آیا «همستر کامبت» واقعاً مُرده است؟

مرگ مشکوک «همستر» – ربات محبوب تلگرام با بیش از ۲۰۰ میلیون کاربر – حالا به یکی از بحثبرانگیزترین رخدادهای فضای دیجیتال بدل شده است؛ خبری که نهتنها کاربرانش را شوکه کرد، بلکه پای سرمایهگذاران، شکایتهای حقوقی و حتی گمانهزنی درباره توکنسوزی هدفمند را به میان کشیده. آیا این پروژه واقعاً شکست خورده، یا یک بازی دیگر در حال اجراست؟
بازتاب– خبر کوتاه بود اما سنگین: «همستر مُرد». همین جمله کافی بود تا شوکی بزرگ به پیکره بیش از ۲۰۰ میلیون کاربر ربات «Hamster Kombat» وارد شود؛ کاربرانی که بخشی از زندگی روزمرهشان را صرف ضربهزدن مداوم روی صفحه موبایل کرده بودند، حالا در بهت و سردرگمی به سر میبرند.
منتشرکننده این خبر شخصی است به نام «الکس»، بنیانگذار پروژه Simple، که روز شنبه در کانال تلگرامیاش پرده از این ماجرا برداشت. او با لحنی مبهم و خبرساز اعلام کرد پروژه همستر به پایان راه رسیده و میلیونها کاربر، معطل نتیجهای هستند که شاید هرگز نرسد. با این حال، هیچ مرجع رسمی از سوی تلگرام یا سازندگان اصلی همستر، تاکنون موضعگیری مشخصی نداشتهاند. همین سکوت، دلهرهای مضاعف را میان کاربران دامن زده است.
برخی تحلیلگران گمان میبرند این «مرگ ناگهانی» چیزی بیش از یک اعلام شکست است؛ شاید ترفندی هوشمندانه برای کاهش بار کاربران، یا حتی سناریویی حسابشده برای اجرای یک توکنسوزی گسترده و سودآور. در دنیای پررمزوراز رمزارزها، هیچ چیز اتفاقی نیست؛ بهخصوص وقتی پای دهها میلیون کاربر و میلیونها دلار سرمایه در میان باشد.
انفجار کاربران، خلأ آموزش و بستر کلاهبرداری
پیشروی بیرحمانه پلتفرمهای آنلاین، فرصتهای تازهای را پیش پای کاربران گذاشت؛ اما همانقدر هم دریچهای برای کلاهبرداران باز کرد. پلتفرمهایی مانند «همستر کامبت» که از بستر تلگرام تغذیه میشوند، با استفاده از مدل «Tap to Earn» یا همان «با ضربه پول درآور» وارد زندگی دیجیتال میلیونها نفر شدند؛ زندگیهایی که حالا با هر لمس صفحه، در پی سکهای سرگردان گره خورده است.
اما سؤالی بنیادین در دل این بازیها پنهان است: این سکهها واقعاً چقدر ارزش دارند؟ آیا قرار است پول واقعی شوند یا تنها سوخت یک موتور تبلیغاتیاند؟ تجربه نخستین ایردراپ تلگرام یعنی «ناتکوین» نشان داد که گاه این سکههای مجازی به ارزهای واقعی تبدیل میشوند، اما در اغلب موارد، دست کاربران خالی میماند. در این میان، سود اصلی به جیب سازندگان و سرمایهگذاران میرود.
وقتی بازی، شوخی ندارد
پدیدهای مثل «همستر کامبت» شاید در نگاه اول تنها یک بازی ساده بهنظر برسد، اما ابعاد تأثیر آن بهقدری جدی شده که حتی پای مرگ انسانها نیز به میان آمده است. از نوجوان روسی که هنگام بازیکردن در حمام دچار برقگرفتگی شد تا گزارشهایی از ایست قلبی یک نوجوان دیگر پس از شنیدن خبر «مرگ همستر»؛ این اتفاقها نشان میدهند نمیتوان این بازیها را بیخطر و کماهمیت دانست.
گسترش بدون نظارت این نوع پلتفرمها در کشورهایی مانند ایران، که سیاستگذاری در فضای مجازی بیشتر به فیلترینگ محدود شده، راه را برای تبلیغات اغواگرانه و تورهای رؤیافروشی هموار کرده است. آنهم در بستری مانند تلگرام که با وجود فیلترینگ، همچنان یکی از محبوبترین شبکههای ارتباطی در کشور است.
پشت پرده مرگ همستر: فروپاشی یا تاکتیک اقتصادی؟
الکس، در ادامه افشاگری خود اعلام کرده که درگیری داخلی بین مالک اصلی پروژه، «ادوارد گورینوویچ»، و سرمایهگذاران، دلیل اصلی فروپاشی احتمالی «Hamster Kombat» است. او مدعی شده گورینوویچ وعده سود ۱۸.۶ درصدی را زیر پا گذاشته و هیچ سهمی به سرمایهگذاران نداده است. نتیجه این اختلافات، موجی از شکایتهای حقوقی است که شاید پایان بازی را رقم بزند.
در این میان، برخی کارشناسان بر این باورند که اعلام شکست پروژه میتواند یک «ترفند مهندسیشده» برای اجرای توکنسوزی گسترده باشد. توکنسوزی به معنی حذف دائمی بخشی از توکنها از بازار است؛ اقدامی که با کاهش عرضه، میتواند ارزش باقیمانده را افزایش دهد و پروژه را از رکود احتمالی نجات دهد. اگر چنین باشد، خبر مرگ همستر، نه یک شکست بلکه آغاز مرحلهای تازه در بازی اقتصاد دیجیتال است.
هنوز زود است برای خداحافظی
آیا همستر واقعاً مرده یا فقط به خواب زمستانی رفته؟ هنوز مشخص نیست. آنچه مسلم است، سکوت کانال رسمی همستر و عدم شفافیت از سوی تیم توسعهدهنده، کاربران را در بلاتکلیفی عجیبی نگه داشته است. بسیاری از آنها، حالا با دلهره از بینرفتن سکههایی که روزها و شبها برایشان وقت صرف کردهاند، چشمانتظار پاسخ روشنی هستند که شاید هرگز نرسد.
در جهانی که رمز ارزها و اقتصاد دیجیتال مرزهای واقعیت را شکستهاند، پروژههایی مانند همستر دیگر فقط «بازی» نیستند. آنها پدیدههایی اجتماعی، فرهنگی و اقتصادیاند که میتوانند آینده مالی میلیونها نفر را رقم بزنند یا بر باد دهند. از همینروست که وقت آن رسیده تا این پدیدهها با نگاهی تحلیلیتر، آگاهانهتر و البته مسئولانهتر دیده شوند.