ناگفتههای استعفای شهردار

میگوید برنامه برج میلاد، یک سناریوی از پیش طراحیشده بود که فرد مزبور هم شناسایی شده است. این صحبتهای غلامعی رجایی، مشاور رسانهای محمدعلی نجفی، شهردار مستعفی تهران است که در یکی، دو ماه پایانی از عمر شهرداری نجفی، به مجموعه نیروهای او اضافه شده بود.
به گزارش شرق، با رجایی درباره پشت پردههای استعفای نجفی صحبت کردیم. رجایی نیز تأکید دارد بحث بیماری نجفی علت اصلی استعفای او نبود. ضبط را خاموش کردم، درباره علتالعلل استعفای نجفی صریحتر صحبت کرد که امکان انعکاس آن وجود نداشت.
ماحصل این گفتوگو را در پی میخوانید:
درباره استعفای آقای نجفی دو نظر وجود داشت؛ یک نظر که بر بیماری او پافشاری دارد و نظر دیگری که علاوه بر بیماری، فشارها را دلیل استعفا میداند. لطفا بفرمایید فشارها از چه زمانی آغاز شد؟
در جمعبندیای که از استعفای ایشان مطرح شده، این دو نظر دیده میشود. البته نظر سومی هم وجود دارد مبنی بر اینکه شورا با ماندن ایشان موافق نبود که از نظر من، بیشتر شبیه یک لطیفه بود؛ چراکه شورا با اجماع کامل به ایشان رأی داد و تصور میکنم هرکسی شهردار آینده بشود، چنین رأیی را با این اجماع به دست نخواهد آورد. اما نظر دوم؛ یعنی بیماری، درکنار فشارها به ایشان نظر درستی است؛ چراکه اگر به خاطر بیاورید، در استعلامی که در ابتدای معرفی ایشان صورت گرفت، در نهایت با دخالت وزارت کشور، این مهم انجام شد؛ یعنی از ابتدا مقاومتهایی وجود داشت که آقای نجفی شهردار نشود.
خود ایشان نیز در این چند روز از عوامل مشدد صحبت کردند. البته آقای نجفی در بیان بیماری خود کاملا صادقانه رفتار کرد. حتی بحث ادامه درمان او در خارج از کشور مطرح است که با یکی، دو کشور نیز رایزنی کردهاند. خود ایشان هم گفت به من گفته شده خارج از کشور با عوارض کمتری میتوانند جراحی را انجام دهند. اما در داخل هم مواردی را به ایشان معرفی کردهاند. من گفتم پس باید زودتر بستری شوید که ایشان گفت اردیبهشت دنبال بستریشدن میرود.
بنابراین بیماری ایشان بهانه نیست، اما همه ماجرا هم این نیست. عواملی دخیل بود که از قبل از آمدن ایشان، این عوامل مطرح بودند. به نظر من، جریان اصلاحطلب بعد از پیروزی ۲۱ بر هیچ در انتخابات شوراها، تحلیل درستی انجام نداد و نتوانست ارزیابی درستی از این مطلب داشته باشد که مخالفتهایی که با آمدن نجفی میشود، در نهایت منتج به نتیجه خواهد شد. درواقع غرور و سرخوشی پیروزی ۲۱ –هیچ، شورا را به این نتیجه رسانده بود که هرکسی را که انتخاب کنند، او میتواند به کار خود ادامه دهد. با این حال، نجفی در هفتماهه عملکرد خود، کارنامه پذیرفتهشدهای ارائه داد و شورا هم از او راضی بود و بودجه شهرداری را به نحوی که آقای نجفی میخواست، تصویب کرد.
با این حال، با مشکلاتی نیز مواجه بود که ایشان بعد از دو، سه ماه دست خود را به نشانه اینکه دیگر منابع مالی و ریالی ندارد، بالا برد. مثل همان مشکلی که قرار بود برای دولت روحانی اتفاق بیفتد. مرحوم هاشمی به من گفت استراتژی این جریان این است که روحانی در ششماهه اول دولت خود، دستش را به نشانه تسلیم بالا ببرد. اما روحانی نهتنها تسلیم نشد، بلکه دور بعد هم پیروز میدان شد. همانطوری که نجفی به عوامل مشدد اشاره کرد، من نیز تأیید میکنم؛ اما نظر دیگری دارم؛ ایشان میگوید بیماری علت اصلی استعفاست؛ اما من و دوستان دیگری که از نزدیک با ایشان در ارتباط هستیم، برخلاف ایشان که بنا بر ملاحظاتی گفتند بیماری اصل است، معتقدیم اثر عوامل مشدد از جهاتی نهتنها کمتر نبوده که شاید بیشتر بوده باشد.
