موسیقی فیلم‌های گاو، آقای هالو، صادق کُرده و پستچی چگونه ساخته شد

    کد خبر :54425

فرهت گفت: ساخت موسیقی فیلم را با «گاو» را آغاز کردم. تشخیص‌ام این بود که موسیقی این فیلم باید بسیار ساده و عریان باشد و به بیان موقعیت و وضعیت صحنه‌های فیلم بپردازد. از این رو تم‌هایی را ساختم که با وضعیت هر کدام از صحنه‌ها توافق داشته باشد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، هرمز فرهت که سال‌ها ریاست دانشکده موسیقی دوبلین را برعهده داشته و در زمینه موسیقی کلاسیک تجربیات و آثار جدی دارد؛ یکی از مهم‌ترین چهره‌های موسیقی معاصر ایران محسوب می‌شود.

با او درباره برخی آثار مغفول مانده‌اش مانند موسیقی فیلم «گاو» و همچنین آهنگسازانی چون حسین علیزاده و رضا والی گفتگو کرده‌ایم.

هرمز فرهت ابتدا درباره فعالیتش در حوزه موسیقی فیلم گفت: حدود ۵۰ سال قبل بود که برای چند فیلم ایرانی موسیقی نوشتم و این آثار بخش جنبی فعالیت‌های حرفه‌ای من محسوب می‌شود. در واقع ساخت موسیقی فیلم بخش محدودی از فعالیت‌های آفرینشی من بوده و منظورم از یادآواری چنین مسئله‌ای این است که نمی‌خواهم خودم را به عنوان آهنگساز فیلم به‌طور مشخص معرفی کنم؛ به هر حال من در عرصه آهنگسازی موسیقی کلاسیک غربی فعالیت داشتم و در غرب نیز استاد دانشگاه بوده‌ام.

این موسیقیدان درباره اولین تجربه‌اش در زمینه موسیقی فیلم که سال ۱۳۳۷ برای فیلم «جنوب شهر» اتفاق افتاد، گفت: باید موسیقی فیلم «جنوب شهر» را از پرونده آهنگسازی‌هایی برای موسیقی فیلم کنار بگذاریم. من برای آن فیلم که ساخته فرخ غفاری بود و کارگردان‌اش از خویشاوندانم محسوب می‌شد؛ آهنگسازی نکردم؛ فقط مقداری موسیقی توسط نوازندگان ایرانی انتخاب کردم که وارد متن فیلم شد. در واقع برای این فیلم اصلا کار آفرینشی انجام ندادم و به همین دلیل نباید به عنوان آهنگساز فیلم جنوب شهر معرفی شوم.

آهنگساز موسیقی فیلم «گاو» به کارگرانی داریوش مهرجویی، درباره نحوی شکل‌گیری موسیقی این اثر عنوان کرد: کار آهنگسازی موسیقی فیلم «گاو» در واقع آغاز فعالیت من در زمینه موسیقی فیلم برای مدت کوتاهی بود. آقای مهرجویی را از آمریکا و از زمانی که در دانشگاه کالیفرنیا درس می‌دادم، می‌شناختم. مهرجویی هم از دانشجویانم بود و همدیگر را می‌شناختیم و حتی در آمریکا با من همکاری داشت. ایشان چند سال قبل از من به ایران برگشته بود و فیلمسازی می‌کرد. در آغاز بازگشتم به ایران بود که با من تماس گرفت و موضوع موسیقی متن فیلم «گاو» را مطرح کرد. از آنجا که این پیشنهاد آغاز کار آهنگسازی فیلم برای من محسوب می‌شد به ایشان گفتم اگر فیلمی باشد که من بپسندم و بخواهم با موضوع آهنگسازی موسیقی فیلم مربوط بشوم، این کار را خواهم کرد.

هرمز فرهت در ادامه افزود: فیلمی که آقای مهرجویی ساخته بود هنوز در مرحله ادیت و تدوین قرار داشت و به صورت نهایی درنیامده بود. آقای مهرجویی این فیلم را به من نشان داد که دیدم کار ارزنده‌ای است. این بود که کار ساخت موسیقی فیلم «گاو» را آغاز کردم. موسیقی این فیلم بیشتر با سازهای ایرانی بود، چون داستان فیلم نمایشی از یک موقعیت روستایی و بسیار محقرانه محسوب می‌شد و آن موسیقی که بیشتر در حوزه فعالیت من در آهنگسازی موسیقی کلاسیک غربی قرار داشت به کار این فیلم نمی‌آمد. در واقع موضوع و فضای فیلم با موسیقی سمفونیک غربی نمی‌توانست جور دربیاید. این بود که برای فیلم «گاو»، موسیقی ساده با سازهای ایرانی نوشتم.

