«نامه بازی» با روحانی ؛ سیاست جدید منتقدان برای مواجهه با دولت
گروهی از منتقدان دولت که رقبای انتخاباتی روحانی نیز در آن جای می گیرند از استراتژی جدیدی استفاده کرده و سعی دارند با ارائه نامه های پی در پی اما سربسته خود را منجی، راهنما و خیرخواه دولتی معرفی کنند که درگیر مشکلات ناشی از ناکارآمدی خود است.
به گزارش نامه نیوز: رقبا و مخالفان دولت تغییر رویکرد داده یا بهتر بگوییم ناگزیر به تغییر رویکرد شده اند. شرایط و فضای سیاسی و اقتصادی کشور با چنده ماه و چند سال قبل قابل مقایسه نیست و آن ها نیز این را دریافته اند که باید از یک استراتژی جدید استفاده کرد . نگاهی به عملکرد و اظهاراتشان نشان می دهد که در مورد شیوه جدید هنوز به اتفاق نظر نرسیده اند. هنوز هم شاهد چنددستگی و اختلافاتی هستیم که کارشان را برای صف آرایی مقابل روحانی و حامیانش سخت می کند. اصولگرایان و منتقدان دولت سخت و آرام آرام اما بالاخره از فضای انتخاباتی خارج شده و درک کردند که اکنون وقت تمرکز بر موضوعات مهم تر است. از همین رو هم بود که شاهد بودیم برخی تندروترها ساز برکناری، استعفا و حتی عدم کفایت روحانی را کوک کردند. کارشان به تلاش های عملیاتی نیز رسید. مصداق روشن این مدعا تجمع اعتراضی علیه روحانی در مشهد بود که تحت عنوان «نه به گرانی» و با شعارهایی همچون «مرگ بر روحانی» شکل گرفت و به جاهای باریک رسید. تسری آن اعتراض به شهرهای دیگر و شعارهای ساختارشکنانه حتی برگزار کنندگان و آن دست های پشت پرده را نیز نگران کرد.
هرچه بود با تدبیر مسئولان ختم به خیر شد و آرامش به کشور برگشت اما رقبای دیروز هنوز هم سعی داشتند بر همان مدار حرکت کنند و علی رغم مشاهده پیامدهای آن رویه، درس عبرت نگرفته بودند. پیام ویدئویی محمود احمدی نژاد و تاکید او بر ضرورت کنارگیری روحانی از ریاست جمهوری خود گویای ادامه دار بودن آن خیال خام بود.
فرمایشات مقام معظم رهبری اما کار را تمام کرد. آنجا که تاکید کردند: «آنها که می گویند دولت باید برکنار شود در نقشه دشمن نقش آفرین هستند. دولت باید سرکار بماند و با قدرت، وظایف خود را در حل مشکلات انجام دهد» آب پاکی روی دست خیلی ها ریخت.
گروه دیگری از منتقدان دولت اما مدبرانه تر عمل کرده و با توجه به حساس بودن وضعیت اقتصادی و سیاسی کشور دست از رفتارهای سابق کشیده است. با درک این منطق که همگان سوار یک کشتی هستند، کمی کوتاه آمده اند تا ساحل مقصود نمایان شود اما این به معنی پایان رقابت های سیاسی نیست. جریان رقیب دولت دست از کار نکشیده و این طور که از شواهد امر مشخص است، تلاش می کند تا به شیوه محتاطانه تری عمل کند. این گروه از منتقدان دولت که رقبای انتخاباتی روحانی نیز در آن جای می گیرند از در دیگری وارد شده و می کوشد ضمن حفظ ظاهر خیرخواه و یاریگر خود، دولت را ناکارآمد و بی تدبیر معرفی کند. نامه های پشت سر هم به مسئولان را می تواند اقدامی در این راستا ارزیابی کرد.
بدوش شک نامه نگاری و ارائه راهکار و مشورت به دولت مثبت و پسندیده است اما به شرط آنکه راه حل های قابل توجهی در میان باشد و نگارنده آن از انتشار مطالب مورد نظر خود پرهیز نکند.
این طیف از منتقدان دولت برخلاف جریان حامی دولت از ابزار بیانیه استفاده نمی کنند و نامه های سربسته را ترجیح می دهند. برای مثال در روزهای اخیر شنیده می شود که سعید جلیلی رقیب انتخاباتی روحانی در انتخابات 92 نیز نامه هایی در حوزه های مختلف سیاست خارجی و اقتصادی به حسن روحانی نوشته است. نامه هایی که هواداران او از قید مهم برایش استفاده می کنند اما کسی از محتوای آن مطلع نیست.
نمونه دیگر این دست نامه ها را محمدباقر قالیباف دیگر رقیب انتخاباتی روحانی خطاب به سران سه قوه نوشته است. نامه ای که در ابتدای کار محرمانه بود و بعد از کلی فشار رسانه ای و اصرارهای چهره هایی همچون حسام الدین آشنا منتشر شد. انتشار محتوای این نامه اگرچه با چند روز تاخیر اما خیلی مسائل را روشن کرد. نگاهی به کلی گویی ها و پیشنهادات قالیباف همچون سبدکالایی با محور جهیزیه و تفکیک سپرده گذاران خرد و کلان؛ نشان داد که همچنان آن نسخه ای که می تواند برای دولتی ها راهگشا باشد نیست.
حال سوال اینجا است که رقبای روحانی چرا برای ارائه راهکارهای مورد نظر خود از فضای غیررسانه ای استفاده می کنند؟ مرموز کرد ماجرا چه تاثیری در ثمربخشی راه حل های آن ها دارد؟ غیر از این است که با این شیوه امکان ارزیابی انتقادات، استدلال ها، پیشنهادات و راه حل ها را از مردم و رسانه ها می گیرند؟ سلب این امتیاز از جامعه چه سودی برای جریان رقیب دولت دارد، غیر از اینکه ژست خیرخواهی و توانمندی به خود بگیرند.