منظور شما این است که وضعیت بیماری تا این اندازه حاد نبود که آقای نجفی بخواهد بهسرعت کنار برود و دنبال برنامههای بستریشدن باشد؛ یعنی اگر بحث عوامل مشدد پیش نمیآمد، ایشان با وجود بیماری به کار خود ادامه میداد؟
شاید ایشان میتوانست… . ایشان در صحبتی که در جلسه علنی شورای شهر داشتند و همینطور نامه دومی که نوشتند، همینجا بگویم که نامه دوم به معنای دومین استعفا نبود، بلکه تأکید بر استعفای اول بود؛ به این معنی که از شورا خواسته بود تا استعفا را بپذیرند. من اینجا هرگونه رابطه بین استعفای ایشان و صحبتهای دادستان کل کشور را رد میکنم. اصلا شورا کاری به دادستانی نداشته است که حالا بخواهد جا بخورد و این سخن دادستانی را اولتیماتوم در نظر بگیرد. یا مثلا آقای نجفی ملاحظهای داشته باشد که بخواهد با صحبتهای دادستانی، دوباره استعفا بدهد؛ چنین موضوعی مطرح نبوده است. قبل از عید که من با ایشان در تماس بودم و یک بار هم حدودا یک ساعت با هم صحبت کردیم، ایشان مصمم بود فرمان شهرداری را به فرد دیگری واگذار کند. به ایشان توصیه کردم بیماری را علت عمده بیان نکند و بگوید در آینده حرفهای خود را اگر بشود، خواهم زد.
چه چیزی باعث شد فشارها تا این اندازه تشدید شود که کار بخواهد به استعفا کشیده شود؟ فشارها از چه زمانی شروع شد؛ چون یکی، دو ماه قبل از استعفا، اقای نجفی اعلام کرده بود در برابر فشارها ایستادگی خواهد کرد. در واقع شدت فشارها تا کجا پیش رفت که آقای نجفی را مجبور به استعفا کرد؟
من از بهمن به ایشان ملحق شدم. نگاه من به این قضیه این است که فقط بحث استعفای نجفی مطرح نیست، حتی بحث اصلاحطلبان هم مطرح نیست. یک جریان سیاسی شکستی خورده و دنبال ترمیم خود از طریق تضعیف و تخریب جریان پیروز است. بحث آقای نجفی، بحث دوم است و موضوع اول، تضعیف جریان اصلاحطلب است؛ تا جایی که به مردم القا کنند دیگر نباید به این جریان رأی داد. این در حالی است که دست اصلاحطلبان در شورای شهر هم پر است، بهویژه با تخلفاتی که ازدوره قبل شهرداری به دست آوردهاند. فرض کنید دوهزارو ۷۰۰ نفر کارت نمیزدند اما حقوق دریافت میکردند. یا یک فردی شناسایی شده که سه سال حقوق میگرفته اما سر کار نمیآمده است. همچنین تعدادی شناسایی شدهاند که اینها گواهی پایان خدمت ندارند و با برگه معافیت از تحصیل مشغول به کار هستند. در حالی که این معافیت صرفا برای مردودنشدن است تا فرد بتواند ادامه تحصیل دهد و او را برای خدمت سربازی اعزام نکنند، نه اینکه کار نکند. اخیرا گزارشی بود که یکی از سازمانهای تابعه شهرداری که نام آن را نمیبرم، ۵۰ میلیون تومان حقوق دریافت میکرده است.
در حالی که شهرداران هم یکسوم این عدد حقوق نمیگرفتند. اصلاحطلبان خواستند با این وضعیت به سمت مبارزه با غول فساد بروند و کارهایی هم در این زمینه انجام دادند. البته برای مبارزه با فساد راهی طولانی داریم. بهویژه در مورد شهرداری ضمن احترامی که برای همه کارکنان آن قائل هستم اما به دلیل حجم بالای تبادل پولی، امکان فساد هم افزایش مییابد و به نظرم قوه قضائیه باید نه تنها این ۱۲ پرونده را مورد بررسی قرار دهد، بلکه باید یک تا دو شعبه را به بررسی فساد در شهرداری اختصاص دهد.
نباید فراموش کنیم که در ماجرای احضار شهردار، باید این سؤال را طرح کنم که چرا وقتی احضاریه پنج روز زمان داشته، ساعت ۱۰ و نیم شب به در منزل آقای نجفی میروند.
احضاریه پنج روز فرصت داشته است، ولی همان روزی که صادر شده، به در منزل آقای نجفی بردهاند؟!
بله. آقای نجفی در جلسه شورا گفت که حتی همسر من ترسیده بود و من خودم رفتم احضاریه را گرفتم. حتی تعجب کردم که چرا در منزل آوردهاند، میتوانستند صبح به شهرداری بیاورند.
دقیقا چه برخوردی داشتهاند؟
خودش توضیح داده است. آقای نجفی گفته که بازپرس به شهردار گفته که بازداشتش میکند، او هم گفته خب، بازداشت کنید! بعد ظاهرا آقای قطبی، معاون دادستان گفته است که حالا ایشان یک کفیل هم بیاورد، قبول است. الان هم پرونده ظاهرا مفتوح است… .
پرونده با چه عنوان اتهامی مفتوح است؟
دادستان گفته است که با عنوان ترویج فساد و فحشا این پرونده مطرح است. در حالی که روح آقای نجفی هم از این موضوع خبر نداشت. من مطلع هستم. مسئول برنامه که مسئول بانوان شهرداری است هم گفت که من دقیقه نود متوجه شدم، به من هم جزئیات را نگفتند و فقط اطلاع دادند که چند کودک گلافشانی میکنند. این را هرکسی متوجه شود، خب میگوید ایرادی ندارد. این دقیقا سناریو بوده است. فیلم را از زاویهای گرفتند که این کودکان نقش پررنگی داشته باشند.
یعنی یک برنامه از پیش تعیینشده بوده است؟
قطعا سناریو بوده است. اینکه کسی از آن مراسم فیلمبرداری کند و بعد هم افرادی که کار هنری کردهاند، گفتهاند که اصل ماجرا، آن گروه کُر بوده است، اما در فیلم، رقص کودکان برجسته شده است. بنابراین قطعا این موضوع سناریو بوده و فرد موردنظر هم شناسایی شده است.
با فرد مزبور صحبت شده یا احیانا برخوردی صورت گرفته؟
من این را پیگیری نکردم. اما اسم فرد مشخص است و روشن شده که کجا نشسته و از چه زاویهای فیلم را گرفته است. حتی تصویر این فرد موجود است. سناریویی بود که شهردار را به حاشیه ببرد. شاید هم آقای نجفی این ماجرا را پیامی تلقی کرده باشد. اما من با شناختی که از روحیه نجفی دارم، میدانم احضار خود را پیام تلقی نکرده است.
اما تصور و تلقی ما این بود که ماجرای احضار، نشانهای بر نخواستن ایشان است؟
بله. نشانه نوعی حساسیت و نخواستن بود. ولی دلیل استعفا نبود.
در این فاصله که آقای نجفی یک گزارش صدروزه از عملکرد شهرداری قبل ارائه کرد و از طرف دیگر موضوع ارجاع پرونده به قوه قضائیه مطرح شد، آیا پالسی دریافت کرده بود که ماجرا را ادامه ندهد؟
خیر. من هم چنین چیزی را نشنیدم. به هر حال ایشان عدم موافقتهایی را با شروع و ادامه کار خود احساس میکرد، مبنی بر اینکه بعضی جاها ممکن بود با ادامه کار ایشان موافق نباشند و او را نپذیرند، ولی این موضوع را دلیل رفتن، تلقی نمیکرد. یعنی در این نپذیرفتنها، نهی جدی نمیدید.
جلسه آخری که با ایشان داشتید، چه زمانی بود؟
شنبه هفته گذشته بود. ما از چند طرح بازدید کردیم و موقع بازگشت با خودروی ایشان بازگشتیم. در راه با هم صحبت کردیم که من ایشان را مصمم دیدم، بعد از جلسهای که بیستوچهارم اسفند داشتیم که ایشان نامه استعفا را به محسن هاشمی داده بودند. درواقع استعفای ایشان دو مرحله بود. اول یک نامه سهصفحهای نوشتند و به محسن هاشمی دادند. من با آقای هاشمی همان موقع وقت ملاقات داشتم و خبر را اینگونه متوجه شدم. بعد هم به دفتر خودم بازگشتم. بعد از آن دستیار آقای نجفی، نزد من آمد و نامه سهصفحهای را فرستاد تا من هم ببینم. من نامه را خواندم و گفتم نظرم این است که فعلا این نامه را منتشر نکنیم. بعد هم از آقای نجفی خواهش کردم که آن نامه را پس بگیرد و مطلب مختصری را به جای آن بنویسد. آقای نجفی خواست تا من متن مورد نظر را بنویسم. من به ایشان گفتم که بهتر است به بیماری هم اشاره نکنید و بگویید که شاید در آینده توضیحاتی بدهم.
همان متنی بود که به عنوان متن استعفا منتشر شد؟
خیر. متنی که در جلسه شورا خوانده شد، همان متنی بود که من خدمت ایشان داده بودم و چند جملهای هم به آن اضافه کردند و خواندند.
فحوای آن سه صفحه چه بود؟
آن سه صفحه یکسری مسائل بود که در رابطه با فساد مطرح کرده بود، اشارهای هم به موضوع بیماری خود داشت و از عزم خود برای ادامه کار گفته بود، همچنین از شورا و همراهی اعضای آن تشکر کرده بود. اما آقای نجفی ذخیرهای بود که تمام شد. در شورا هم قاعدتا دیگر چنین اجماعی درباره شهردار صورت نخواهد گرفت. من این احتمال را میدهم که کسانی که سناریوی حذف نجفی را برنامهریزی کردند، برنامههایی برای شورا داشته باشند. البته اهل پیشگویی نیستم. اما وحدت شورا حتما مورد هدف رقیب است و آسیب خواهد دید.
آقای تاجرنیا در توییتی بعضی از ژنرالهای سیاسی را مسبب این اتفاقات اخیر شورای شهر تهران دانسته بود. هم از زمانی که بحث شهردارشدن نجفی مطرح شد و اقناعی که از طرف این ژنرالها صورت گرفت که هر ۲۱ نفر شورا به آقای نجفی رأی میدهند. هم در استعفادادن آقای نجفی که این چند نفر اصرار کردند و هم اینکه اینها شورا را قانع کردند که این استعفا را بپذیرد. این موضوع چقدر سندیت و صحت دارد؟
کسی آقای نجفی را وادار به استعفا نکرد. شرایطی باعث شد که ایشان استعفا دهد و اگر بخواهد در آینده توضیح خواهد داد که قطعا آن شرایط آینده نزدیکی نیست. ولی من تأیید میکنم که در جریان اصلاحات متأسفانه کسانی بودند که خیلی زود نغمه رفتن ایشان را سر دادند و این ساز را کوک کردند. در حرفهایشان هم پیداست.
چه کسانی بودند آقای رجایی؟
اجازه دهید من اسم نبرم.
منظور شما جریان کارگزاران است؟
بله بخشی از کارگزاران.
فقط بخشی از کارگزاران یا از جریانهای دیگر هم بودند؟
به نظر میرسد از جریانهای دیگر هم بودند.
مثلا اتحاد ملت؟
خیر. از اتحاد ملت چیزی نشنیدم، ولی احزاب دیگر اصلاحطلب بدشان نمیآمد که این اتفاق البته نه با این سرعت بیفتد. البته این موضوع را تأیید نمیکنم که این مسائل در رفتن آقای نجفی مؤثر باشند. کدورتهایی ممکن است در ذهنها باشد ولی اینکه این مسائل منجر به استعفا شود، غلط است. عوامل مشدد، علت اصلی استعفا بود.
بعد از جلسه استعفا چه شد؟
از جلسه شورا که بیرون آمدیم، یک جلسه بین معاونان و مشاوران برگزار شد که از مشاوران هم فقط من بودم. یک ساعت و خردهای به طول انجامید و ایشان نظرات ما را گرفت. حتی خود من گفتم این شورا الان توپ را در زمین شما انداخت؛ ایشان تأیید کردند. بعد گفتم شما معالجه کنید بعد هم دیگر نیایید و بگویید نمیتوانم. این به واقعیت نزدیکتر بود که برود عمل کند و بگوید امکان بازگشت ندارد. آقای نجفی ترجیح داد این مسئله را به این شکل به شورا منعکس کند که با پزشکم مشورت کردهام و امکان ادامهدادن برایم میسر نیست. این را هم برای شما بگویم که ایشان حداقل با سه پزشک مشورت کردند. آن روزی هم که آن سه صفحه را فرستاد، نسخه یکی از این پزشکها را برای من فرستاده بود.
پزشکشان کیست؟
پزشک مشخصی نیست، ولی آقای حسینی نامی بود. با سه پزشک صحبت کرده بود، اما برای نوشتن نامه دوم با پزشکی که بیشتر قبولش داشته، مشورت کرده است.
فکر میکنید فشارها از جانب چه کسانی مطرح شد. علت آن، فوکوسکردن آقای نجفی روی فسادهایی بود که اتفاق افتاده بود یا موارد دیگری هم مطرح بود؟
نه ارتباطی به پروندهها ندارد. ماجرای فشارآوردن از جانب رقیبی است که شکست خورده است. رقبا دنبال این بودند و از قبل هم گفته بودند. این نشان میدهد که برنامهای بوده که ایشان خسته شود. قاعدتا ممکن بود دست روی نقاطی بگذارند که آنها را به نتیجه برساند و رساند.
مثلا اینکه مواردی از زندگی ایشان را به حالت تهدید بخواهند…
من نمیدانم ولی قاعدتا نتیجه گرفتند و این را باید اذعان کرد. در این قضیه هم کشور و هم مردم باختند و حتی رقیب که فکر میکند ایشان را حذف کرده و نجفی را به یک مهره سوخته تبدیل کرده، اشتباه میکند، چون گرفتن چنین نیروهایی از نظام به نفع هیچکس نیست. تصور من این است که حذف نجفی از مسند شهرداری تهران حتما در انتخابات آتی شورای تهران و آمار رأی مردم اثر خواهد گذاشت، چون مردم شورایی انتخاب کردند و آن شورا شهرداری انتخاب کرد که مردم شاهد حذفش بودند. خواهند گفت که به هر کسی رأی بدهیم، شانسی برای خدمت ندارد، پس چه بهتر که رأی ندهیم.
