معلوم نیست اروپا بتواند مانع فروپاشی برجام شود
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی گفت: معلوم نیست در مقابل تحریم های آمریکا، اروپایی ها بتوانند مانع فروپاشی برجام شوند.
خروج آمریکا از برجام، تحلیلها و گمانههای زیادی را میان کنشگران سیاسی در پی داشته است. یکی از این افراد، «سیدمصطفی میرسلیم» عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی است.
وی با ابراز ناامیدی از آینده برجام، با وجود پشتیبانی ظاهری طرف های غربی گفت: معلوم نیست در مقابل تحریم های آمریکا، اروپاییها بتوانند مانع فروپاشی برجام شوند. دلیل اصلی آن را نیز باید استقلال بنگاه های اقتصادی و پولی اروپا از تصمیم گیران سیاسی کشورهای اروپایی ذکر کرد.
میرسلیم در همین باره تصریح کرد: یکی از مسئولان اقتصادی اروپایی که با ما سابقه همکاری مفید دارد، صریحاً به من گفت که ما میدانیم حق با شما است اما اگر بخواهیم با شما ادامه دهیم، گرفتار فرآیند تحریم آمریکایی می شویم و خسارت جبران ناپذیری گریبان ما را میگیرد؛ پس ناگزیریم علی رغم میل باطنی، شما را رها کنیم.
در ادامه مشروح گفتگوی مهر با سیدمصطفی میرسلیم را می خوانید:
شما اخیراً درباره آینده برجام اظهار ناامیدی کرده بودید؛ با وجود پشتیبانی اروپا و انگلستان چرا نمی توان به آینده برجام امیدوار بود؟
این مطلب را صدر اعظم آلمان هم با یأسی واقع بینانه مطرح کرده است که معلوم نیست در مقابل تحریم های آمریکا، اروپایی ها بتوانند مانع فروپاشی برجام شوند. دلیل اصلی آن را نیز باید استقلال بنگاه های اقتصادی و پولی اروپا از تصمیم گیران سیاسی کشورهای اروپایی ذکر کرد. حتی اگر فرض کنید اتحادیه اروپا متفقاً به این نتیجه برسند که برجام را نجات دهند، تحریم های آمریکایی موجب خواهد شد که بنگاه های اقتصادی و پولی اروپا منافع خود را در آمریکا، فدای ایران نکنند؛ زیرا آن منافع از لحاظ اهمیت به مراتب بیشتر از چیزی است که در همکاری با ایران کسب می کنند.
یکی از مسئولان اقتصادی اروپایی که با ما سابقه همکاری مفید دارد، صریحاً به من گفت که ما می دانیم حق با شما است اما اگر بخواهیم با شما ادامه دهیم، گرفتار فرآیند تحریم آمریکایی می شویم و خسارت جبران ناپذیری گریبان ما را می گیرد؛ پس ناگزیریم علی رغم میل باطنی، شما را رها کنیم!
پس با این اوصاف، آیا می توان اصل مذاکرات را زیر سؤال برد؟
خیر؛ مذاکرات به لحاظ سیاسی، کارشناسانه انجام گرفت و کار ساده ای هم نبود و انصافاً مذاکره کنندگان در مجموع کار را خوب پیش بردند و با بدسگالی آمریکایی ها بعید است، بهتر از آن می شد نتیجه گرفت. مشکل ما در آینده به درست یا غلط بودن مذاکرات قبلی و قوی یا ضعیف بودن آن برنمی گردد و به نظر من، نباید آن مجموعه فعالیت های کارشناسی را به هیچ انگاریم یا متهم کنیم اما در آن نباید خود را زندانی کنیم.
پس اشکال به کجا برمی گردد؟
دو نکته اساسی وجود دارد که باید برای ترسیم آینده به طور جدی به آن پرداخت؛ اول اینکه اعتماد کردن به آمریکا از اول درست نبود و ما باید از مذاکرات در صحنه بین المللی برای اثبات حقانیت و مظلومیت خود استفاده می کردیم که الحمدالله تا حدود زیادی این کار انجام گرفت و شایان تقدیر است؛ آنچه ایراد داشت، معطل نگهداشتن کشور و مجموعه فعالیت های اقتصادی برای اقدامی متناسب با سرنوشت برجام بود که موجب شد ما در ٥ سال گذشته به ویژه فرصت های گرانبهایی را از دست بدهیم و امروز ما با رکودی مواجه شویم که کشور را با تهدید جدی روبرو کرده و دشمن ما را به طمع انداخته تا به خیال خود بتواند با ادامه و تشدید تحریم ها ما را به زانو درآورد.
راه درست این بود که ضمن پیشبرد مذاکرات، برنامه ریزی و طراحی فعالیت های اقتصادی کشور، به ویژه در ممانعت از سیطره رکود به گونه ای پیش می رفت که با وضع ناخوشایند کنونی مواجه نشویم. فراموش نکنیم که سیاست های اقتصاد مقاومتی مصوب ١٣٩٢ است اما متأسفانه تا امروز به نتیجه عملیاتی منجر نشده که نجاتبخش ما شود یا دست کم مانع تضعیف ما شود.
ما امروز بهتر از اقتصاد مقاومتی، راهی برای نجات کشور نداریم؛ حتی شعار امسال یعنی حمایت از کالای ایرانی هم نوع عامه فهم بخشی از همان سیاست های اقتصاد مقاومتی است. این ایرادی است که می توان مطرح کرد و دلسوزانه دولت را نسبت به عملکرد ضعیفی که داشته است، نقادی کرد و متقابلاً راه جبران پیشنهاد داد تا اگر خواستند اصلاح کنند دستشان خالی نباشد.
چگونه اصلاح آن اشکالاتی که ریشه پنج ساله دارد، میسر است؟
این اصلاحات، جنبه فنی دارد اما مقدمه مهم آن، همان نکته دومی است که می خواستم به آن اشاره کنم؛ در میان عده ای از مسئولان ما این باور وجود ندارد که بدون روی خوش نشان دادن آمریکا به ایران، بتوان کار مثبتی در کشور انجام داد و اول هم با همین عدم خودباوری وارد دولت یازدهم و دوازدهم شده اند. آن ها حل معادلات و مشکلات کشور را به ویژه در تفاهم با آمریکا می دانند و الا می گویند تلاش های ما بی ثمر خواهد بود. آن ها معطل ماندند تا برجام عملیاتی شود و حالا هم که برجام متلاشی شده، نمی توانند تصور کنند ما خودمان می توانیم بدون آمریکا چاره گشای مشکلاتمان باشیم.
آمریکا را نباید به صورت الهه در آورد؛ به ویژه با توجه به سابقه بدرفتاری و بدعهدی و خیانت و تزویری که از قبل انقلاب با ما داشته است اما آنها راه حل دیگری را بلد نیستند یا از آن مطمئن نیستند و قطعاً کار ما در آینده با این قبیل سیاستمداران اقتصادی پیش نخواهد رفت.
امروز باید از کسانی کمک گرفت و استفاده کرد که دارای خودباوری باشند؛ از کوزه همان برون تراود که در اوست. هرچه دیرتر اقدام کنیم، بیشتر بر ضررهایمان افزوده می شود. ترکیب دولت باید نشان دهنده حضور اعضایی باشد که قابلیت های خودی را نه تنها باور دارند بلکه در زمینه اقدامات خودکفایی دارای سابقه و تجربه موفق و مفید بوده اند. این کار آسانی نیست اما از پس کسانی که با سختی ها خو گرفته و برای رفع آن ها تلاش کرده و پیروز شده اند، بر می آید.