معمای دعوت از خوانندگان جوان در دورهمی مدیری
چند روز پیش یک خبرگزاری در گزارشی به نقد مجموعه شبانه جدید «دورهمی» پرداخته و دستاندرکاران این برنامه و خصوصا مهران مدیری را متهم کرده بود به اینکه خوانندگان تازهکار و افرادی که تازه به بازیگری پرداختهاند را دعوت میکند و به این وسیله سعی در پرکردن اسم و رسم این خوانندگان کرده و به این وسیله راه را برای پیشرفت آنها باز میکند.
اگر بخواهیم در این گزارش به واکاوی آنچه در گزارش تسنیم آمده، بپردازیم متوجه نکاتی خواهیم شد که گزارش یاد شده بدون در نظرگرفتن آنها به قول معروف یکطرفه به قاضی رفته است. نکاتی که شاید اگر مدنظر قرار میگرفتند نتایج بهتری عاید میشد.
1- اینکه سری جدید برنامه خندوانه از خوانندگان جدید دعوت میکند تا در برنامه حضور یابند و برای مدعوین هنرنمایی کنند نه تنها یک عیب محسوب نمیشود، بلکه حُسن نیز هست. چراکه اگر قرار باشد یک برنامه در طولمدت اجرا مدام یک رویه را پیش بگیرد و آن را در اجراهای خود در سریهای بعد هم بهکار بندد بیشک ریزش مخاطبان تلویزیون از آنچه تاکنون بوده فراتر خواهد بود. موضوعی که این پرسش را در ذهن متبادر میکند اصولا یک برنامه روتین و تکراری با میهمانان تکراری و اتفاقات تکراری که حرف جدیدی برای گفتن ندارد چرا باید مانند یک سریال به قسمتها و سریهای بعد کشیده شود؟
2- این نکته که خوانندگان شناخته نشده به برنامه خندوانه نیایند فقط به این دلیل که تازهکارند و میخواهند خودشان را در برنامه دورهمی مطرح کنند، قابلقبول نیست. اگر کمی با موسیقی پاپ و سنتی به لحاظ شنیداری و نه علمی آشنایی داشته باشیم درخواهیم یافت که برنامه دورهمی تنها کاری که انجام داده رونمایی از صورت و رخسار خوانندگانی بوده که پیش از حضور فیزیکی در دورهمی صدایشان در گوش مخاطبانشان طنینانداز بوده است. برای اثبات این قضیه نیز میتوان محسن چاووشی، خواننده مطرح موسیقی پاپ را مثال زد که مدتها مردم با ترانههایش خاطرهبازی میکردند، اما نمیدانستند که این صدا متعلق به کیست و به بیان سادهتر محسن چاووشی کیست و چه رخساری دارد؟
3- خوانندگان تازهکاری که میهمان دورهمی میشوند گرچه ممکن است برای اولین بار روی صحنه آمده و حتی با اشتباهاتی در اجرا مواجه شوند، اما نباید از این موضوع غافل شد که استعدادهای خوبی هستند و میتوانند در آینده به خوانندگان مطرحی تبدیل شوند، کما اینکه امروز هم که در آغاز راهند هنوز روی استیج نرفته طرفداران خاص خود را دارند.
4- گزارش یادشده از اشتباهاتی که یک جوان خواننده هنگام اولین اجرا در تلویزیون دارد، مینویسد و آن را بزرگنمایی میکند در حالیکه از این موضوع غافل است که همین تلویزیون پیشکسوتانی که حتی در صداوسیما به افتخار بازنشستگی نائل شدهاند در خواندن متونی همچون اخبار سراسری تپق زده و برای مثال سفر را قطر و قطر را سفر عنوان میکنند.
5- آیا مهران مدیری با این درجه محبوبیت و مشهوربودن خودش نمیداند که به قول گزارش یادشده با آوردن میهمانان تازهکار محبوبیتش زیرسوال میرود؟ بیشک مدیری مدبرانهتر از این میاندیشد، شاهد این ماجرا نیز آمدن میهمانانی با محبوبیت میلیونی مانند ابوالفضل پورعرب، محمود کلاری و حتی مسعود کیمیایی و در اشلی بزرگتر ناصر ملک مطیعی به برنامه دورهمی است. میهمانانی که سالهاست که حتی به تلویزیون خانه خود نگاه هم نمیکنند چه رسد به اینکه بخواهند در برنامهای تلویزیونی حضور داشته باشند؟
در پایان نکاتی که اشاره شد توجه خوانندگان این گزارش را به این نکته جلب میکنیم که محمدرضا شجریان استاد بلامنازع موسیقی سنتی سالهاست که صدای ملکوتیاش از تلویزیون پخش نمیشود، شهرام ناظری که لقب شوالیه موسیقی ایران را یدک میکشد مدعی است که سالهاست حقوقش از سوی صداوسیما پرداخت نمیشود و تلویزیون با او بیمهری میکند، علیرضا عصار هم بهدلیل اینکه تلویزیون ساز را نشان نمیدهد و بدون اجازه برخی آهنگهای او را که برای مناسبتهای دیگری خوانده برای مناسبتهای دیگری روی آنتن میفرستد شاکی و گلهمندند و سالهاست با تلویزیون همکاری نمیکنند. اگر قرار باشد جوانان بااستعداد عرصه موسیقی نیز به تلویزیون نیایند دیگر باید فاتحه رسانه ملی را خواند، چراکه هنوز پخش تکراری و صدباره سریالهای سخیف تلویزیونی تمام نشده باید از اتاق فرمان روی دکمه replay بزنند تا سریال دوباره و از ابتدا پخش شود.