با توجه به اینکه شما در این سیستم بودید و احتمالا این چند روز هم در جریان صحبتها و نظرها بودید، فکر میکنید گزینههای پیشنهادی چه کسانی هستند؟
میتوانم بگویم گزینهها از چند جهت میتواند مطرح باشد؛ یعنی فردی را از داخل شهرداری انتخاب کنند، مثل آقای حناچی که سرپرستی ایشان جدی بود. من خودم شنبه از آقای نجفی پرسیدم حالا شما میخواهید بروید، چه کسی مدنظر شماست برای سرپرستی؟ گفتند حناچی. اما مطرحکردن جهانگیری و عارف، خندهدار است. در حدی که من میدانم حرفهای درستی نیست و من نشنیدم که با آقای عارف صحبتی شده باشد و میدانم که شورا به این سمت نخواهد رفت. من پیشنهاد یکی از وزرا را به صورت خصوصی با آقای هاشمی مطرح کردم که ایشان تأملی کرد. همچنین از نظر من تیپی مثل محمد فروزنده که بسیار فرد پخته و عاقلی است، میتواند مطرح باشد.
فکر میکنید در آینده نزدیک که نه، اما ممکن است روزی بخواهند درباره اصل ماجرا صحبت کنند؟
این آقای نجفی که من در این چند ماه همکاری دیدم، نخواهد گفت و صلاح هم نیست. حتی در جلسه شورا گفتند که پذیرفتن استعفا هزینه دارد، آقای نجفی گفتند که شما بپذیرید و هرچه هست به گردن من بیندازید و هزینهاش را من میدهم، همه را به پای من بنویسید.
گزارشی از فعالیت امیدیها در بزنگاه استعفای شهردار
آخرین جلسه مجمع امید تهران اواخر سال ۹۶ بود و نخستین جلسه عصر روز گذشته برگزار شد؛ اما در این فاصله، حوادث مهمی رخ داده است که سکوت این مجمع درباره آن عجیب به نظر میرسد. حالا این سؤال پیشروی ۵۱ نماینده و عضو شورای شهر مطرح است که دلیل سکوت و انفعال در برابر استعفای نجفی چه بوده است. غلامرضا حیدری چندان به انفعال باور ندارد و میگوید: «دومینوی مسئلهسازی و بحرانتراشی به راه انداختهاند. تا دنبال حل مسئله فعالان محیط زیست هستیم، یک پرونده دیگر روی میز میرود و تا بخواهیم آن را حلوفصل کنیم، یک ماجرای تازه باز میشود.
در موضوع استعفای محمدعلی نجفی، برخورد دادستان غیرحرفهای و خارج از حوزه کاری ایشان بود. دراینباره نمایندگان اصلاحطلب انتقاد خود را در مجلس و شورای شهر یکصدا به این شکل تصمیمگیریها مطرح کردند». علیرضا رحیمی، دیگر نماینده تهران، فلسفه وجودی این مجمع را همفکری برای موضوعات مهم تهران و همچنین همافزایی توانمندیها و ظرفیتهایی که در شورا و مجلس وجود دارد، میداند. به گفته او: «همزمانی استعفای آقای نجفی با تعطیلات نوروز به علاوه پایان سال که مجلس درگیر استیضاح وزرا بود، اتفاقاتی بودند که نمایندگان مجمع نرسیدند جلسه مشترک داشته باشند».
بنای قیلوقال نداریم
مجمع امید تهران شامل ۳۰ نماینده مردم تهران در مجلس و ۲۱ عضو شورای شهر پایتخت به همراه شهردار و استاندار تهران است. شکلگیری این مجمع از مهرماه سال گذشته با هدف همکاری هرچه بیشتر نمایندگان مجلس و شورای تهران برای پیشبرد وضعیت شهر تهران و بهبود تصمیمگیری در حوزه مدیریت شهری شکل گرفته است. حیدری البته به برخی کارها و تصمیمسازیهای مثبت مجمع نیز اشاره دارد. مهمترین آن به گفته او، به تصویب بودجه سال ۹۷ در اسفند سال ۹۶ مرتبط است. مجمع نمایندگان امید به گفته او، چندان بنای قیلوقال ندارد و میخواهد کارهایش را در سکوت پیش ببرد.
بهتر بود بیانیه میدادند
بااینحال تا امروز هیچ بیانیه و موضعگیری رسمیای از مجمع امید منتشر نشده و آنطور که پروانه سلحشوری به «شرق» گفته: «بهتر بود مجمع امید با شکلدادن به یک جلسه فوقالعاده، ابعاد استعفای شهردار تهران –به دنبال فشارهای عجیبوغریب- را بررسی میکرد و موضع مشخصی میگرفت».
