تبعاتِ غالب شدن گفتمان دیپلماسیستیز خطرناک است
![تبعاتِ غالب شدن گفتمان دیپلماسیستیز خطرناک است](https://baztab.ir/wp-content/uploads/2019/12/اعتراضات-مردم-از-ناامیدی-بودن-به-گایش-های-اقتصادی-و-موثر-بودن-دیپلماسی-است.jpg)
گروه سیاسی بازتاب: آنچه افکار عمومی را به اعتراض و اقشاری از مردم را احیاناً به حضور خیابانی برای اعتراض ترغیب میکند الزاماً «شرایط بد اقتصادی» نیست، بلکه حس استیصال، ناامیدی و یأس نسبت بهاحتمال گشایش و بهبود در وضعیت اقتصادی است.
بیش از یک سال است مدام از رسانه ملی، تریبونهای رسمی و رسانههای فارسیزبان خارج از کشور به افکار عمومی اینگونه القا میشود که «دیپلماسی یعنی ذلت» و راهی برای تنشزدایی، لغو تحریمها و عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی کشور با جهان باقی نمانده است! در یک سال گذشته، مخالفان حرفهای گفتمان اعتدال بدعهدیِ یک دولت نامتعارف در آمریکا را تدریجاً به «شکستِ برجام» و سپس «شکست برجام» را به «شکست دیپلماسی» و درنهایت «شکست دیپلماسی» را به سکویی برای تبلیغ و ترویج یک گفتمان تقابلطلبانه و انزواگرایانه تبدیل کردهاند. تنها راهحل جایگزین و تنها نسخهای هم که در برابر «مرگ دیپلماسی» و «پایان گشایش» در برابر افکار عمومی قرار دادهاند درنهایت قناعت به یک جامعه منقبض و یک اقتصاد بسته است که – به دلایل متعدد – نسخهای است که در شرایط فعلیِ افکار عمومی قابلیت جذب اعتماد و احیای امید به آینده را ندارد.
بهبیاندیگر، در یک سال گذشته بهتدریج این پیام منفی و نادرست به مردم، کنشگران اقتصادی و بازیگران خُرد و درشت عرصهٔ تولید و تجارت (از کارگر گرفته تا اصحاب صنایع) مخابره شده که منتظر هیچ نوع گشایش و عادیسازی کسبوکار با جهان نباشید چراکه قرار است ازاینپس صرفاً در چارچوب یک اقتصاد محدود، بسته و منزوی – آنهم در بستر یک فضای شبهه جنگی و یک بوروکراسی ناکارآمد و آلوده به فساد – برخی از مسائل معیشتی شما احیاناً حلوفصل شود!
در این میان، جریان مخالف تلاش میکند دولت روحانی نیز بهتدریج به سمت اتخاذ مواضع تند و ترکِ رویکرد اعتدالی در حوزهٔ سیاست خارجه – که برجستهترین مزیت آن نسبت به سایر جریانهای سیاسی در دو انتخابات اخیر ریاستجمهوری بود – تشویق و متمایل شود تا بهکل افکار عمومی نسبت بهاحتمال هرگونه تعامل مثبت و رفع موانع بینالمللی کسبوکار ناامید شود!
ازاینروست که – بهعنوانمثال – میبینیم رسانه ملی – همگام با رسانههای بیگانه و رسانههای نزدیک به جناح مخالف دولت – هر «گام» ایران در جهت کاهش تعهدات برجامی خود را با شور و هیجان تبلیغ و تشویق میکنند و در مقابل هرگونه تلاشِ موازی و ابتکار عمل دستگاه دیپلماسی برای گفتوگو و احیای تعهدات طرف مقابل را با تحقیر و تندی سرزنش یا بهکل سانسور مینمایند.
هرچند غلبهٔ این فضا میتواند برای جریان مخالف دولت دستاوردهایی در انتخابات آتی به همراه داشته باشد، اما آنچه این جریان نادیده میگیرد لطمات سنگین و تأثیرات سوئی است که بستن باب دیپلماسی، نفی احتمال رفع موانع خارجی کسبوکار و نفی احتمال عادیسازی روابط تجاری با جهان بر روحیه و امیدِ افکار عمومی – و بهتبع بر امنیت ملی – بر جای میگذارد.
حقیقت این است که آیندهای که در فضای کنونی برای شهروندان ایرانی ترسیمشده آینده خوشایندی نیست و کلیدواژههایی که مدام در فضای عمومی توسط رسانه ملی و برخی تریبونها منتشر میشود بیش از هر چیز حکایت از حرکت کشور به سمتوسوی تنش بیشتر، انزوای بیشتر و التهاب بیشتر دارد.
درواقع، اگر تصمیم گیران سیاستهای امنیتی و راهبردی کشور برای وضعیت روحی و روانی جامعه وزنی در محاسباتشان قائل هستند، لازم است نسبت به تبعات و پیامدهای منفی این فضای دیپلماسی ستیز، پرالتهاب و یأس آفرین کنونی چارهای بیندیشند.
رضا نصری – حقوقدان بینالمللی موسسه عالی مطالعات بینالمللی ژنو