشکیل شده که علاوه ساخت آثار مورد تحسین قرار گرفته در داخل و خارج از ایران، دلبستگی به کشور نیز دارند و سابقه ی گرفتن ژست اپوزسیون ندارند. از این منظر آنها را می‌توان نسل طلایی سینمای ایران لقب داد که برای دوره‌ای فیلم‌هایشان به سینمای کشور جهت می‌داد و حتی آثاری به تقلید از فیلم‌هایشان در ایران و دیگر کشورها خلق می‌شد.

این کارگردان‌ها معمولاً هرکدام به یک مجموعه متصل شده‌اند که این مجموعه‌ها تامین کننده هزینه فعالیت آنها هستند؛ فعالیت‌هایی که لایه بیرونی‌اش فیلمسازی است اما در لایه‌های پناه اتفاقات دیگری رخ می‌دهد و گروهی از نزدیکان و بستگان این چهره‌های موجه از این ظرفیت به وجود آمده در بخش غیرعلنی بهره برداری می‌کنند و خود را به عرصه فیلمسازی در سینمای ایران که مسیری بس دشوار است، نزدیک می‌سازند.

اگرچه این رویکرد منجر به حفظ این گروه شده اما متاسفانه در کیفیت آثارشان تاثیر مستقیم داشته است. پیام‌های ظریفی که در برخی از فیلم‌های مهم این نسل از کارگردان‌ها بیان می‌شد، اکنون به شعارهای گل‌درشتی تبدیل شده است. این وضعیت، برخی از منتقدانِ هوادار این کارگردانان را نیز واداشته دست کم در مقابل مسیر تازه فیلم‌سازی‌شان سکوت کنند و البته شماری نیز دوستی را به کناری گذاشته و تیغ نقد از نیام بر کشیده‌اند.

هرچند حفظ این نسل به عنوان گروهی که منابع فیلمسازی‌اش را در مهمانی‌های سفارتخانه‌های خارجی یا گعده با میلیاردهای صاحب اموال مشکوک و یا دورهمی با اسپانسرهای مردِ بازیگرانِ زن نمی‌جوید، یک امر قابل توجه است اما این رویکرد حمایتی باید منطبق با یک روش منطقی باشد. تجربیات چند سال اخیر نشان می‌دهد نسل طلایی کارگردان‌های سینمای ایران نه با ولخرجی، بلکه باید با تدبیر حفظ شوند.

ارائه کارت بلانش نیز به برخی فیلمسازان باید با یک پیش شرط باشد و آن فیلمسازی با کیفیتی به مراتب بالاتر از قبل است؛ کیفیتی که صرفاً نباید محدود به فرم و جلوه‌های ویژه شود و انتظار این است با این حجم حمایت، شاهد فیلمنامه‌هایی درخشان‌تر در پس برخی از این آثار باشیم و نتیجه سرمایه گذاری بر روی این کارگردان‌ها، فیلم‌هایی مهم‌تر از آثار پیشین‌شان باشد که در سطح بین الملل نیز توجه عمومی را به شکل «واقعی» به خود جلب کند.

انتظار این است که سیاست گذاران ناپیدای این عرصه، با جدیت بیشتری با نسل از کارگردان‌های توانمند روبرو شود و کیفیت بالاتری را با هزینه کمتر از آنچه اکنون شاهدش هستیم، در آثار بعدی این کارگردان‌ها شاهد باشیم. بدون تردید اگر این کارگردان‌ها سوار بر این موج از حمایت‌ها، همین مسیر کنونی را در پیش بگیرند و کیفیت آثارشان همین سطح را داشته باشد، در آینده‌ای نه چندان دور، دیگر تعبیر «نسل طلایی» برای آنها به کار برده نمی‌شود و آنها قربانی این نوع حمایت می‌شود که اکنون از برخورداری‌اش سرمست‌اند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید