ناگفته های شنیدنی از تاثیر روانی کرونا در فرد بهبود یافته
تاثیر روانی و اجتماعی کرونا بیش از آثار بیولوژیک آن است که برچسبزنی، رفتار تبعیض آمیز، طرد اجتماعی و اقتصادی و گاه خشونت در کنار محرومیت از برخی خدمات و حمایتها، نتایج زیان باری داشته که ناگفتههایی از این جنس در افراد مبتلا به این ویروس در آذربایجان غربی بسیار شنیدنی است.
پایان سال ۱۳۹۸ برای جامعه ایران، چندان خوشایند نبود، با همه سختی هایی که این سال داشت، شاید نزدیکی به عید نوروز می توانست مرهمی بر رنجها و ناراحتی های جامعه ایرانی باشد اما خبر شیوع ویروس کرونا و ناشناختگی و فقدان داروی موثر برای آن، اضطراب دیگری را بر این جامعه وارد کرد.
فراگیرتر شدن آن ویروس، هر چه بیشتر جامعه را به یک موقعیت ناامن از نظر سلامت و بهداشت فرو برد؛ در نهایت توسط دولت، موقعیت بحرانی شیوع بیماری واگیر اعلام شد و در سطح جهانی هم به عنوان یکی از دشوارترین موقعیت های پاندمیک در تاریخ مدرن جهان توسط سازمان بهداشت جهانی مطرح شد.
با شیوع کرونا، جامعه به سمت وضعیت تعلیق رفت؛ به تدریج امور جاری و نهادهای جامعه هر کدام بعد از دیگری برای جلوگیری از شیوع این ویروس به سمت تعطیلی رفتند و در این میانه بخش هایی از فرودستان جامعه که امیدی به اندک کار و درآمد شب عید داشتند، هرچه بیشتر سفره شان خالی شد؛ کم کم کرونا همه اقشار و همه ابعاد زندگی ما را تحت شعاع خودش قرار داد از این رو آنچه که اهمیت دارد آن است که شیوع ویروس کرونا را نمی توان صرفا یک پدیده پزشکی دانست.
شیوع ویروس کرونا به یک بحران اجتماعی بدل شده که نه تنها بدن ها و بهداشت ما را درگیر کرده، بلکه پیامدهای بسیار جدی برای فرهنگ، دین، سیاست و اقتصاد ایران و جهان داشته و دارد و باید آن را به مثابه یک بحران اجتماعی در معنای نام و وسیع آن و شاید یک “ابربحران” در نظر گرفت.
بهبودیافتگان از کرونا: انزوا و طرد اجتماعی بیشتر از کرونا اذیتمان می کرد
یکی از بهبود یافتگان کرونا در شهر ارومیه در گفت و گو با ایرنا درباره تجربه ابتلا به ابن بیماری گفت: بیماری خاصی بود و هرلحظه یک قسمت از بدن را درگیر می کرد؛ یک روز حال عمومی خوب بود و تصور می کردم بهتر شدم ولی روز بعد دوباره حالم بدتر می شد و این روند تا ۱۴ روز ادامه داشت.
” محسن فائزی” در ادامه با اشاره به مشکلات روحی ابتلا به این بیماری، افزود: فشار عصبی و جسمی زیادی داشتم که روحیه ام را تضعیف کرد و این احساس که ناقل بودم و باعث ابتلای بقیه هم شدم، بیشتر مرا آزار می داد.
وی با اشاره به انزوا و احساس تنهایی دوران قرنطینه اظهار کرد: همین که ۱۴ روز قرنطینه بودم و چون ضعف جسمی هم داشتم، حوصله انجام هیچ کاری را نداشتم، سر کار نتوانستم برم و کسی را نمیتوانستم ببینم، مثل بقیه بیماری ها نبود که کسی به ملاقات بیاید و فقط از طریق گوشی تلفن و به صورت مجازی با بقیه در ارتباط بودم و همین باعث شد که احساس تنهایی کنم.
یکی دیگر از بهبودیافتگان کرونا تجربه خود از دوران بیماری را اینگونه بازگو می کند: «چند ماه قبل به دلیل نمایان شدن علایم سرما خوردگی آزمایش دادم و تا زمانی که نتیجه آن معلوم شود به مدت هشت روز در قرنطینه خانگی به سر بردم و پس از آن که معلوم شد به به کووید۱۹ مبتلا نیستم، در محل کارم حاضر شدم».