این آهنگساز و استاد دانشگاه همچنین گفت: خود آقای مهرجویی با موسیقی آشنا و مانوس است و در گذشته نیز سنتورنواز بوده و ما در جریان ساخت موسیقی فیلم «گاو» با هم همفکری داشتیم. موسیقی که در فیلم «گاو» شنیده می‌شود را من برای سازهای ایرانی می‌نوشتم و در حین کار مطالبی را که درباره موسیقی فیلم به ذهنم می‌رسید با ایشان در میان می‌گذاشتم و با هم درباره آن‌ها تصمیم می‌گرفتیم.

وی عنوان کرد: از آنجا که موضوع ساخت موسیقی فیلم «گاو» به حدود ۵۰ سال قبل بازمی‌گردد آنقدر جزئیاتش در ذهنم کمرنگ و گنگ شده که نمی‌توانم به‌طور شفاف درباره تم‌ها و جزئیات دیگر آن صحبت کنم. همانقدر یادم می‌آید که تشخیص‌ام این بود که موسیقی این فیلم باید بسیار ساده و عریان باشد و به بیان موقعیت و وضعیت صحنه‌های فیلم بپردازد. از این رو تم‌هایی را ساختم که با وضعیت هر کدام از صحنه‌ها توافق داشته باشد.

هرمز فرهت درباره تجربیات دیگرش در زمینه آهنگسازی که به‌‌ همان حدود ۵۰ سال قبل بازمی‌گردد، گفت: از میان فیلم‌هایی که بحث آهنگسازی برایشان الزام‌آور‌تر بود؛ دو فیلم بعدی محسوب می‌شدند که پس از فیلم «گاو» برای آن‌ها موسیقی ساختم. فیلم «آقای هالو» و «پستچی» هر دو از ساخته‌های آقای مهرجویی محسوب می‌شدند و ساخت موسیقی بیشتری را به خود اختصاص دادند. به خاطر دارم که برای این دو فیلم و به خصوص برای فیلم «آقای هالو» وقت بیشتری صرف کردم. در واقع کار آهنگسازی مفصل‌تری را دربرداشت. در موسیقی فیلم «آقای هالو» حتی در رابطه با ازدواجی که نقش اصلی داستان (با بازی علی نصیریان) می‌خواست انجام بدهد از تم عروسی «مبارک بادا» به شکل نه چندان آشکاری استفاه کردم. حتی به خاطر دارم تمی را برای شخصیت زن این فیلم ساختم که با ویلنسل اجرا می‌شد. در واقع این فیلم هم وقت بیشتری از من گرفت و هم آلودگی من به موسیقی فیلم را بیشتر به همراه داشت. برای فیلم «پستچی» هم شرایط به همین شکل بود.

این موسیقیدان درباره همکاری‌اش با ناصر تقوایی نیز گفت: بعد‌ها برای دو فیلم از ساخته‌های آقای تقوایی نیز موسیقی نوشتم. یکی فیلم «آرامش در حضور دیگران» و دیگری «صاق کرده» بود؛ این دو فیلم نیز مانند‌‌ همان دو اثر آقای مهرجویی کار مفصل‌تری در زمینه آهنگسازی داشت و زمان بیشتری را از من گرفت. در مجموع همین ۵ فیلم هستند که من برای آن‌ها آهنگسازی کرده‌ام و تمام آن‌ها شاید در مدت کوتاهی حدود ۵ سال از زمان بازگشتم به ایران ساخته شدند.

وی همچنین عنوان کرد: پس از این چند تجربه در زمینه موسیقی فیلم بود که به طور کامل از کار آهنگسازی برای فیلم کنار کشیدم چراکه این کار اصلا کار اصلی من نبود. ساخت موسیقی فیلم اصولا یک کار تجارتی محسوب می‌شود؛ در واقع موسیقی به عنوان یک امر جنبی برای فیلم به حساب می‌آید. اما کار اصلی من؛ موسیقی برای نفس خود موسیقی است. در واقع کار آهنگسازی اصولا برای نفس خود موسیقی و برای آفرینش موسیقی می‌شود؛ در فرهنگ ملی ما چنین چیزی سابقه نداشته و از زمانی که موسیقی غربی در ایران رخنه کرده شاهد چنین چیزی هستیم. در واقع کل موضوع آهنگسازی به عنوان یک امر منفرد است که برای صرفا به وجود آوردن موسیقی و ثبت آن انجام می‌شود. یک اثر آهنگسازی شده باید به آن صورتی که آفریده شده قابل اجرا باشد و نه به صورت بداهه و یا به هر شکل دیگری.

