مرگ مشکوک دختر دانشجو در حادثه رانندگی

در واپسین روزهای اسفند ۱۴۰۲، حادثه واژگونی یک خودروی پژو در بزرگراه شیخ فضلالله نوری تهران به پلیس گزارش شد. با حضور مأموران در محل، مشخص شد راننده خودرو، مردی ۳۰ ساله به نام خسرو، بهطور سطحی مجروح شده اما سرنشین او، دختری جوان به نام سحر، جان باخته است.
خسرو در اظهارات اولیهاش عنوان کرد که با سحر، دانشجوی یکی از دانشگاههای معتبر کشور، رابطه دوستانه داشته و این سانحه بهصورت ناخواسته هنگام رانندگی رخ داده است. گزارش ابتدایی پلیس نیز حادثه را یک تصادف رانندگی اعلام کرد، اما خانواده سحر با تردید نسبت به ادعای مطرحشده، شکایتی را در دادسرا تنظیم کردند.
آنها با ارائه مستنداتی مدعی شدند که خسرو نهتنها تناسبی سنی و فرهنگی با دخترشان نداشته بلکه ممکن است او را فریب داده باشد. مادر سحر در بخشی از اظهاراتش گفت: «چطور ممکن است در حادثهای که منجر به مرگ دخترم شده، خسرو حتی آسیب جدی ندیده باشد؟»
با پذیرش شکایت خانواده مقتول، کیفرخواست جدیدی با اتهام قتل عمد علیه خسرو صادر و پرونده به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه، اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند و مادر سحر با تأکید بر مستندات ارائهشده، احتمال ساختگی بودن تصادف را مطرح کرد.
در ادامه، خسرو با رد اتهام قتل عمد گفت که این حادثه صرفاً یک سانحه بوده و او بیگناه است. او توضیح داد که در مسیر برگشت به خانه در حال رانندگی بوده و در زمان دور زدن، کنترل خودرو را از دست داده که در نتیجه خودرو واژگون شده است.
با توجه به اظهارات طرفین، قاضی پرونده دستور انجام تحقیقات کارشناسی تکمیلی را صادر کرد تا پس از دریافت گزارش دقیق درباره علت حادثه، رأی نهایی درباره اتهام متهم صادر شود.