مصائب نفتفروشی
در شرایطی که فروش نفت ایران با چالشهای بسیاری از جمله ترس کشورها برای معامله با ایران و شدت یافتن تحریمها روبهرو است، مسوولان به دنبال راهکارهای جایگزین برای فروش نفت و افزایش عایدیهای آن هستند.
به گزارش بازتاب به نقل از اعتماد، بعد از لغو معافیتهای نفتی برای هشت کشور خریدار، مهمترین چالش پیش روی اقتصاد کشور، چگونگی تداوم فروش نفت ایران و کسب عایدی از این راه است. سوالی که با وجود سادگی در بطنش نگرانیهایی در خصوص آن وجود دارد. مهمترین نگرانی ادامه روند فروش نفت بدون دخالت و ورود جریانهای فاسد مانند آنچه در پرونده بابک زنجانی رخ داد، است. نگرانی دیگر، پیچیده شدن دور زدن تحریم است. با وجود تنگ شدن حلقه تحریمها، سازوکارهای دور زدن آنها مانند دور قبلی نیست و از سوی دیگر هم با از دست رفتن 20 میلیارد یورو از درآمدهای نفتی که به کشور بازنگشتند، به نظر نمیرسد وزارت نفت بار دیگر بازی خطرناک سپردن محمولههای نفتی به دست اشخاص حقیقی برای فروش را بپذیرد. وزیر نفت، بیژن زنگنه اردیبهشت ماه در حاشیه افتتاحیه بیست و چهارمین نمایشگاه بینالمللی نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی به صراحت در این خصوص سخن گفت و نگرانیهای خود در خصوص بروز فسادهای سازمانیافته در فروش نفت را بیان کرد. نگرانی دیگر، عدم افشای اطلاعات و میزان فروش بشکههای نفت توسط وزارت نفت است. این مورد باعث شده وزارت نفت آنطور که باید، در جنگ اقتصادی و تحریم نفتی نتواند اطلاعرسانی کند البته همچنان راههایی که عمدتا معطوف به بازارهای داخلی نفت است برای فروش نفت در شرایط تحریم وجود دارد.
بورس انرژی، نوزاد نورس برای نفت
برای یافتن راهکارهای جایگزین برای فروش نفت باید به چند نکته توجه کرد؛ نکته اول اینکه اقتصاد ایران همچنان در مرحله گذار از اقتصاد نفتی است و زمان مشخصی برای عدم وابستگی یا وابستگی کم به نفت مشخص نیست. با وجود وابستگی حدود 50 درصدی به نفت در نیمه نخست سال 97، همچنین پیشبینی وابستگی 35 درصدی به عایدیهای نفتی در بودجه 98، به نظر نمیرسد اقتصاد ایران به این زودیها توان کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی را داشته باشد. اما با تنگتر شدن حلقه تحریمها، لزوم ایجاد تنوع در فروش نفت بیش از پیش احساس شد تا اینکه راهکار فروش نفت در رینگ بورس انرژی بر سر زبانها افتاد. در این راستا مرحله نخست عرضه نفت در بورس انرژی روز ۶ آبان سال گذشته اجرا شد که مجوز صادر شده برای عرضه نفت در این مرحله بالغ بر یک میلیون بشکه بود. در عرضه مرحله اول و دوم، قرار بر پرداخت 80 درصد ارزی و 20 درصد ریالی بود که بعد از آن از سوی شورای عالی اقتصادی قوای سهگانه مجوزی صادر شد که از عرضه سوم به بعد خریداران پول را به ریال پرداخت کنند. با وجود اینکه عرضه نفت در بورس با اما و اگرهای فراوان روبهرو است، بر اساس قانون بودجه سال جاری، وزارت نفت مکلف شده حداقل شش میلیون بشکه در ماه را در رینگ صادراتی بورس انرژی عرضه کند. وزارت نفت طبق تکلیف خود از آبان سال گذشته تا هفته پیش دوازده بار نفت در بورس عرضه کرد اما جز دفعاتی، بشکههای نفتی بدون مشتری ماندند. با وجود تاکید چند باره مسوولان و تصمیمگیران بر فروش نفت داخلی به شرکتهای خصوصی و دعوت از آنها برای حضور در بورس انرژی و خرید نفت، اما به نظر میرسد نکاتی در نظر گرفته نشده است. یکی از آن، توان مالی و سرمایهای بخش خصوصی برای حضور در رینگ بورس است. بخش خصوصی زمانی میتواند پررنگتر باشد و فعالیت بیشتری انجام دهد که سرمایه در دست و منافعی تعریف شده در قبال خرید نفت داشته باشد. در شرایط فعلی خرید نفت برای صادرات به کشورهای همسایه صورت میگیرد. برای صادرات هم نیاز به کشتیهای مخصوصی است که تمام فعالان بخش خصوصی آن را در اختیار ندارند.