این نخستینبار است که در مدت فعالیت حزبی اصلاحطلبان، شورای شهر تهران و نمایندگان تهران یکدست در اختیار اصلاحطلبان قرار گرفته و شاید شکلگیری مجمع امید تهران مانوری است برای این پیروزی؛ مانوری که گویا در بزنگاههای تاریخی تأثیر بسزایی نداشته است. یکی دیگر از نمایندگانی که نمیخواهد نامی از او برده شود، به ماجرای ناآرامیهای چند روز پس از اعتراض دراویش در تهران اشاره میکند و اینکه اگر مجمع امید تهران یا فهرست امید با سرعت بیشتری واکنش نشان میداد و کف خیابان میرفت و پای حرف آنها مینشست، شاید سطح تنشها به اینجا نمیرسید. به هر شکل، مردم -از هر طیف، جناح و اقلیتی- انتظار دارند حرفشان از جانب نمایندگان شنیده شود.
تخریب سیستماتیک «امید» در کشور
غلامرضا حیدری، با وجود پذیرش برخی نقدها و آهستگی فعالیتها در مجمع امید تهران، کماکان معتقد است جریانی به شکل سیستماتیک جلوی فعالیت «امید» را در ایران گرفته و این جریان بیش از هرچیز دیگری دنبال ناامیدسازی مردم از جریان انتخابات است؛ چراکه آنها از آب گلآلود ماهی گرفته و در صورت ناامیدی شهروندان، بازیشان برد-برد خواهد بود. پروانه سلحشوری در موضوع اخیر استعفای نجفی، معتقد است: «انتظار مردم این است که علاوه بر موضعگیریهای انفرادی، مجمع و فراکسیون بهطور همهجانبه و دقیقتری دراینباره اعلام موضع کنند. بااینحال بر این باورم که شورای شهر و شهرداری نباید هیچ رویکرد سیاسیای اتخاذ کنند و منافع مردم باید در اولویت باشد». او نیز در این بخش از سخنانش به رویکرد حیدری نزدیک شده و میگوید: «مهمترین برنامه گروههای رقیب، ناامیدکردن مردم است و اینکه در حوزه شهری این شورای شهر همان شورای شهر اول است و درگیر منازعات درونگروهی و نه آبادانی شهر».
واکنش مطهری به استعفای نجفی
سلحشوری در بخش دیگری از حرفهایش میگوید: «بههرحال کمترین انتظار مردم این بود که دستکم مجمع امید تهران در موضوع برکناری نجفی و سخنان عجیب دادستان تصمیمگیری جمعی خود را در قالب بیانیه منتشر کرده تا مسئولیت این موضعگیری بر عهده مجمع باشد نه اینکه افراد جستهوگریخته بخواهند درباره این موضوع گفتوگو کنند». حیدری اما توصیه دارد از ایدهآلگرایی به رصد وضع موجود برسیم و میگوید: «بهتر است بهجای حالت ایدهآل، وضعیت واقعی را در نظر بگیرید. وضعیت اصلاحطلبان بسیار غیرایدهآل و غیرمتعادل است. برخی نهادها پاسخگو نیستند و شاهد انواع موازیکاریها هستیم».
علی مطهری ازجمله نمایندگان فهرست امید تهران و مجمع امید تهران بود که از همان ابتدا درباره ورود دادستان به موضوع استعفای نجفی موضعگیری کرد. مجمع نمایندگان تهران هرازچندگاهی جلسه دارد. بااینحال کماکان این سؤال و نقد پیشروی آنها مطرح است که دلیل سکوت این مجمع در بزنگاه یکی از مهمترین رخدادها برای شهر تهران چه بوده است؟
روایت «ذوالقدر» از جلسه عصر روز گذشته مجمع امید تهران
عصر روز گذشته جلسه مجمع امید در محل مجلس شورای اسلامی برگزار شد. حاضران هم ازجمله ۲۱ نماینده شورای شهر و ۳۰ نماینده تهران بهعلاوه سرپرست شهرداری تهران بودند. «سیدهفاطمه ذوالقدر»، نماینده تهران که در این جلسه حاضر بود، درباره مباحث مطرحشده در جلسه که حدودا دو ساعت طول کشید، گفت: «بحثهایی که مطرح شد، درباره اولویتهای تهران بود و اینکه شهرداری تهران زودتر تعیین تکلیف شود که مورد اجماع همه بود؛ چراکه سرپرست نمیتواند نظارت خوب و همهجانبهای بر فعالیتها داشته باشد». ذوالقدر درباره اینکه آیا درباره استعفای نجفی هم صحبتی شد یا خیر، گفت: «در این جلسه گفته شد که بار نخستی که شورای شهر تهران با استعفا موافقت نکرد و بر نظر خود پافشاری کرد، کار خوبی بوده و دیگر در مرتبه دوم به علت پافشاری آقای نجفی بر دلایل خود شورا مجبور به پذیرش استعفا شده است».