فرهت در ادامه افزود: بداهه‌نوازی در درون موسیقی ملی ما همواره وجود داشته است ولی کاری مجزا صرفا برای خودش محسوب نمی‌شود. آفریدن موسیقی برای خودش و به صورت ثبت شده و یکسان مانده در فرهنگ ما و فرهنگ‌های غیر غربی و غیر اروپایی هیچ وقت وجود نداشته است. کار «آهنگسازی» در مورد اثری که این عنوان برایش واقع شده به عنوان یک امر در هنر اجرای موسیقی محسوب می‌شده و نه مجزا از اجرا. چنین رویکردی در مورد بداهه‌نوازی صدق نمی‌کند. آهنگسازی در فرهنگ ما یک هنر مشخص و متعهد به خودش نبوده است؛ این موضع در کشور ما با نفوذ موسیقی غربی تغییر کرده و بیشتر از ۱۲۰ سال قدمت ندارد. کار من در آن زمینه بوده و خواهی نخواهی متعهد به فرهنگ آهنگسازی غربی بوده است.

این آهنگساز و استاد دانشگاه همچنین عنوان کرد: «آهنگسازی» نفوذی از موسیقی غرب به ایران محسوب می‌شود؛ اینکه آهنگساز ایرانی بخواهد بخشی از اثر موسیقی ملی را از نظر ملودی، مقام، ریتم و یا هر اختلاط دیگری با موسیقی غرب انجام دهد به سلیقه و دیدگاه او بازمی‌گردد. اگر آهنگساز با موسیقی ملی آشناست و قصد دارد کوشش کند عواملی از موسیقی ملی را وارد کار «آهنگسازی» که یک امری غربی است کند اختیارش با خود اوست؛ اما اینکه نتیجه مقبولی از این اختلاط به وجود خواهد آمد یا نه باید شنید و قضاوت کرد. قضاوت در این زمینه نیز تنها از سوی صاحب‌نظران می‌تواند اتفاق بیفتد. بعضی‌ها توانسته‌اند در این زمینه کارهایی انجام دهند که ارزش هنری داشته باشد و برخی‌ نیز نتوانسته‌اند. به هر حال کار مشکلی است و نتیجه نیز همیشه محصول مناسبی نبوده است؛ ولی این کار شدنی است. باید دید نتیجه اختلاط این دو روش و دو موسیقی چه می‌تواند بشود. وارد کردن دو مطلبی که به هم مربوط نیستند کار بسیار دشواری است. من هم کارهایی در این زمینه شنیده‌ام که ارزش هنری داشته است. در تمام فرهنگ‌های شرقی به دلیل نفوذ موسیقی غربی چنین اختلاط‌هایی صورت گرفته که البته اغلبشان نا‌موفق بوده ولی در مواردی هم نتیجه‌بخش بوده است.

این موسیقیدان درباره نمونه‌های موفق در این زمینه گفت: من با تمام آثار آهنگسازان ایرانی در این زمینه آشنایی ندارم؛ نمونه‌هایی در این سال‌ها به دستم رسیده است اما اگر از افرادی به عنوان نمونه‌های موفق در این زمینه نام ببرم ممکن است کسانی که شایستگی بیشتری در این زمینه دارند نامشان برده نشود و این تنها به خاطر این است که من آثارشان را نشنیده‌ام. اما با این وجود از میان آثاری که شنیده‌ام آقای رضا والی در امریکا، رنگی از موسیقی ملی را وارد آثاری که کلا موسیقی غربی هستند، کرده است و موفق هم بوده. نمونه دیگر در این زمینه آقای حسین علیزاده محسوب می‌شود که البته در آثار ایشان جنبه ایرانی بودنش غالب است و به مقدار زیادی از تکنیک موسیقی غربی استفاده کرده است.

هرمز فرهت در ادامه افزود: «سی دی»‌هایی از کارهای آقای علیزاده به دست من رسیده که آن‌ها را شنیده‌ام و به نظرم ایشان آدم بسیار با استعدادی است و به موسیقی ملی ایران نیز آشنایی بسیار خوبی دارد. ضمنا تکنیک آهنگسازی غربی نیز تا حدی که در آثارش نشان می‌دهد آشنایی دارد. به طور کلی البته جنبه ایرانی آثارش قوی‌تر است. باتوجه به کارهایی که از ایشان به دست من رسیده آثارشان آثار بسیار ارزشمندی محسوب می‌شوند.

0
نظرات
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد نظرات حاوی الفاظ و ادبیات نامناسب، تهمت و افترا منتشر نخواهد شد

دیدگاهتان را بنویسید