فروش به کشورهای قدرتمند در گروی روابط دیپلماتیک محکم
راهکار دیگر فروش نفت به کشورهای قدرتمند برای دو تا سه سال آینده است. در واقع این راه برای گذر از مدل سنتی فروش نفت خام و افزایش توان چانهزنی و مراوده با قدرتهای بزرگ دنیاست. اسحاق جهانگیری، معاون اول رییسجمهور بعد از ناموفق بودن تجربه عرضه نفت در بورس انرژی، راهکار پیش فروش کردن نفت ایران به کشورهای قدرتمند را مطرح کرد. جهانگیری معتقد است از آنجایی که ایران کشوری ثروتمند از لحاظ منابع طبیعی است، هر کشور قدرتمندی که تمایل داشته باشد با ایران کار کند، میتواند برای دو تا سه سال آینده نفت ایران را پیشخرید کند. هر چند راهکار ارایه شده توسط دولت، مرسوم نیست اما میتواند در شرایط سخت کنونی قدری به کمک آید. معمولا قراردادهای نفتی به صورت سالانه بسته میشود و بعد از اتمام مدت آن، کشورها نسبت به تمدید قرارداد اقدام میکنند. خرید دو تا سه سالانه انرژی از یک کشور امنیت تامین انرژی را بالا ببرد. اما باید سوی دیگر ماجرا را نیز در نظر گرفت. تجربه خروج یکجانبه امریکا از برجام نشان میدهد که مناسبات سیاسی و بینالمللی میان کشورها میتواند به راحتی و در کمتر از چند ساعت زیر و رو شود. از سوی دیگر از آنجایی که نفت در چند سال اخیر به ابزاری برای اعمال نفوذ و فشار به کشورهای نفتخیز تبدیل شده، پیش خرید نفت برای بیش از یک سال، ریسکپذیری زیادی میخواهد. استفاده از این ابزار، در گرو بهبود روابط دیپلماتیک و ایجاد انگیزه در کشورهای خریدار برای قبول ریسکهای آتی است.
نفت در برابر اجرا، آخرین راهکار برای فروش نفت
راهکار دیگری که مسعود کرباسیان، مدیرعامل شرکت ملی نفت از آن رونمایی کرد، نفت در برابر اجرا بود. در این ساز و کار به جای دریافت پول نقد، نفت به شرکتهای سرمایهگذار در پروژهها یا فروشنده کالا به ایران انجام شود. هر چند که این راهکار در بودجه نیز آمده است. بنا به بند «ی» تبصره «یک» قانون بودجه، دولت میتواند پس از کسر سهم صندوق توسعه ملی از عایدیهای نفتی تا مبلغ چهارصد هزار میلیارد ریال از خالص بدهیهای قطعی خود را برای رفع تکالیف مالی خود بدهد. اولین قرارداد نفت در برابر اجرا در هفته جاری به امضا میرسد. این قرارداد مربوط به نوسازی نیروگاه ری است که ارزش کلی آن 500 میلیون یورو تعیین شده و قرار است به ازای سرمایهگذاری یک شرکت ایرانی در اجرای این پروژه، به میزان اصل و سود این سرمایهگذاری، نفت خام در اختیار این شرکت داخلی قرار گیرد. با اجرایی شدن این راهکار همه شرکتها و پیمانکاران داخلی و خارجی که به صورت مستقیم در پروژههای کشور سرمایهگذاری کردهاند به جای سرمایه خود، نفت خام ایران را دریافت میکنند که بعدا میتوانند در بازارهای بینالمللی یا بورس انرژی بفروشند. نکتهای که باید در راهکار نفت در برابر اجرا به آن توجه کرد، تحریم نفت ایران از حضور در بازارهای بینالمللی و اعمال سیاستهای تنبیهی در قبال شرکتها و کشورهایی است که نفت ایران را میخرند. در این راستا دو هفته پیش نفتکشی با پرچم اوکراین که نفت ایران را حمل میکرد، در کانال سوئز متوقف شد. حساسیتها نسبت به حضور نفت ایران بسیار بالاست و این راهکار هم کم و بیش مانند خرید نفت در بورس انرژی است. هر چند در قبال خرید نفت شرکتها یا پیمانکاران باید پروژه در کشور اجرا کنند.
خروج از انفعال، همکاری با کشورهای همسایه
در کمتر از یک دهه گذشته ایران دو بار تحریم شد. با توجه به شدت تحریم سالهای 90 و 91، باید برای گذار از اقتصاد وابسته به نفت و فروش سنتی نفت راهکارهای جدیتری اندیشیده میشد که تا اعمال تحریم مجدد در سال 97 این اتفاق نیفتد. راهحلهایی مانند فروش نفت در بورس انرژی شاید به نوعی گذار از نحوه فروش مرسوم نفت باشد، اما راهکاری موفق آن هم در شرایط تحریم نیست. نمونه این مدعا در بیمشتری ماندن عرضههای نفت در بورس انرژی است. تهاتر نفت در برابر اجرای پروژهها نیز به دلیل مشکلات ورود نفت ایران به بازارهای بینالمللی و سختتر بودن فروش آن در بازار، انگیزهها را در برابر دریافت نفت به جای پول نقد کاهش میدهد. برای گذار از شرایط سخت تحریم باید برنامهریزی و سیاستگذاری میان مدت داشت. دیپلماسی فعال و توجه به ظرفیت کشورهای همسایه برای افزایش مراودات انرژی و ایجاد تخفیف برای فروش محصولات نفتی، شاید راهکاری زمانبر برای افزایش فروش نفت و بازگشت به قبل از تحریمها باشد، اما نسبت به راهکارهای دیگر، موفقیت بیشتری خواهد داشت و منافع بینالمللی کشور را نیز تامین میکند.