این نماینده تهران در مجلس در پاسخ به اینکه آیا به گزینههای شهرداری تهران هم در این جلسه اشاره شد؟، گفت: «بیشتر ویژگیها، توقعات و خصوصیات شهردار آینده بررسی شد و صحبتی از گزینهها به طور مشخص نشد». او در ادامه به تشریح ویژگیهای شهردار آینده تهران پرداخت که در جلسه مورد تأکید قرار گرفت: «ویژگیهایی از سوی نمایندگان تهران مطرح شد که در انتخاب شهردار آینده دیده شود؛ اعم از اینکه سابقه کار اجرائی و عملیاتی داشته باشد؛ اصلاحطلب باشد؛ در کارهای مدیریتی به قول معروف پای کار باشد و مسئولیتپذیر؛ ازجمله رجل سیاسی باشد؛ همچنین برابر مشکلات استقامت داشته باشد».
او ادامه داد: «شهر تهران با مشکلات زیادی روبهرو است و همچنین مشکلات دیگری که از شورای شهر قبلی برای تهران به جا مانده و همینطور مشکلاتی که این شورا با آن مواجه است». نماینده تهران در مجلس به توقعات از شهردار آینده اشاره کرد و افزود: «ازجمله مشکلات تهران آسیبهای اجتماعی مانند تکدیگری، ساماندهی دستفروشان و… است که باید زودتر بررسی شود». ذوالقدر ادامه داد: «مردم باید تغییر و تحولات مدیریتی مناطق را مشاهده کنند و این مدیریت کارآمد باشد». او با اشاره به تشکیل چند کمیته در این مجمع گفت: «کمیتهای تشکیل شد تا برنامهها بین شورای شهر و نمایندگان تهران در مجلس را تنظیم کند و بین چهار دفتر نمایندگان تهران در اسلامشهر، پردیس، شهرری و شمیرانات تقسیم کار کند و درباره مسائل مشترک بحث شود». او افزود: «همچنین کمیته برای بودجه سال ۹۸ تشکیل شده که از الان اولویتهای تهران را برای بودجهریزی بررسی کنیم و برای بودجه سال بعد در نظر گرفته شود». به گفته ذوالقدر این کمیته با استانداری هم جلساتی برگزار خواهد کرد.
شهردار پیر نمیخواهیم
معصومه اصغری: اعضای شورای شهر پنجم هنوز از راه نرسیده درگیر انتخابی شدند که بیشتر از هفت ماه جواب نداد و حالا هر چقدر هم که از این شرایط و اتفاقات عصبانی یا دلخور باشند، مجبورند در کوتاهترین زمان دست به انتخابی دوباره بزنند؛ انتخابی که از همین حالا نگرانیها و ابهامات زیادی دارد چراکه هر کدام از گزینهها و احتمالات انتخابیشان موانعی در درون یا بیرون از جمع خودشان دارد. شنیدهها از اعضای شورای پنجم حکایت از عزم آنها برای انتخاب از میان گزینههایی غیرمعروف و البته جوان دارد؛ گزینههایی که ممکن است معرفیشان به جامعه واکنشهایی را هم در پی داشته باشد، اما درنهایت عملکرد قابلقبولی داشته باشند و شورا از آنها حمایت کند.
یکی از اعضای شورا با اشاره به جلسات غیررسمی اعضا با هم و با جریانهای سیاسی گفت: فعلا بیشتر اعضا گزینههای موردنظر خودشان را معرفی میکنند یا روی آنها حرف میزنند، اما روی چند محور مهم یعنی چهرهنبودن و پیرنبودن اتفاقنظر داریم و گزینههایی هم با همین محور معرفی شدهاند و در روزهای آینده مطرح میشوند. گویا اعضا توافقی روی فعلا حرفنزدن دارند و یکی دیگر از اعضا نیز که تمایلی به گفتوگوی رسمی ندارد، به «شرق» گفت: در میان گزینههای شهرداری افراد بالای ۶۰ سال را معرفی نمیکنیم و تا جایی که میدانم، در میان گزینههای برخی از همکاران چهرههای جدید غیرسیاسی مطرح شدهاند.
رفتن نجفی با آن عجله که حتی حاضر نبود یک روز بیشتر در شهرداری بماند و تاریخ استعفایش را یک روز عقب بیندازد، اعضای شورای پنجم را در فشار بیشتری قرار داد. اعضا تصور نمیکردند اینقدر زود از درون تحت فشار قرار گیرند و هنوز رفتن شهردار قطعی نشده و حواشی آن تمام نشده، فشارها برای انتخاب جدید شروع شده است. بهنظر میرسد تمایل اصلاحطلبان به عقبانداختن این انتخاب و استفاده از فرصت قانونی انتخاب جدید برای شهرداری است و پیشنهاد تعویق یکهفتهای بررسی استعفای نجفی و انتخاب سرپرست و نگذاشتن بررسی گزینههای شهرداری در جلسه دیروز شورا گویای این تمایل به تأخیر است.
