معمای اسحاق جهانگیری
آیا جهانگیری قصد رفتن دارد و حرفهای ربیعی هم تلویحا به این موضوع اشاره میکند؟ یا نقش او آنقدر کمرنگ شده که گویی در هیئت دولت حضور ندارد و به بازی گرفته نمیشود؟ یا ربیعی با گفتن «آش کشک خالهاتم» خطاب به شریعتمداری، از ماندگاری خود و جهانگیری با وجود اختلافات فیمابین پرده برمیدارد؟
مراسم تودیع و معارفه وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی با حواشی روبهرو بود؛ از کنایههای پررنگ علی ربیعی، وزیر پیشین به کمرنگشدن نقش اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور گرفته تا زهر کلام «آش کشک خالهات هستم» به محمد شریعتمداری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی کنونی که احتمالا از این پست به آن پست شدن وزیر کنونی نشئت میگرفت.
ربیعی در آغاز سخنان خود، حرفهایش را به جهانگیری گره زد: «خوشحالم که با جهانگیری آمدم و با جهانگیری هم میروم».
این حرف او بهراحتی ذهن را به حواشی سخنرانی معاون اول در مراسم روز ملی صادرات میبرد. آنجا هم رفیق شفیقش، محمد شریعتمداری حضور داشت. درست مثل دیروز. جهانگیری آن زمان با شوخی اندکی توأم با جدیت خطاب به شریعتمداری گفته بود: «آقای شریعت پشت تریبون حرف میزند و میگوید من بیکارم؛ این در حالی است که همین امروز پشت در منتظر ماند و وقتی مطمئن شد وزیر بعدی است وارد جلسه شد و در صندلی خود نشست».
جهانگیری: من اجازه برکناری منشی خودم را هم ندارم
ادامه کلامش هم ترکیبی بود از حرفناشنوی در هیئت دولت از حرفهای او: «… برخی میگویند چرا در این شرایط مدیران را برکنار نمیکنید؛ آنها فکر میکنند که در دستان من قلم و کاغذ است و راه که میروم میتوانم مدیر را برکنار کنم. این در حالی است که من تا الان اجازه برکناری منشیام را پیدا نکردم چه برسد به وکیل، وزیر و…».
حرفهای جهانگیری ظن استعفایش را تقویت کرده بود.
حالا حرفهای علی ربیعی در این مراسم هم دوباره اشارتی به آن روز دارد: «خوشحالم که با جهانگیری آمدم و با جهانگیری هم میروم».
آیا جهانگیری قصد رفتن دارد و حرفهای ربیعی هم تلویحا به این موضوع اشاره میکند؟ یا نقش او آنقدر کمرنگ شده که گویی در هیئت دولت حضور ندارد و به بازی گرفته نمیشود؟ یا ربیعی با گفتن «آش کشک خالهاتم» خطاب به شریعتمداری، از ماندگاری خود و جهانگیری با وجود اختلافات فیمابین پرده برمیدارد؟
رمزخوانی کلامش را شاید بتوان به آیندهای نهچندان دور موکول کرد، اما هدف، مشخص بود: «اختلاف با شریعتمداری و حمله کلامی به او».