” سعیده قاسمی” ادامه داد: اما برای بار دوم که علایم بیماری در من ظاهر شد، به دلیل عدم امنیت شغلی با توجه به نوع قرار داد استخدامی ام تا زمان مشخص شدن نتیجه آزمایش مجبور بودم سر کار حاضر شوم که متاسفانه این بار نتیجه آزمایش ابتلا به این ویروس مثبت بود.
وی با توضیح برخورد اطرافیان نیز افزود: وقتی همکارانم از نتیجه آزمایش من مطلع شدند، لحن خشونت آمیزی داشتند؛ از طرفی خانواده هم که به این بیماری مبتلا شده بودند، مرا به عنوان ناقل بیماری می دانستند و همه اینها باعث میشد که من احساس عذاب وجدان داشته باشم.
یکی دیگر از نجات یافتگان از مهلکه ویروس کرونا، دوران پس از بهبود را سختتر از دوران بیماری دانست و گفت: «همه از من فرار میکردند و یک ماه با آشنا و فامیل دیدار نکردم.»
” شاهین حمیدی” افزود: تقریبا تا ۲۰ روز بعد از پایان قرنطینه همه از من فاصله می گرفتند و به من می گفتند که “به ما نزدیک نشو و از وسایل عمومی و مشترک استفاده نکن.” میتوانم بگویم که این دوره بدتر از روزهای بیماری و قرنطینه بود.
وی با بیان اینکه بعد از دوران بیماری همه به من چشم یک ویروس متحرک نگاه می کردند، افزود: همه از من دوری می کردند و من سعی داشتم درکشان کنم ولی اینگونه رفتار ها مرا منزوی می کرد.
وی اظهار داشت: بعد از ۱۴ روز قرنطینه و بهبودی کامل انتظار داشتم همه چیز به روال عادی سابق برگردد ولی وقتی ترس را در بقیه حس می کردم باعث می شد خودم را همچنان درگیر ویروس کرونا بدانم.
غلبه بر احساسات منفی، عاملی برای جلوگیری از بار روانی ابتلا به کروناست
مشاور و روانشناس ارومیه ای در این خصوص با اشاره به پیامدهای روانی دوران بیماری، گفت: همانگونه که از واژه “قرنطینه” پیداست، شخص دوران بیماری خود را در یک انزوا و به دور از هرگونه روابط اجتماعی حضوری سپری می کند و باید این موضوع را به عنوان بخشی از دوره بیماری بپذیرد.
“لیلا سپاس” افزود: شخص مبتلا به ویروس کرونا خود باید در این انزوا پیش قدم باشد و این را به عنوان بخشی از مسوولیت خود در قبال سلامتی دیگران در نظر بگیرد.
وی با اشاره ناپایدار بودن این شرایط، گفت: بیمار باید با این احساسات منفی کنار بیاید و در نظر داشته باشد که انسان در مراحل مختلف زندگی همه احساسات مختلف، چه مثبت و چه منفی را تجربه می کند.
این روانشناس ارومیه ای تجربه احساسات مختلف منفی و مثبت را معنا دهنده زندگی عنوان کرد و اظهار داشت: سرکوب احساسات منفی باعث قدرت نمایی و پررنگ تر شدن این احساسات می شود، پس باید با آنها به عنوان مرحله گذاری زندگی کنارآمد.
وی در ادامه با اشاره به وظایف اطرافیان بیماران مبتلا به ویروس کرونا افزود: استفاده از واژه ” کرونایی” القا کننده یک ننگ اجتماعی است و بیماران مبتلا به ویروس کرونا را نباید با اینگونه واژه های مورد خطاب قرار داد.
وی ادامه داد: احساس طرد شدن علاوه بر اینکه می تواند بدتر از عوارض جسمی بیماری باشد، با ایجاد احساس افسردگی در بیماران، سیستم ایمنی بدن را برای مبارزه با بیماری کاهش می دهد.
آذربایجان غربی از استان های با بیشترین شیوع کرونا در کشور بوده به طوری که حدود ۱۱۶ هزار نفر در این استان به کرونا مبتلا شده اند که هفت درصد کل مبتلایان کشوری است.
سهم جمعیتی آذربایجان غربی از کل کشور، چهار درصد است.