اعضای شورای پنجم با شرایطی سخت در انتخاب میان گزینههایی سوخته، محدودشده، تأییدنشده و البته کمتجربه و جوان و ناشناخته قرار دارند. در یک طرف، از همان ابتدای خبر استعفای نجفی و شروع پیشبینیها برای شهردار جدید برخی گزینههای همیشگی و پای کار حرفشان پیش کشیده شد. به روال همیشگی در چنین مواردی از همان ابتدا کسی خبری را رسمی اعلام نمیکند و همه خبرها در بستری از شایعه مطابق با خواست پخشکنندگان شایعه پیش میروند و در نهایت وقتی تیرها به هدف نمیخورد، خبری کوتاه اصل موضوع را تکذیب میکند. هرچند که این بار حبیبالله بیطرف که حالا معاون وزیر نفت است، از همان روز اول انصرافش را رسما اعلام کرد، ولی عدهای دوست داشتند او را همچنان در لیست خود بیاورند. در این میان گزینههای قدیمی دیگری نظیر محمود حجتی هم مطرح شدند اما استقبال زیادی از آنها نشد یا تیم رسانهای فعالی نداشتند.
در طرف دیگر گزینههایی مطرح شدند و در فضای مجازی حرفشان به میان میآمد که احتمال آمدنشان و قبول مسئولیتشان از برگشتن نجفی هم کمتر است؛ قاسم تقیزادهخامسی که برای ادامه همکاری بهعنوان شهردار مشهد اصرار دارد یا محسن هاشمی و محمدرضا عارف که پایشان بند قولهایشان و رأی مردم است. اصلاحطلبان که راه آمده بعد از سالها را از همان ابتدا خیلی جدی و محکم گرفتند، حالا در همین ابتدای راه به دنبال راه و استدلال و توجیهی برای خودشان، افکار عمومی و بستن راه انتقادها هستند تا اگر لازم شد، گزینههای محدودشده را پیش بکشند.
دراینمیان موارد ادای دین به مدلهای مختلفی بروز داده میشود؛ از یک گفتوگوی خبری تا گزارشهای مفصل خبری و تلگرامی که کاملا رو بازی میکنند. عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی به شورای شهر تهران پیشنهاد داد با انتخاب و رأی قاطع به محسن هاشمی بهعنوان شهردار تهران، گروههای فشار صاحب قدرت را خلعسلاح کند. نمونه آن هم این توییت مصطفی کواکبیان است که در توییترش نوشت: «اعضای شورای شهر، تهران مظلوم را از بلاتکلیفی درآورید زمان را از دست ندهید نگران یک رأی اصولگرایان در شورای ۲۱نفره نباشید و با رأی قاطع به محسن هاشمی گروههای فشار صاحب قدرت را خلعسلاح کنید».
اصلاحطلبان گزینههای محتمل دیگری همچون محمدعلی افشانی را هم دارند، اما اینطور که شواهد گویاست، روی این دو گزینه هم اجماع ندارند و در اینروزها ترجیح میدهند روی گزینههای جدید و کمترشناختهشده مانور بدهند. ردپای این رویکرد را هم میتوان از این اظهارات محمد علیخانی با ایلنا دید. او گفته نباید بهدنبال افراد دارای نام و نشان باشیم. نباید دنبال افرادی باشیم که صرفا مشهور بوده و مسئولیتهای مهم داشتهاند، من شخصا بهدنبال چنین گزینههایی نیستم. من بهدنبال پیشنهاد افرادی برای پست شهرداری هستم که برنامه داشته و عملگرا باشند.
این رویکرد اعضا درباره پیشنهاد گزینههایی غیرمشهور اما با کارنامهای مثبت و درعینحال جوان حتی اگر پیشنهاد حزب مشخصی نباشد، درحالحاضر تبدیل به رویکرد غالب اعضا شده است و در میانهای که اصلاحطلبان راه پسوپیشی برای بیان برخی موضوعات و دلخوریها ندارند و فعلا باید سکوت اختیار کنند، این گزینه بهترین گزینه در شرایط فعلی است. در شرایط فعلی که دیدگاههای چند جریان سیاسی در سرنوشت اصلاحطلبان شورای پنجم دخالت مستقیم دارد، شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان بنای یکصدا یا تعیینتکلیف واحد را دارد و ممکن است با انتخاب یک یا دو گزینه و نظر مثبت رئیس دولت اصلاحات، فرد موردنظر انتخاب نهایی شود.
با این وجود به نظر میرسد پای گزینههای مطرحشده همچنان در مسئله مهم تخصص سررشته در مسائل شهری و تأیید از مراجع سهگانه و تأییدات بالاسری بهجز دو مورد در سایر موارد بلنگد و خوب است این موضوع از همین حالا مدنظر قرار گیرد و یکباره چند ماه بعد از شروع به کار شهردار قصههای جدید از وجود پروندهها و نبود تأییدات الزامی شنیده نشود.