ناطق نوری تن به لیدری جریان اصولگرا خواهد داد؟ /اصولگرایان تندرو به دنبال مانع آفرینی برای حضور شیخ در سیاست
روزنامه آرمان در گفت وگویی با عبدالله ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب، نوشت: مطلوب اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل این است که آقای ناطق، نقش محوری و کلیدی را در جریان اصولگرا ایفا کند.
بازگشت حجتالاسلام ناطق نوری به عرصه سیاستورزی عملی فتح بابی شده تا بسیاری از ایجاد جریان سومی با محوریت معتدلین سخن بگویند. البته کم نیستند افرادی که مشی و منش اعتدالی دارند و میانهروی پیشه میکنند.
اگر نگاهی به این افراد بیندازیم خواهیم دید مرحوم آیتالله هاشمی نخستین شخص اعتدالی بود که این روش و رویه را پایه گذاری کرد و در این راستا حملات و هجمههای بسیاری را نیز از هر دو طیف سیاسی به جان خرید، اما در حال حاضر شخصیتهایی مثل علی اکبر ناطق نوری، حسن روحانی و افرادی چون علی لاریجانی و محمدرضا باهنر نفراتی هستند که میتوان از آنها در جهت ایجاد جریان سوم نام برد.
گرچه بسیاری نیز معتقدند که جریان سومی شکل نخواهد گرفت و افراد در دو جریان شناسنامهدار حضور خواهند یافت. از سوی دیگر پس از طرح مباحثی چون چرخش رئیسجمهور به سمت اصولگرایان برخی افراد چون احمد توکلی اظهار داشتند باید به موضوعات مهمتر چون مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم پرداخت و چندان مهم نیست که روحانی به چپ یا راست چرخیده است. در این راستا برای بررسی مسائل روز جامعه، بازگشت ناطق و لزوم ارجحیت مشکلات اقتصادی بر سیاسی «آرمان» با عبدا… ناصری فعال سیاسی اصلاحطلب به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
**اخیرا مطرح میشود که با بازگشت حجتالاسلام ناطق نوری به صحنه سیاستورزی عملی، جریان سومی شکل خواهد گرفت. تا چهاندازه به جریان سوم قائلید و بازگشت آقای ناطق نوری را چگونه ارزیابی میکنید؟
من معتقدم که جریان سومی شکل نخواهد گرفت و طبیعتا همان دو جریان تاریخی که انقلاب را شکل دادند و با اسامی مختلف تا کنون پیش آمدهاند رقابت خود را پی خواهند گرفت. البته آنچه خواست ملت و هر دو جناح عاقل سیاسی و خصوصا اصولگرایان معتدل است، برخلاف دلواپسان جریان رادیکال منتسب به اصولگرایی این است که زمینههای کنشگری و رقابتهای انتخاباتی زمینههای برابر و آزادانهای باشد. از سوی دیگر در مورد آقای ناطق نوری باید گفت او یکی از چهرههای اصولگراست که هرچند از تمام مسئولیتهای خود استعفا داده، اما یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام است و کماکان در عرصه سیاسی حضور دارد. در این راستا مطلوب اصلاحطلبان و اصولگرایان معتدل این است که آقای ناطق مثل رئیس دولت اصلاحات در جریان اصلاحات نقش محوری و کلیدی را در جریان اصولگرا ایفا کند.
به گزارش نامه نیوز؛اگر چنین اتفاقی رخ دهد طبیعتا اتفاق مبارکی خواهد بود. من فکر میکنم اصولگرایان معتدل نیز درباره این موضوع اجماع دارند، اما جریان حداقلی رادیکالی در تلاش است فضا را به سمت و سویی پیش ببرد که از چنین ظرفیتی استفاده نشود. بنابراین حضور آقای ناطق نوری در هر سطح و میزان از کنشگری سیاسی به خاطر اینکه همیشه به منافع ملی پایبند بوده و ضمن حفظ هویت اصولگرایی خود به تعامل با رقیب سیاسی خود پایبند بوده در هر شرایطی و به هر میزان مغتنم است و اصلاحطلبان نیز شدیدا استقبال میکنند که آقای ناطق نوری خیلی جدیتر در میدان اصولگرایان حضور پیدا کرده و نقش رهبری را برعهده بگیرد.
**برخی مطرح میکنند که اصلاحطلبان و اصولگرایان نسبت به دهههای گذشته تعقلگرا و آیندهنگرتر شدهاند که این مهم را میتوان در اظهارات سران و برخی چهرههای سیاسی این دو جریان مشاهده کرد. ارزیابی شما نسبت به این مساله چیست؟
فارغ از گرایشهای سیاسی در دوجناح منطق سیاسی حکم میکند که کنشگر سیاسی مطابق با شرایط زمانه تجربه اندوخته و از زمان عبرت بگیرد و شرایط ملی و بینالمللی خود را درک کند. طبیعتا تمام ویژگیهای مدنظر شما در هردو جناح اتفاق افتاده و نه اصولگرایان عمده و اصلی که مخاطب من هستند افراد 2 دهه گذشتهاند و نه اصلاحطلبان روی آرمانهای حداکثری خود پافشاری میکنند، بدین علت که ظرفیتهای کشور مشخص و واقعیتهای داخلی، اجتماعی منطقهای و بینالمللی نیز به طور طبیعی با دو دهه قبل متفاوت است. بنابر این زمانی که یک کنشگر سیاسی واقع بینانه در هردو جناح سیاسی کار خود را دنبال کند سخن بگوید، عمل کرده و انتخاب کند نتیجه آن عقلانیت گرایی امروز است.
همین مسائل موجب شده تا برای رعایت منافع ملی جریانات به راحتی با هم به گفتوگو بپردازند و حتی لیست مشترک و نامزد ریاست جمهوری مشترک انتخابات کنند. این شرایط واقعی کشور است، اما دوجناح سیاسی باید با حفظ هویت سیاسی خود منافع ملی و مصالح عمومی کشور را مبنا و اصل قراردهند. این امر میسر نمیگردد مگر اینکه انتخابها در فضای جامعه منطقی، روشن و آگاهانه صورت پذیرد. دیگر اینکه مدیرانی که در هریک از قوا یا ارگانهای انتخابی به قدرت میرسند با چشم بصیرت و باز، کارایی و توانمندی را مبنای کار قراردهند تا بتوانند حداقل بخشی از نیازها و مطالبات مردم را پاسخ دهند.